به گزارش «تابناک»، محسن رضایی در انتخابات ریاست جمهوری به زندگی و در کنار آن، به محرومیت بخشهایی از ساکنان این سرزمین اشاره کرد؛ محرومیت در استان خوزستان؛ استانی که منابع غنی نفت و گاز ایران، عمدتا در آنجاست و هشت سال جنگی طاقتفرسا را تحمل کردهاند.
شاید گزاف نباشد که گفته شود، وضعیت خوزستان نمایانگر تناقضی عجیب در احوالات مردمان این سرزمین است. نفت و گاز از زیر پای این مردم بیرون میآید و میلیاردها دلار درآمد عاید کشور میشود؛ اما مردمان و برخی از شهرهای این استان در اوج محرومیت زندگی میکنند!
هماکنون با این مردم محروم چه باید کرد؟ خداحافظی تا انتخابات بعد؟ درد و محرومیت که نشان داده شده و انکار و انگ سیاه نمایی هم دیگر کارساز نیست، باید دست رو دست گذاشت؟ با این محرومین، چه باید کرد؟
کسی تردید دارد که استانهای لرستان، کهگیلویه و بویراحمد، چهارمحال بختیاری، ایلام، هرمزگان و بوشهر در زمره محرومترین استانهای کشورند؟ با مردم محروم این استانها چه باید کرد؟ آیا میشود گاه انتخابات، درد و رنج مردم این شهرها را دید و پس از انتخابات آنان را فراموش کرد؟
در این سالها، برخی از شهرهای آذری زیان کشور در آذربایجان شرقی و غربی و اردبیل، مورد بی توجهی قرار گرفته اند؛ مردمانی نیکسرشت و نیکوکردار که انتظار توجه از دولتمردان کشور را دارند. آیا میشود آنان را نادیده گرفت و به فراموشی سپرد؟
سخن پایانی این است که دولت جدید نباید از دردهای مردمان این استانها فرار کند. نباید وجود درد در کشور را سیاهنمایی بداند، بلکه باید بپذیرد که کار کردن دولت در یک کشور، امتیازی نیست که دولت به مردم بدهد. این یک وظیفه و مسئولیت است. پیشرفت یک کشور و توسعه آن، وظیفه حاکمیت است. اگر واقعا پیشرفت اتفاق بیفتد و دیده شود، نیازی به تبلیغات نیست. این درد است که دیده نمیشود و بارها و بارها باید گفته شود، نه آنکه شنیده شود.
دولت جدید باید به وجود درد باور داشته باشد. محرومیتها را انکار نکند و انگ سیاهنمایی به نشان دادن محرومیتها نزند. دولت جدید باید بتواند مرهمی بر این دردها باشد و اگر نتوانست، نمک بر زخم آنان نیز نپاشد. وجود آنان را باور کند. بیشترین درد این مردم محروم این است که انکار میشوند!