به گزارش راه مردم، شهردار تهران است، البته چند روز دیگر قرار است که دیوان عدالت اداری رای خود را نسبت به شکایتهایی که در مورد غیرقانونی بودن حضور او بر مسند شهرداری برای سومین بار متوالی، اعلام کند. محمدباقر قالیباف شخصیتی است که تا پیش از این با پیشوند سردار معروف بود چراکه در زمان جنگ یکی از فرماندهان بوده و پس از آن هم یک دوره فرماندهی نیروی انتظامی را بر عهده داشته است اما اکنون «دکتر قالیباف» بیش از «سردار» به کار میرود. او از زمانی که به عنوان چهرهای شناخته شده مطرح شد، علقهاش برای جلوس بر مسندهای بالاتر را به خوبی عیان کرد که شرکت در دو انتخابات ریاست جمهوری سالهای 84 و 92 میتواند نمونهای از این علاقه آقای شهردار باشد. قالیباف در سال۷۳ به عنوان فرمانده قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا انتخاب و در سال ۱۳۷۶ به سمت فرماندهی نیروی هوایی سپاه منصوب شد. گفته میشود پس از آن به فرانسه رفت و در امتحان خلبانی ایرباس شرکت کرد. محمدباقر قالیباف هنوز هم خلبان ایرانایر است. وی در سال ۱۳۷۹، فرماندهی نیروی انتظامی ایران را عهدهدار شد. اگر چه او قبل از سال 83 به انتقاد از برخی سیاستهای سیدمحمد خاتمی پرداخته بود اما در همان سال به عنوان نماینده خاتمی (رئیسجمهور وقت) به عنوان رئیس ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز منصوب شد. همین تفکر یکی از موضوعاتی است که در شناخت سیاسی مورد توجه قرار گیرد. قالیباف زمانی که احمدینژاد به ریاست جمهوری رسید، بر مسند او تکیه زد و شهردار تهران شد البته شاید تا پیش از این بواسطه انتقاداتش از اصلاحطلبان توانسته بود بدنهای را با خود همراه کند که در انتخابات ریاست جمهوری نهم شرکت کرد و فهمید رای او برای ادامه مسیر احمدینژاد هنوز کافی نیست. مردی که با اندیشه جلوس بر کرسی ریاست جمهوری و صاحبخانه شدن در پاستور روزگار میگذراند، در آن مقطع تصمیم دیگری گرفت یعنی سعی کرد تا با حضور در شهرداری تهران و فاصله گرفتن از مراکز قدرت اصولگرایان هم بتواند با سیاستهای خود خدمت کند و هم برای انتخابات بعد آماده شود. او در این مدت بیش از همه در جلسات جامعه اسلامی مهندسین حضور پیدا کرد و هر آنچه در دل داشت در آن جلسات بیان میکرد. در سال88 نخواست تا در انتخابات حاضر شود اما خود را مهیا کرد تا در سال92 در قامت کاندیدایی ظاهر شود که شهر تهران را آباد کرده و به گمان خود محبوب پایتختنشینان در درجه نخست و سپس مورد تایید مردم زادگاهش یعنی مشهد است اما آرزوی ریاستجمهوریاش محقق نشد.
بیلبوردهای سیاسی نشانه چیست؟
در روزهای اخیر شاهد نوعی اقدامات سیاسی در شهر تهران هستیم؛ نصب بنرهای «صداقت آمریکایی» در شهر که موافقان و مخالفان خود را دارد. گرچه سازمان فرهنگی و هنری شهرداری هیچ مسئولیتی در قبال نصب این بنرها بر عهده نگرفت اما سوالی که پیش میآید این است که آیا بیلبوردها و بنرها میتوانند بدون تایید شهرداری در شهر بالا بروند؟ البته گفته شد که این بیلبوردها جمعآوری شده است. برخی نصب چنین بیلبوردهایی را تضعیف سیاستهای دولت و تیم مذاکرهکننده کشورمان قلمداد کردند و این سوال در اذهان پدید آمد در شرایطی که مسئولان عالیرتبه کشور اقدامات تیم مذاکره کننده را مورد تایید قرار میدهند، این اقدام ناشی از چیست؟ همین رفتار سبب شده تا عدهای چنین استنباط کنند که احتمالا شهردار تهران در این زمینه با سیاستهای دولت همسو نیست و نسبت به آن انتقاداتی دارد. پس از انتخابات این انتظار از همراهان قالیباف و شاید خود او وجود داشت که روحانی منصبی دولتی را به نام قالیبافی کند که در آن زمان دوران شهرداریاش رو به پایان بود و حتی خبر دیدار شبانه او با روحانی را آرمان منتشر کرد. پس از آن هم در ماجرای شهردار شدن قالیباف، حامیان دولت از او حمایت چندانی نداشتند و تنها چند اصولگرا که آنچنان نسبتی با دولت نداشتند به عنوان حامی به میدان آمدند. برخی بر این موضوع تصریح دارند که عمر سیاسی قالیباف رو به اتمام است و بهتر است او در همان شهرداری یا نهاد دیگر که نسبت کمتری با سیاست دارد به انجام وظیفه و خدمتگزاری مشغول باشد؛ چرا که او پرونده خوبی در تعامل با دولتهای گذشته و حال ندارد. برای تبیین این موضوع باید دولت قبل را در نظر داشت که اختلافات میان قالیباف و احمدینژاد به نحوی ادامه یافت که بودجه مترو پرداخت نشد و در این میان شهروندان تهران متحمل سختیهایی شدند. در آن زمان سعی شد تا مشکل مترو به محسن هاشمی مربوط شود اما کمتر کسی بود که نداند با رفتن پسر آیتا... هاشمی مشکلی حل نخواهد شد و کلید حل مشکل در دستان قالیباف است.
بازگشت به اردوگاه اصولگرایی؟