شنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۳ - May 18 2024
کد خبر: 4223
تاریخ انتشار: 03 مهر 1392 21:09
مردی که ساختارهای سنتی سیاست در آمریکا را شکست و توانست اولین رییس جمهور رنگین پوست آمریکا باشد، امشب در آستانه یک تابو شکنی دیگر قرار دارد.

به گزارش راه مردم، رییس جمهوری که در عرصه ی داخلی، ضمن تصویب طرح تاریخی  بیمه همگانی توانست همه ی آمریکایی ها از جمله 50 میلیون شهروند فاقد بیمه را زیر چتر بیمه ای قرار دهد و در این راه از مبارزه با نمایندگان جمهوری خواه کنگره و حتی شکایت مبتنی بر قانون اساسیِ ایالت های آمریکا نهراسید؛ رییس جمهوری که توانست علی رغم محدودیت قانون اساسی آمریکا، محدودیت قانون حمل سلاح را که از سال 2004 منقضی شده بود، بار دیگر احیا کند؛ در آستانه یک تصمیم بزرگ دیگر در عرصه سیاست خارجی خود قرار دارد.

باراک اوباما که در اولین دور حضور خود در انتخابات ریاست جمهوری با طرح شعار "تغییر" کوشید در همه زمینه ها تا آنجا که ساختارهای محدود کننده ی داخلی و خارجی به وی اجازه می دادند، تغییر را عملیاتی کند؛ در پنجمین دور سال حضور خود در کاخ سفید، این فرصت را دارد که با رییس جمهور ایران حسن روحانی که برآمده از یک انتخابات با شکوه و دارای پشتوانه رهبری و مردمی است، دیدار کند.

وی که در همان سال نخستین حضورش در کاخ سفید توانست به سبب گفتمانِ تغییری که ارائه داده بود برنده جایزه صلح نوبل شود و در عمل نیز کوشید با سفری متفاوت به خاورمیانه حسن نیت خود و احترامش را به ارزش های سنتی منطقه را به نمایش بگذارد، اکنون نیز برای گشودن باب مذاکره و تعامل با ایران همچون موارد پیشین تحت فشار از سوی بازیگران منطقه ای است.

به طور کلی سه گروه از بهبود روابط میان ایران و آمریکا در هراس هستند و از این رو می کوشند مانع بهبود شرایط میان ایران و ایالات متحده آمریکا شوند و از این رو بر رییس جمهور آمریکا فشار می آورند تا در این زمینه اقدامی انجام ندهد.

این سه گروه عبارتند از:
برخی نمایندگان کنگره: برخی نمایندگان کنگره که عمدتا از حزب جمهوری خواه هستند، علاوه بر اینکه تحت تاثیر لابی یهود در آمریکا، عدم بهبود روابط میان ایران و آمریکا را پیگیر می کنند؛ از این امر در هراسند که حرکات جدیدی که ایران در عرصه دیپلماسی انجام داده است، در عمل تغییری در عملکرد ایران را موجب نشود.  آنان در نامه ای که اخیرا در این ارتباط به باراک اوباما نوشته اند در این خصوص تاکید کرده اند: "ما هم مثل شما انتخاب حسن روحانی (در انتخابات ایران) را نشانه نارضایتی ایرانیان می دانیم و متوجه حرکات دیپلماتیک اخیر ایران شده ایم. با این حال، هرچقدر هم حرف های خوب از روحانی بشنویم، آنچه مهم خواهد بود اقدامات ایران است. "

اسرائیل و لابی یهود: اسرائیل و لابی پر نفوذ یهود در جامعه آمریکا با توجه به اینکه ایران مهمترین پشتیبان گفتمان ضد سازش در منطقه است و از گروه هایی که علیه این رژیم فعالیت می کند، حمایت می نماید؛ به شدت نگران هستند که با بهبود روابط میان ایران و غرب منافع حیاتی این رژیم نادیده گرفته شود. از همین رو تمام تلاش خود را برای مانع شدن در چنین گشایشی  مصروف کرده اند. بطوری که حتی در برخی تحلیل های خبری اذعان شد که سفر نتانیاهو به نیویورک به منظور جلوگیری از بهبود روابط میان ایران و دولت اوباما صورت می گیرد.

