هاشمی رفسنجانی؛ نوار درباره احمدینژاد و سوال از حسرت دست ندادن وزیرش با آمریکاییها
روزنامه اعتماد بخشی از گفت و گوی ویژهنامه نوروزی خود با هاشمی رفسنجانی را با عنوان «به روحاني گفتم به مردم وفادار باش» را منتشر کرده است که در آن در باره این گفت و گو آمده: همان روز عكس هاي خندان هاشمي رفسنجاني و حسن روحاني كنار يكديگر و در مجلس خبرگان رهبري روي صفحه نخست روزنامه ها منتشر شده بود. هاشمي دومين روز نشست خبرگان را در كاخ مرمر مي گذراند و قرار بود كه خبرگان پس از نشست غيرعلني روز دوم خود به ديدار او بيايند. پيش از آنها، نوبت گفت وگوي ما با مردي بود كه نقش برجسته يي در همه بحران هاي جمهوري اسلامي داشته است: هاشمي را روزگاري «مرد عبور از بحران» مي خواندند و وقتي از او درباره اين بحران هشت ساله پرسيديم، چند بار از جزييات طفره رفت و گفت كه نمي خواهد «چوب به مرده بزند» اما مگر مي شود به همين آساني از اين هشت سال و به ويژه چهار سال نفسگير دوم يك دولت خرابكار و نامشروع گذشت. براي همين وقتي هاشمي انگيزه هايش را از ورود به انتخابات 84 مي گويد، مسير گفت وگوي ما ناگزير به نقد دولت احمدي نژاد هم مي رسد: «روندي كه با دوران بازسازي و سازندگي آغاز شد، روند تكاملي بود كه تا سال 84 ادامه داشت و اگر همان گونه ادامه مي يافت، به ويژه در زماني كه نفت گران شد و پول زيادي به دست آورديم، خيلي خوب مي شد. اگر اين هشت سال، دست يك دولت توانا و عاقل بود، پيشرفت كشور حالت جهشي داشت. در مجمع تشخيص مصلحت همه مقدمات را فراهم كرده بوديم. به دستور رهبري اصل 44 را تفسير كرده بوديم. خصوصي سازي را در سياست هاي كلي تصويب كرده بوديم. برنامه چهارم كه دولت خاتمي به مجلس داده بود، برنامه خوبي بود و بر اساس چشم انداز و اصل 44 تدوين شده بود. مي توانستيم همان روش را ادامه دهيم اما اينها به جاي اينكه كارهاي ضروري كشور و خلاها را پر كنند، به طرف كارهاي پوپوليستي خاص رفتند. سياست خارجي خيلي معيوب بود. در سياست داخلي مديريت خوبي نداشتيم. همه چيز دست به دست هم داد و اوضاع به اينجا رسيد». رييس مجمع تشخيص مصلحت همه اين اوضاع را ريشه گرفته از «انحرافي» مي داند كه در سال 84آغاز شد. همان زمان، مانند خيلي وقت ها هاشمي درست پيش بيني مي كرد، از همان روزهاي ابتدايي مي دانست اين گروهي كه كشور را به دست گرفته، چه قرار است كه بر سر ايران بياورد و امروز سند آن پيش بيني را دارد: «همين قدر بدانيد كه پيش از انتخابات 88 اعضاي كميسيون تحقيق مجلس خبرگان كه شخصيت هاي بزرگي در جامعه هستند، به دفتر من آمدند تا بفهمند كه چرا من با آقاي احمدي نژاد مخالفت مي كنم. دو ساعت و نيم مشكلات احمدي نژاد را براي آنها توضيح دادم. گذشته و آينده اش را گفتم. يكي از علماي بزرگ كه در آن جلسه حضور داشت، به تازگي گفته اند: سخنان آقاي هاشمي در آن جلسه را امروز طابق النعل بالنعل مي بينيم. متن آن گفت وگو هم آماده انتشار است و نوار آن در دبيرخانه خبرگان موجود است ولي نمي خواهم در اين شرايط منتشر كنم كه بگويند «افتاده را پاي مي زنند.»
