نظرسنجی در برابر نظرسازی
آخرین بار که مردم ایران آمدند و نظر خود را درباره وضعیت اداره کشور اعلام کردند همین 4 ماه پیش بود؛ یعنی 24خرداد؛ روزی که کمتر کسی فکرش را میکرد حسن روحانی بتواند به این راحتی روانه پاستور شود. آن روزها بازار نظرسنجیها میان محافظهکاران داغ بود، همه هم از صحت آنها میگفتند و لزوم توجه به نظر عمومی مردم؛ نظرسنجیهایی که تنها چند روز بعد مشخص شد چیزی جز چند نظرسازی ساده نبودهاند. حالا همان گروههای «نظرساز» با این ادعا که حرف اکثریت مردم را میزنند کمکم در مقابل دولت یازدهم صفی از مخالفان و منتقدان را تشکیل میدهند؛ صفی که البته از قبل نیز مشخص بود خیلی زود تشکیل خواهد شد و اگر این اتفاق یکی دو ماهی به تاخیر افتاد شاید تنها دلیلش همان تعارفات ساده سیاسی بوده باشد، نه چیزی بیشتر از آن. از میان منتقدان حالا یکی میگوید که دولت بیتوجه به مسائل اقتصادی مردم فقط در پی بزرگ کردن موضوعات سیاسی است و دیگری مدعی است که رفتارهای دولت در سیاست، خلاف منافع ملی و خواست عمومی است. بدین ترتیب یک بار دیگر دولت مجبور است تا تابلوی نظر عمومی را رودرروی منتقدان خود بالا ببرد تا بلکه آنها گارد خود علیه دولت را باز کنند. بدین ترتیب دولت در نظر دارد دو نظرسنجی را در دستور کار خود قرار دهد تا بتواند تابلویی واقعی از نظر عمومی برای منتقدان و مخالفانش ترسیم کند.
نظر مردم برای دولت مهم است
دستور اولین نظرسنجی دو هفته پیش برای مشخص شدن نظر مردم درباره مذاکره با آمریکا صادر شد، آن هم با دستور مستقیم حسن روحانی. نظرسنجی دومی هم دیروز توسط سخنگوی دولت رونمایی شد؛ جایی که محمدباقر نوبخت در حاشیه جلسه هیات دولت به مهر گفت: «دستور نظرسنجی در مورد سفر رئیسجمهور به آمریکا داده شده است.» نوبخت البته دلیلی قانعکننده برای این موضوع دارد: «دولت معتقد است باید به حقوق شهروندی توجه کافی داشته باشد و یکی از حقوق شهروندی این است که بتواند بر روش و منش خدمتگزاران خودش اعمال نظر کند.» البته این لزوما بدان معنی نیست که منتقدان و مخالفان دولت با این توضیح قانع شده باشند. نوبخت در حالی بر انجام نظرسنجیهای وعده داده شده توسط رئیس جمهور تاکید دارد که طی هفته گذشته منتقدان اصولگرای دولت تلاش زیادی را برای منفی نشان دادن تبعات و آثار انجام چنین نظرسنجیای انجام داده بودند.