برخی کشورهای منطقه: برخی کشورهای منطقه از تداوم وضعیتِ جنگ سردی میان ایران و ایالات متحده بیشترین سود را نصیب خود می کنند. زیرا در نبود ایران به عنوان یک قدرت عمده ی منطقه ای در ترتیبات امنیتی و اقتصادی، مخابراتی و ... حاصله از تعامل با غرب، آنها می توانند به خوبی جولان دهند و ضمن سعی برای تنگ کردن عرصه حیاتیِ ایران، آمریکا را با اعمال این فرض که آنها تنها متحدان و شرکای این کشور در منطقه خاورمیانه هستند تحت فشار قرار دهند. از همین روی آغاز گفتگوها و تعاملات میان ایران و آمریکا هزینه های هنگفت اقتصادی و منطقه ای را برای آنها رقم خواهد زد.
البته در این میان کشورهایی دیگری چون چین و روسیه نیز هستند که اگر چه بهبود روابط ایران و غرب از فشار بر آنها جهت همراهی با مواضع غربی علیه ایران می کاهد؛ در عین حال این امر سبب می شود آنها کارت ایران برای اعمال خواست های خود بر غرب را از دست دهند.

ایران برای ارتقای روابط خود با آمریکا اگر چه گریبانگیر تاریکی های تاریخی روابط فی مابین همچون کودتای 28 مرداد و حمایت این کشور از صدام می باشد؛ لیک در شرایط فعلی در صورت پذیرش دو موضوع از سوی ایالات متحده مشکلی برای این ارتقا ندارد. نخست آنکه ایالات متحده هویت جمهوری اسلامی  ایران را به رسمیت بشناسند و درصدد براندازی آن بر نیایند و دیگر آنکه منافع حیاتی ایران را متوجه باشند و نسبت به آن متخاصم و یا حتی بی تفاوت باشند. به عنوان نمونه نمی توان هیچ گونه ترتیبات امنیتی برای منطقه تدارک دید که ایران در آن حضور نداشته باشد، چنین امری به طور یقین به ثبات در منطقه کمکی نخواهد کرد.

درک بسیط اوباما از این مسائل که نه خواست ایران، بلکه نیاز مبرم این کشور است و همچنین اراده وی برای عملیاتی کردن وعده ی تغییر در این عرصه، یعنی در عرصه روابط با ایران می تواند نه تنها یک بحران عمده ی جهانی یعنی برنامه هسته ای ایران را  برای همیشه پایان دهد؛ بلکه می تواند به سالها مخاصمه میان این دو کشور که نتیجه ای جز عدم ثبات منطقه ای و همچنین عدم عینیت متعالی منافع ملی طرفین نداشته، نیز پایان بخشد.

اگر چه همزمان با پیشرفت برنامه هسته ای ایران تحریم های بین المللی در زمان حضور اوباما در کاخ سفید به شکل بی سابقه ای افزایش یافت و در دوره وی شدیدترین و سختترین تحریم ها علیه ایران اعمال گردید، دولت وی معتقد است این تحریم ها ابزار جایگزینِ "شروع جنگ" بوده است. تحریم هایی که در هر صورت غیر انسانی است و تداوم اعمال آن نیز کمکی به حل معضلات موجود  منطقه ای نمی کند.

با این وجود و با توجه به نشانه های مثبتی که از سوی طرفین دیده شده است، رفع تحریم ها و سخن گفتن با ایران همچنان که رییس جمهور روحانی تاکید کرد "با زبان تکریم و نه با زبان تهدید" می تواند تعهد جدی تهران برای رفع نگرانی های جامعه بین المللی را سبب شود و از این طریق حصول بازی برد-برد برای طرفین ممکن شود.