اعتماد در ادامه گفتگو با هاشمی به موضوع سیاست خارجی و عملکرد دولت جدید پرداخته و نوشته:
هاشمي كه از ابتداي انقلاب ماجراجويي هاي مختلف ديپلماتيك و سياسي و پيامدهاي آنها را به چشم خود ديده، براي نشان دادن ميزان تاثير تحريم ها ادامه مي دهد: «چنين تحريم هايي عليه كشوري نديدم. جز در آفريقاي جنوبي كه وقتي تحريم شد، دولتش را كه قوي بود، ساقط كردند. عراق هم نمونه ديگري بود كه به نفت در برابر غذا رسيد، مي خواستند تحريم ها عليه ما را نيز بيشتر كنند و همه راه ها را ببندند» و اكنون هاشمي مي تواند خيالي آسوده تر باشد چه، خودش تاكيد دارد: «فعلااز آن خطر گذشتيم. ادامه كار به مذاكرات بستگي دارد. اگر طرف هاي ما حسن نيت داشته باشند و حقيقتا بخواهند ما به طرف تسليحات هسته يي نرويم، مشكلي پيش نمي آيد». روشن است كه رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام، به شدت هوادار تداوم اين گفت وگوهاست و از اين بابت دولت روحاني را تمجيد مي كند: «اگر بتوانيم از مذاكرات بدون دادن امتيازات بيجا، حق خود را بگيريم و مقررات بين المللي را دو طرفه رعايت كنيم، خطر مي گذرد. ما كه مي خواهيم قوانين بين المللي را مراعات كنيم اما اگر دشمنان ما خواستند با همان خصومت حرف بزنند، كار مشكل مي شود ولي اگر احساس كنند ايران مي خواهد در يك مسير قانوني حركت كند و حسن نيت هم داشته باشند، همه مسائل حل مي شود». از او مي پرسيم كه «وقتي صحنه دست دادن محمد جواد ظريف با جان كري را تماشا كرد، آيا حسرت دست ندادن وزيرخارجه دولتش را با وزير خارجه وقت امريكا نخورده است». هاشمي «حسرت» آن لحظه را نخورده اما حرف هايش نشان مي دهد كه از همان اواخر عمر بنيانگذار فقيد جمهوري اسلامي به دنبال حل مشكل ايران و امريكا بوده است: «هميشه جزو حرف هاي ما اين بود كه بايد مثل آغاز دولت پس از جنگ، اول شرايط بد سياست خارجي را درست كنيم. وقتي به دولت آمدم، سياست تنش زدايي را پيش گرفتم كه كاملاموفق بود... آقاي روحاني هم مي دانست كه بايد اين كار را حل كند كه پيش رفت. بعضي ها هم مي گفتند كه بايد خودمان در داخل مديريت كنيم ولي در دنياي كنوني نمي توان با قطع رابطه با ديگران كار كرد. مردم هم از دولت انتظار دارند با تدابير خاص مسائل كشور را پيش ببرد... تا اينجا بد پيش نرفته است...» و وقتي بحث مقايسه سياست خارجي دولت و دولت روحاني مي شود، يك جمله درباره علي اكبر ولايتي دارد كه با لبخند آن را ادا مي كند: «تيم كنوني ديپلماسي، شاگردان، معاونان و مديران ايشان بودند... خود آقاي ظريف هم همكار آقاي دكتر ولايتي بود.»
