شنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۳ - May 18 2024
کد خبر: 7870
تاریخ انتشار: 29 آبان 1392 22:39
بعد از 20 سال در بازگشت به ایران با پدیده‌ای مواجه شدم که زمانی احساس نزدیکی خاصی به او داشتم. اصولا سهراب سپهری در برخورد با آدم‌ها خودش را در سطح آنها قرار می‌داد به طوری که هر کس حس می‌کرد مهم‌ترین فرد زندگی سهراب است.

به گزارش راه مردم، جلال فاطمی دو سال قبل با فیلم «نخودی» به سینمای ایران معرفی شد و بعد از آن فیلمنامه‌ای فانتزی با عنوان «بچگیتو فراموش نکن» را جلوی دوربین برد. این فیلمساز که خواهر زاده سهراب سپهری است قصد دارد در تازه‌ترین اثر سینمایی‌اش زندگی شخصی و سیر تحولات شخصیتی این نقاش و شاعر بزرگ ایران را به تصویر بکشد. این فیلم با عنوان «پرنده» در سه مقطع زمانی کودکی، جوانی و میانسالی این شاعر را روایت می‌کند. با جلال فاطمی در این خصوص گفت‌وگویی داشته‌ایم که در ادامه می‌خوانید:
برای شروع از آخرین اخبار تولید فیلم جدیدتان «پرنده» برایمان بگویید.
پیش تولید مدتی است که شروع شده و هم اکنون در حال انتخاب بازیگران و دیگر عوامل فیلم هستیم . این انتخاب از میان هنرمندان شهیر کشورمان و همچنین هنرمندان و تکنسین‌های اروپایی صورت می‌گیرد. عمل تخصیص بودجه متاسفانه یک مقدار به کندی پیش می‌رود. بزودی وارد مرحله جدیدی از پیش تولید خواهیم شد . بخش‌هایی از فیلمنامه هم به دلیل داده‌های جدید و همچنین پیچیدگی‌های شخصیتی سهراب سپهری بازنویسی می‌شود. زمانی که نگارش فیلمنامه «پرنده» را شروع کردم می‌دانستم که با کوه عظیمی در برابرم هست که باید آن را فتح کنم؛ تیم ما هم در حال صعود از این کوه است.


برای جذب بودجه تمایلی به حمایت‌های مالی دولتی ندارید؟
این بخشی است که من به آن اشراف ندارم و بهتر است با تهیه‌کننده پروژه آقای حسن تقوی صحبت کنید. ایشان آدم بسیار حرفه‌ای و با تجربه در حوزه ساخت آثار مستند هستند و انرژی خوب و سازنده‌ای به کار تزریق می‌کنند.
قرار است در «پرنده» شاهد کدام فصل از زندگی این شاعر نقاش باشیم.
سه مقطع از زندگی سهراب سپهری در فیلمنامه مدنظر ماست که در هر مقطع شرایطی که این هنرمند در آن رشد کرده و از محیط پیرامون تاثیر گرفته به تصویر کشیده می‌شود. خاص و استثنایی بودن شخصیت سهراب باعث شده تا حساسیت و توجه ویژه‌ای به این سوژه داشته باشم و نسبت خانوادگی هم عاملی شده تا با تعصبی خاص پیگیر پروژه باشم. و همه اینها نیاز به صبر و تحمل و دقت عمل زیاد دارد که من سعی می‌کنم با گردهمایی یک تیم خوب نسبت به نتیجه قابل قبول کار اطمینان کسب کنم.
به نظر می‌رسد «پرنده» پروسه تولید طولانی‌ داشته باشد.
خاص بودن شخصیت این انسان خود به خود حساسیت‌هایی را در سازنده ایجاد می‌کند. به هر حال اگر غیر از من فیلمساز دیگری هم قصد ساخت این اثر را داشت به تحقیق و تامل نیاز داشت چرا که سهراب آدم خاص و پیچیده‌ای بود. پیچیده بودن نه از آن جهت که حرفهایش به گونه‌ای باشد که فقط ادبا و فلاسفه آن را درک کنند بلکه اتفاقا سهراب در عین پیچیدگی آثارش زبان ساده‌ای پیدا کرده بود که می‌توانست با هر نوع مخاطب ارتباط برقرار کند و همین رمز موفقیت شاعر است. یعنی در عین پیچیدگی که برای روشنفکران و ادبا قابل تعمق است در عین حال برای انسان‌های عادی قابل فهم و دارای مفهوم است و حتی کودکان هم از سادگی شعر‌های ایشان لذت می‌برند. چه بسا که در زندگی خصوصی خودش هم بسیار از گردهمایی‌های روشنفکرانه گریزان بود و همیشه به صفا و خلوص زندگی گذشته‌اش در کاشان و کشاورزان و زحمت‌کش‌هایی که در حاشیه شهر زندگی می‌کنند کشش و گرایش داشت. سهراب علاقه و دغدغه ذهنی خاصی داشت که بیشتر با این آدم‌ها در ارتباط باشد. برای این‌که سادگی و معصومیت زندگی این افراد را واقعا درک کرده بود.
در نگارش فیلمنامه به داشته‌های ذهنی‌تان بسنده کردید و یا این‌که از منابع تحقیقاتی و مصاحبه بهره بردید؟
پایه فیلم «پرنده» اثری مستند است که تولید آن حدود یکی دو سال پیش شروع شده و همچنان با اضافه شدن مصاحبه با آدم‌های مختلف کامل‌تر می‌شود. در حقیقت با سوژه سهراب سپهری دو هدف برای ما شکل گرفت یکی فیلم مستندی که تا به حال حدود 30-40 درصد آن ساخته شده است و به احتمال زیاد ماه آینده با ضبط مصاحبه‌هایی در پاریس و انگلیس تولید آن پیگیری خواهد شد و دیگری کار سینمایی «پرنده» است که این کار مستند آن را تغذیه می‌کند. به هر حال من از بچگی شاهد اتفاقاتی حول و حوش زندگی سهراب و خانواده‌اش بوده ام، مادرم به خاطر فاصله سنی کم‌اش با سهراب همبازی و رقیب بود و ارتباطات نزدیکی داشت. به واسطه حضور در این خانواده از ارتباط ادبا و شاعران و نقاشانی که با وی ارتباط داشتند تجربه‌هایی کسب کردم که به همراه مصاحبه‌های این مستند، تصاویر ذهنی و خاطراتم را برای نگارش فیلمنامه تکمیل کرد. در حقیقت ما با یک تیر دو نشان را هدف قرار دادیم یکی مستندی که به عنوان یک اثر مستقل روی پای خودش ایستاده و هم بیس و پایه‌ای شده برای کامل و جامع شدن فیلمنامه یک اثر سینمایی.