«یک کار خائنانه» از دید تندروها
اول بار طیفهای تندرو اصولگرا بودند که با مخالفت خود به تقویت ایدهای در برابر ایده دولت پرداختند. کسانی چون حمید رسایی، از اعضای جبهه پایداری که نه تنها مخالف نظرسنجی عمومی برای مذاکره با آمریکاست که حتی نفس این مذاکرات را نیز نفی میکند. او که گفتوگوی تلفنی با اوباما را «به ضرر منافع ملی» خوانده معتقد است: «در این باره اصلا نیازی به نظرسنجی نیست»، چرا که به نظر او «ما نظرسنجی علمی در کشور نداریم.» رسایی خطاب به روحانی و «هر کسی که دنبال نظرسنجی برای رابطه با آمریکاست» میگوید: «نظرسنجی را ابتدا از شهدا، خانواده شهدا، جانبازان و اسرا شروع کنید و سپس از کسانی که هزینه خونی بابت این مقاومت ۳۵ ساله ندادند نظرسنجی کنید.» اصولگرایان تندرو عنوان میکنند که نگرانند اکثریت جامعه نظری متفاوت با نظر آنها داشته باشند. جعفر شجونی، دبیر جامعه وعاظ تهران و عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی این نگرانی را آشکارتر بیان میکند و نظر «ملت واقعی» را پیشاپیش منفی میخواند. وی گفته است: «این حرکت، اقدام خطرناکی است.» او حتی شهروندانی که احتمالا با اقدام دولت موافق هستند را «نادان و واداده» میخواند: «نیازی نیست یک مُشت واداده و بیاطلاع برای ما نظر دهند. در این نظرسنجی قصد دارند نظر وادادهها، نادانها و کسانی که از همه جا بیخبر هستند را جویا شوند.» شجونی تاکید کرده است که انجام نظرسنجی «یک کار خائنانه» است. بعد از این بود که رسانههای اصولگرا با تیترهایی از زبان چهرههای این جناح با مضامینی چون «نظرسنجی درباره رابطه با آمریکا بازی باخت ـ باخت برای مردم است»، «بیصداقتی حاکمان کاخ سفید با نظرسنجی درمان نمیشود»، «نمیتوان درباره مذاکره با آمریکا به نظرسنجی استناد کرد» و... سعی در پررنگ کردن فضای مخالفت با این تصمیم دولت کردند.
دلیل مخالفان و منطق موافقان
اصولگرایان منتقد و مخالف دولت به طور کلی دو عامل اساسی را برای بیجهت دانستن نظرسنجی در خصوص مسائل سیاست خارجی عنوان کردهاند؛ یکی احتمال عدم اعتبار نتایج نظرسنجی و دومی تعیین سیاستهای کلی نظام توسط مقام معظم رهبری. بیاعتبار دانستن نتایج نظرسنجی در ایران توسط اصولگرایان در حالی عنوان میشود که همزمان نظرسنجیهای عمومی عامل موثری در بسیاری از تصمیمات اخذ شده در حوزههای مختلف هستند. در همین راستا نیز مراکز رسمی نظرسنجی در کشور دایر شده که تحت نظر برخی دستگاهها مشغول به کار هستند. در این خصوص میتوان به مرکز تحقیقات صدا و سیما، مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران وابسته به جهاد دانشگاهی، مرکز نظرسنجی دانشگاه تهران و ... اشاره کرد. سوال اینجاست که اگر واقعا نتایج نظرسنجیها و آمارگیریها در ایران غیر قابل اعتماد هستند پس چرا آمارهایی چون آمارهای اعتیاد، گرایشات مختلف جوانان و ... گاه در مرکز برخی از تصمیمگیریهای کلان کشور قرار میگیرند؟ اگر هم این نظرسنجیها و آمارها قابل اعتماد هستند چرا از همان مراکز برای نظرسنجی مد نظر دولت استفاده نشود؟ اما ایراد دوم منتقدان دولت به برگزاری نظرسنجی مربوط به تعیین خط و مشی سیاستهای کلی نظام توسط مقام معظم رهبری است؛ جایی که اصولگرایان میگویند مذاکره با آمریکا هم در همین رده دستهبندی میشود و نمیتوان نظرسنجی عمومی را عامل تعیین سیاست قرار داد. این در حالی است که تا کنون دولت نگفته قرار است لزوما بر اساس نتایج این نظرسنجیها حرکت و اقدام کند. دولت بیشتر بر اطلاع از نظر مردم تاکید کرده که به نظر میرسد ناظر به برخی تندرویهایی باشد که با نام «آحاد ملت» انجام میگیرد.
منبع: آرمان