شنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۳ - May 18 2024
کد خبر: 35436
تاریخ انتشار: 22 فروردين 1396 14:36
هوشيار رستمی
با نظر به اینکه مسائل معیشتی و اختلافات طبقاتی همواره یکی از خوراک‌های اصلی رونق پوپولیسم بوده و جاماندگان از پیشرفت را به سهم‌خواهی از کیک اقتصاد سوق می‌دهد، وضع موجود اقتصادی مخصوصا از منظر توزیع درآمد، نقش مهمی در آینده سیاسی یک کشور بازی خواهد کرد.
در ایران نیز از آنجایی که شرایط معیشتی در نقطه مطلوبی نیست همواره باید نگران بود که گروهی سیاسی با به دست گرفتن احساسات مردم و دادن وعده و وعیدهای غیرممکن سعی در جمع‌آوری رای و به دست گرفتن قدرت داشته باشند و نیازی به اثبات نیست که محمود احمدی‌نژاد برای این کار، انتخاب اول است. مکتب فکری احمدی‌نژاد اما، تفاوت‌های‌ ریزی با جریان اصلی عوام‌گرایی دارد به نحوی که شگردهای او متفاوت است و همیشه ایده‌هایی ناب در چنته دارد. درست است که محمود احمدی‌نژاد به خاطر برخی ملاحظات تا این لحظه، از حضور در انتخابات منع شده اما او اطرافیانی دارد که قادرند به عنوان کاندیدای جایگزین، ایده‌های انتخاباتی او را اجرا کنند. نمی‌توان انکار کرد که او یک مهندس تمام عیار برای طراحی تاکتیک‌هایی در جهت جذب آراست و همیشه خوانشی مبتنی بر واقعیت از لایه‌های تاثیرگذار جامعه دارد. احمدی‌نژاد هرگز امید جاری در جامعه را از بین نمی‌برد اما از دادن وعده‌های اتوپیایی هم ابایی ندارد. او هرگز بر فساد تمرکز بیش از حد نمی‌کند اما روی دیگر آن یعنی عدالت را با تمام توان به رخ می‌کشد. او یک بار در سال 84 با شعار «نفت بر سفره مردم» آرای زیادی را جذب کرد و از جوهره عوام‌گرایی یعنی قرار گرفتن در برابر صاحب منصبان سنتی هم بهره برد و جامعه را تشویق کرد که فردی خارج از این دایره را به ریاست‌جمهوری برگزینند و نهایتا موفق شد. او می‌داند که عوام‌گرایی ریشه‌های عمیق اقتصادی دارد به همین خاطر پرداخت‌های انتقالی، کمک‌های بی‌حساب و کتاب و توزیع پول از جمله افزایش یارانه به 250هزار تومان و استفاده سیاسی بعد از آن را در دستور کار دارد ولی در عین حال با ظرافت خاصی از احساسی کردن جامعه نسبت به معیشت‌شان حذر می‌کند. حال اصولگرایانی که فقط یک‌بار و بین سال‌های 84 تا 92 در مسند قدرت اجرایی بوده‌اند، قصد دارند با وام‌گیری از احمدی‌نژادیسم و با پشت کردن به او وارد گود انتخابات ریاست‌جمهوری شوند و به همین جهت زرادخانه خود را به سوی اقتصاد نشانه گرفته‌اند. تفاوت اساسی همین جاست که هم شرایط جامعه متفاوت شده و هم، از بین بردن امید جامعه با تصویر کردن اقتصاد در حال سقوط نه تنها به رای‌آوری منجر نمی‌شود بلکه به افول شور انتخاباتی (که هدف همه سیاستمداران است) منجر خواهد شد.
اینکه احمدی‌نژاد تفکراتش بکر است از همین جا ناشی می‌شود و علاقه‌یی ندارد که جامعه را به سویی سوق دهد که انگار همه در قعر یک دره هستند و با هنرمندی در هر جا که ایستاده باشی، تو را به سوی فتح قله‌ها فرا می‌خواند. هرچند که ایده‌های احمدی‌نژاد نه برای او و نه برای هیچ کس دیگری اجرایی نیستند اما حداقل در جذب رای و جهت‌دهی به افکار عمومی خوب عمل می‌کند. به عبارت دیگر ممکن است به حد غایت ناکارآمد باشد و خودش هم کم‌کم به آن واقف شده اما توانایی او در ساماندهی آرا ولو اینکه برای دوباره رییس‌جمهور شدن کافی نباشد، حیرت‌انگیز است. مکتب احمدی‌نژادیسم درک کرده که برجام حیاتی بوده و جاهایی آغاز روند را هم به خود نسبت می‌دهد و آن را معتبر می‌داند، ولی چون برگ برنده دولت مستقر است از نقدهای نرم و جسته و گریخته نیز غافل نمی‌شود. تمرکز بیشتر بر توسعه روابط بین‌المللی را ارج می‌نهد و بر توسعه آن با تمرکز بیشتر بر کشورهای منطقه اصرار دارد. هویت ملی ایرانی را به تدریج وارد اظهارات رسمی خود کرده و بدون آنکه هراسی داشته باشد برای جشن‌ها و نمادهای ملی وقت بیشتری حتی شده در کلیپ‌سازی صرف می‌کند که به معنای تغییر رویه و چند گام به پیش رفتن است.
با این اوصاف احمدی‌نژادیسم اگرچه قرابت‌هایی ساختاری با پوپولیسم دارد ولی به همه جزئیات پایبند نیست و سعی دارد خود را متمایز کند، کاری که دیگر اصولگرایان از آن عاجز هستند. بدین‌ترتیب گزاره «احمدی‌نژادیسم همیشه یک گام جلوتر است» تا حدود زیادی صادق است. دیگر اصولگرایان هم اگر واقعا سودای در دست گرفتن قدرت را در سر دارند باید آگاه باشند که این‌گونه تاختن به همه ارکان اقتصاد، تبعات خطرناکی دارد که همه را با هم می‌بلعد. به هر صورت دنباله‌روی محمود احمدی‌نژاد کار آسانی نیست و بهتر است برای حفظ نظم کشور هم که شده به نسخه 96 او مراجعه کنند نه استنباط‌هایی از نسخه‌های قبلی که با ابزار فرودستان، نتایج قابل پیش‌بینی بازی را به هم ریخت.

*کارشناس اقتصادی
نظرات شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
مهمترین اخبار - صفحه خبر