سیاستمداری چون باراک اوباما به خوبی می داند که حصول بازی برد-برد نه تنها منفعت بیشتری نصیب طرفین می کند، بلکه حصول و تداوم آن بسیار بیشتر محتمل است، زیرا در شرایطی که یک بازیگر بازنده باشد همواره خواهد کوشید بازی را بر هم زند و نظم جدید را دراندازد.

البته اوباما پیش از این نیز کوشیده است در عرصه سیاست خارجیِ ایالات متحده تغییراتی را اعمال کند که از جمله آنها می توان به مواردی چون تلاش برای پایان دادن به جنگ عراق و افغانستان، پذیرفتن انقلاب مصر و برکناری مبارک و نیز عدم شروع جنگ با سوریه علی رغم فشارهای داخلی و خارجی به وی برای این انجام اقدام، اشاره کرد.

رییس جمهور آمریکا برای این آغاز اگرچه مخالفت ها و مانع تراشی های جدی از سوی متضرران بهبود روابط ایران و غرب را دارد؛ در برابر، همچنان که رییس جمهور روحانی در یادداشت خود در روزنامه واشنگتن به صورت تلویحی خطاب به وی و متحدانش متذکر شد،  فرصتی تاریخی دارد که می تواند از آن به نحوی مطلوب استفاده کند و نام خود را در این عرصه تاریخ ساز کند.

روحانی در این یادداشت یادآور شده بود: "به همتايان خودم توصيه مي‌کنم از فرصتي که انتخابات اخير ايران فراهم کرده، استفاده کنند. به آن‌ها توصيه مي‌کنم از اختياري که مردم براي تعامل محتاطانه به من داده‌اند، استفاده کنند و به تلاش‌هاي دولت من براي به جريان انداختن گفتماني سازنده، صادقانه پاسخ دهند."

اکنون در شرایطی که روحانی به اذعان خود در مصاحبه با شبکه ان بی سی برای مذاکره با ایالات متحده اختیار تام دارد و در هنگامی که رهبری انقلاب با طرح گفتمان "نرمش قهرمانانه" اعلام کرده اند که حرکت های صحیح در عرصه دیپلماسی مورد تائید ایشان است و نظر به اعتمادی که رهبری به دکتر روحانی دارند؛ بر جاماندن معضل تاریکیِ روابط میان ایران و آمریکا مسئله ای است که می تواند مورد انتقاد آیندگان نسبت به عملکرد امروز اوباما باشد.

حتی اگر امشب دیدار میان حسن روحانی رییس جمهور ایران و باراک اوباما رییس جمهور ایالات متحده روی ندهد، ارتقا سطح مذاکرات هسته ای میان ایران با گروه 5+1 که درآن وزیران خارجه ایران و ایالات متحده در روز پنجشنبه در نیوریورک حضور خواهند داشت و در ژنو نیز ادامه پیدا خواهد کرد، امیدها برای حل بحران ناشی از برنامه هسته ای ایران افزایش یافته است.

اگرچه، درایت و درک بسیط اوباما از شرایط و واقعیات منطقه می تواند آینده ای نوین را برای منطقه خاورمیانه رقم زند؛ اکنون باید به انتظار نشست که آیا او همگام با شعار انتخاباتی دور اول حضور خود در مبارزات انتخاباتی یعنی "تغییر" و نیز شعار انتخاباتی دور دوم  حضور خود یعنی "به پیش"  در عرصه رابطه با ایران نیز عمل خواهد کرد یا خیر؟

منبع: فرارو
برچسب ها: اوباما
نسخه چاپی
ارسال به دوستان
بازدید از صفحه اول
نظرات شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
مهمترین اخبار - صفحه خبر