يکشنبه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - May 19 2024
کد خبر: 72816
تاریخ انتشار: 19 آذر 1400 12:50
در شرایط کنونی کسانی شایسته مدیرعاملی هستند که بتوانند با تخصص و اقتدار خود سبب استفاده حداکثری از منابع و رشد تولید شوند.
سیدرضا فاطمی امین از زمان روی کار آمدن خود در وزارت صمت،"خودرو” را یکی از اولویت های اصلی قرار داده و وعده تولید 3 میلیون خودرو تا سال 1404 را اعلام کرده است. تاکید و تمرکز وزیر صمت بر رسیدن به این هدف به قدری بالا است که تمام برنامه های مدنظر وی در بخش خودرو براساس آن تعریف شده است.

قطع مسلم تحقق چنین برنامه الزامات مختلفی دارد که یکی از آن الزامات”تخصص و توان مدیریتی” مدیران عامل در خودروسازی است. رضا فاطمی امین به خوبی می داند که اگر بهترین برنامه ها در وزارت صمت تهیه شود ولی مجریان آن در شرکت های خودروسازی قادر به انجام آن نباشند، هیچگاه اهداف مورد نظر به سرانجام نمی رسد. حال این سوال مطرح است که چه کسی در خودروسازی می تواند مدیرعامل موردنظر وزیر صمت باشد؟

1- تخصص کافی: صنعت خودرو یکی از صنایع فنی و پیچیده است که با زوایای تو در تو بسیاری همراه است. از این رو اولین ویژگی مدیرعامل موردنظر، "تخصص کافی و اشراف فنی” نسبت به مسئله خودرو است. مدیرعامل خودروسازی باید به فرآیند تولید خودرو و قطعه را آشنا باشد. در بهترین حالت متعلق به خود خودروسازی باشد و طی سال های مختلف تجربه کاری اش به بخش های مختلف خودروسازی از تولید، تامین و فروش اشراف داشته باشد نه اینکه با کمترین سابقه به یکباره پا به عرصه مدیرعاملی یک شرکت خودروسازی بگذارد.

فردی که خود متخصص خودرو باشد قطعا فریب برخی از قطعه سازان و تامین کننده قطعه و مواد را نمی خورد. قطعا چنین فردی در هزینه کرد منابع برای پروژه های توسعه دقیق و کارشناسی برخورد خواهد کرد. مدیرعامل متخصص یک شرط لازم برای تحقق رشد تولید است لذا انتخاب هر فرد دیگری در خودروسازی غیر از یک متخصص خیانت ملی است و منجر به "حیف” منابع می شود.

2- اقتدار مدیریتی: نکته دوم در انتخاب مدیرعامل مذکور، "اقتدار مدیریتی” است. به اذعان بسیاری از کارشناسان، تحولات و اتفاقات درون صنعت خودرو زائیده رفتار سه ضلع یک مثلث است:"خودروساز، قطعه ساز و دستگاه های اجرایی”. کسانی که تحولات صنعت خودرو را رصد می کنند به این موضوع اذعان خواهند کرد.

در برهه های زمانی مختلف کش و قوس بین این سه ضلع تعیین کننده سرنوشت شرکت های خودروسازی بوده است. لذا برای تحقق یک هدف متعالی همچون تولید 3 میلیون دستگاه خودرو تا سال 1404 بایستی فرد متخصصی مدیرعامل باشد که از اقتدار مدیریتی در برخورد با قطعه سازان و دستگاه های اجرایی و بعضا "نظارتی مزاحم” مقابله کند و تن به خواسته غیرحق آنان ندهد. فردی باید سکان خودروسازی را بر عهده بگیرد که با قطعه سازان رفیق نشود بلکه در تولید قطعه با کیفیت و قیمت کمتر با قاطعیت برخورد کند و البته مورد قبول اکثر قطعه سازان بزرگ باشد. همچنین در مقابل زیاده خواهی برخی از سیاسون تا جای ممکن مقابله کند و نه اینکه اهل بده بستان سیاسی باشد. "خودروسازی جای شطرنج بازی با سیاسیون برای حفظ صندلی نیست.”

3- پاک دستی: سومین شاخص اصلی برای انتخاب مدیرعامل، پاک دستی است. در صنعت خودرو با پیچیدگی های فنی بسیار و روابط دوستانه بین خودروساز و قطعه ساز، زمینه فساد بسیار است. به ویژه در تامین قطعات، مواد و تجهیزات از خارج از کشور. از این رو به راحتی می توان از خودروسازی سوءاستفاده کرد و برخی از منابع آن را "میل” کرد. قطعا مدیرعامل پاک دست تمام تلاش خود را خواهد کرد تا اجازه دزدی و فساد در خودروسازی را به کسی ندهد و به دلیل تخصص و اشرافیت و اقتدار مدیریتی اش مانع از سوءاستفاده برخی از شرکت ها از منابع خودروسازی شود.

مدیرعاملی که هر سه این ویژگی را داشته باشد بهترین گزینه ریاست بر خودروسازی است و می تواند برنامه های وزیر صمت را در حد توان خود اجرایی کند. در شرایط کنونی کسانی شایسته مدیرعاملی هستند که بتوانند با تخصص و اقتدار خود سبب استفاده حداکثری از منابع و رشد تولید شوند. اگر مدیران عامل کنونی واجد این شرایط هستند و لذا دیگر نیاز به تغییر وجود ندارد. ولی اگر یکی از این سه ویژگی را ندارند، باید در اسرع وقت تغییر کنند.

 

منبع: خط بازار
نظرات شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
مهمترین اخبار - صفحه خبر