 جلال فاطمی در دوران کودکی در کنار سهراب سپهری

خود شما حدود چند سال از زندگی سهراب را درک کردید؟
من تا 16 سالگی که در ایران بودم همیشه با ایشان ارتباط داشتم و در سفرهایی که به کویر و کاشان داشتند همراه‌شان بودم. پس از سفر تا زمان فوت این هنرمند که ناگهانی و به نظرم زودتر از زمان مورد انتظار رخ داد تابستان‌ها‌ که به ایران می‌آمدم با ایشان در ارتباط بودم. منتهی از زمان فوت سهراب تا زمان بازگشت من به ایران یک فاصله طولانی ایجاد شد که در این وقفه متوجه شدم ایشان به عنوان یک پدیده ادبیاتی و هنرمند نقاش مطرح شده‌اند. همین موضوع باعث شد که من در شناختم از ایشان یک بازنگری داشته باشم؛ البته این بار نه به عنوان دایی جان بنده بلکه به عنوان یک هنرمند بی‌بدیل عرصه ادبیات و نقاشی. این بازشناسی را از صفر شروع کردم و بالاخره به جایی رسید که با نشر کتاب‌هایی از سوی مادر بنده و همین‌طور خاله پروانه به این نتیجه رسیدیم که نکاتی در زندگی سهراب وجود دارد که چقدر زیبا می‌شود اگر بر روی پرده نقش بربندد. در ابتدا تحقیقاتم را بابت یک کار مستند شروع کردم که سرانجامش فیلمنامه این فیلم سینمایی بود که الان مجوز ساخت‌اش را گرفته‌ایم.
«پرنده» قرار است ساختاری کاملا سینمایی داشته باشد.
بله. فیلم کاملا سینمایی است و از درام بسیار جذابی برخوردار است. در حقیقت دغدغه سهراب به پرنده و پرواز مد نظر ماست. ایشان از همان کودکی عاشق پرنده و پرواز بودند و نگاه خاصی به آسمان داشتند. شوق پرواز که در کودکی و آغاز فیلم شکل فیزیکی دارد با بزرگتر شدن و تاثیرپذیری از محیط تبدیل به یک معنویت می‌شود و سرانجام آن، شکوفایی این هنرمند است که همه ما از آن مطلع هستیم. داستان از درامی برخوردار است که کار را حتی برای کسانی که سهراب را نمی‌شناسند بسیار دیدنی و جذاب خواهد کرد. فیلم بیشتر راجع به قوه تخیل ایشان است و هر آنچه که در حقیقت سرانجامش شکوفایی این هنرمند و جاودانه شدن آن در عرصه هنر و ادبیات این ممکت می‌شود. تخیل سهراب از پیچیدگی و ظرافت خاصی برخوردار است.


با توجه به بازی خوب و راحتی که مقابل دوربین «خسته نباشید» داشتید، قصد ندارید خودتان هم در «پرنده» ایفای نقشی را بر عهده داشته باشید.
اتفاقا خیلی فکر کردم. یکی دو نقش هم در این فیلم مد نظرم هست اما چون هنوز تصمیم قطعی نگرفته‌ام اجازه دهید راجع به آن پس از قطعی شدن نقش‌ها و بازیگران صحبت کنیم.
در بخشی از صحبت‌هایتان به بازشناسی نو در باره زندگی و شخصیت سهراب اشاره کردید، این بازنگری در نگرش خود شما هم تاثیر گذار بوده است؟
 بعد از 20 سال، در بازگشت به ایران با پدیده‌ای مواجه شدم که زمانی احساس نزدیکی خاصی به او داشتم. می‌دانید اصولا برخورد سهراب سپهری با آدم‌ها طوری بود که خودش را در سطح آن شخص قرار می‌داد یعنی شما حس می‌کردید مهم‌ترین آدم زندگی سهراب هستید از بس که به شما توجه می‌کرد و خوب ارتباط برقرار می‌کرد. همه آنهایی که اطراف سهراب بودند این حس را داشتند،‌ به دوستان و مخاطبان خودش خیلی اهمیت می‌داد. بعد از بازگشت بیشتر پی بردم که این شخص جدا از این‌که دایی جان خیلی مهربان باشد هنرمندی با تخیل و افکار پیچیده بوده که شاید در ادبیان و نقاشی کشورمان بی‌بدیل باشد. یک هنرمند همیشه از تخیلی بهره می‌برد و دوست دارد آن را به نوعی در قالب نوشته، فیلم، نقاشی و... به شکل فیزیکی به اجرا درآورد. این ویژگی مشترک باعث شد تا من به عنوان علاقمند به فیلمسازی درک خوبی از ایشان داشته باشم اما برای این‌که به آنچه که در تخیل ایشان سیر می‌کرد یعنی در واقع همان سوژه فیلم نزدیک شوم، نیاز پیدا کردم که بیشتر تحقیق کنم و سهراب را بهتر بشناسم.
می‌خواهم بدانم این تاثیرگذاری به گونه‌ای است که ما شاهد اتفاقی ویژه در روند فیلمسازی جلال فاطمی باشیم.
این قضاوت و نتیجه‌گیری را به خودتان می‌سپارم. من بشدت عاشق تخیلم و فکر می‌کنم جای تخیل در سینمای کشورمان به آن میزان که در شعر و ادبیات‌مان وجود دارد(بخصوص شعر سهراب که شعری تصویری است) خالی است. شاید بتوان بخشی از آن را ناشی از بذاعت اندک فنی سینما دانست با این وجود استعدادهای فوق‌العاده و فراوانی در این مملکت وجود دارد. من پیش از این، یک تله‌فیلم در آمریکا به اسم «نوزاد اتمی» ساختم که در چند جشنواره دیپلم گرفت و در شبکه‌های اروپایی هم نمایش داده شد و پس از آن هم «نخودی» و «بچگیتو فراموش کن»؛ که در هر سه عنصر تخیل یک جورهایی رقم خورده است. دوست ندارم خودم را درگیر درامی کنم که اجرا و تولید و عرضه آن شبیه یک نمایشنامه رادیویی است. اگر دقت کنید خیلی از تولیدات سینمایی ما شبیه نمایشنامه‌های رادیویی است یعنی شما اگر تصویر را حذف کنید باز متوجه داستان می‌شوید برای این‌که درام متنی است. فیلم‌های ما بیشتر متنی هستند، چه بسا که بهترین‌ها و مستعدترین فیلمسازانش هم در عرصه جهانی جایزه‌های ارزشمندی گرفتند. ما فیلمساز کمی داریم که به همان اندازه که به متن (که در نهایت تبدیل به صدا می‌شود) اهمیت می‌دهد، تصویر هم برایش مهم باشد. فیلم «پرنده» هم به دلیل نزدیکی به تخیلاتی که سهراب داشته از این عنصر بهره می‌برد. در واقع به خاطر این تخیل که در ذات من وجود دارد این جرات را پیدا کردم که خودم را به تخیل سهراب نزدیک کنم تا بتوانم آن را تصویر کنم.
نظرات شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
مهمترین اخبار - صفحه خبر