از هاشمي مي خواهيم كه دولت روحاني را ارزيابي كند، او به ما گفته است كه «ديدگاه هاي روحاني نيازي به بحث نداشت چون سال ها روحاني همكار وي در سمت هاي مختلف بوده است». رييس مجمع تشخيص مصلحت، هر چند كه حاضر نمي شود به دولت روحاني «نمره» دهد و با گفتن اينكه «نمره دادن كار معلم هاست» از اين كار طفره مي رود اما «معدل دولت» را خوب مي داند. از تفاوت ها و شباهت هاي دولت هاشمي و دولت روحاني كه مي پرسيم، پاسخ مي دهد كه خودش پيش از انتخابات قول «حمايت از روحاني» را به او داد تا وي را مجاب به كانديداتوري كند. به اين ترتيب مي رسيم به بخش حساس انتخابات ؟و آن روز تلخ ردصلاحيت هاشمي. او داستان انتخابات را براي ما بازگو مي كند: «براي انتخابات هم اول در جلساتي بحث كرديم كه معمولاپس از جلسات مجمع تشخيص مصلحت برگزار مي كنيم. پنج، شش نفر از آقايان پس از جلسات مجمع تا ناهار مي مانند و با همه درباره مسائل مختلف كشور بحث مي كنيم. در آن جلسات اول به آقاي ناطق پيشنهاد كرديم كه نپذيرفت. بعد به آقاي روحاني گفتيم كه پذيرفت، منتها مشروط كرده بود كه رهبري مايل باشند. با رهبري ملاقات كردند و رهبري هم تشويق كردند كه بيايند. من هم قول حمايت داده بودم. ايشان بر آن اساس آمدند. بعد از آنكه بنابه ملاحظاتي كه گفتم، آمدم، ايشان مي خواست كناره گيري كند كه گفتم فعلابمانيد چون معلوم نيست چه حوادثي پيش مي آيد. من تا لحظات آخر تصميم نداشتم كه بيايم. حقيقتا بنا نداشتم كه بيايم. حتي در صحبت هايي هم كه با رهبري داشتم، به ايشان گفته بودم كه نمي آيم. اواخر ديدم انتخابات گرم نمي شود و فضاي سياسي كشور سرد است، مجموعه عوامل مرا مجاب كرد كه بايد بيايم. جمعه شب كه تصميم به آمدن گرفتم، تلاش كردم تا به رهبري بگويم، كه بالاخره در آخرين ساعات وقتي مطمئن شدم كه ايشان مخالفتي با آمدن من ندارند، از سرسختي هايي كه براي نيامدن داشتم، گذشتم. آن وقت هم به آقاي روحاني گفتم كه بالاخره يكي از ما مي مانيم. وقتي مي خواستند مرا رد صلاحيت كنند، آقاي روحاني گفت: در اين شرايط چه كار كنيم؟ گفتم: صبر كنيد. بعد كه مانع ايجاد كردند، ايشان مصمم شد و من هم قول حمايت صريح دادم كه چند روز بعد اعلام كردم». اين هاشمي بود كه پازل انتخابات را چيد. آن تكه هاي چيده شده از پيش را برداشت و تكه هايي كه خودش در نظر داشت را بر جايش نشاند. حالابايد شاد باشد، در كلامش اين شادي هويداست، از او كه دولت روحاني را دولت او مي دانند، درباره توصيه هايش به رييس جمهور مي پرسيم: «پس از انتخابات به ايشان گفتم، به وعده هايي كه به مردم داديد، وفادار باشيد چون اصل اسلامي و انساني و شرط اعتماد مردم است. مردم بايد احساس كنند كه مي خواهي به وعده ها عمل كني». حالاكه بيش از هفت ماه از اين توصيه گذشته، هاشمي درباره روحاني چگونه فكر مي كند: «الحمدالله تا به حال ايستاده است. هنوز نديدم كه از شعارهايش برگشته باشد.»
مسئولیت مرزبانان ربوده شده هم به گردن وزرای خارجه و کشور افتاد
روزنامه شهروند جزییات پیگیری پرونده 5 مرزبان ربوده شده در کمیسیون امنیت ملی را مورد توجه قرار داده و نوشته: از ربوده شدن ۵ مرزبان ایرانی توسط گروهک تروریستی جیشالعدل بیش از یک ماه میگذرد و حالا اعضای کمیسیون امنیت ملی مجلس، نمایندگانی از وزارت اطلاعات، کشور، خارجه، سپاه و نیروی انتظامی را احضار و از آنها درباره اقدامات انجام شده برای رهایی این سربازان ایرانی سوال کردند.
این نشست عصر روز یکشنبه و پس از پایان جلسه علنی هجدهم اسفند مجلس، برگزار و طی آن نهادهای اطلاعاتی، انتظامی و نظامی، گزارشی درباره اقدامات خود برای آزادسازی ۵ مرزبان ایرانی منتشر کردند.
در این جلسه گزارشهای ارایه شده اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی، مجلس را قانع نکرده و انتقادهای صریحی نسبت به آن مطرح شده است. حجم اصلی این انتقادها به نهادهای اطلاعاتی، انتظامی و نظامی بوده است.
البته تا این لحظه گزارش جامع و موثقی از نشست فوق منتشر نشده و تنها برخی از نمایندگان حاضر درباره مفاد مطرح شده اطلاعرسانی کردهاند و ۲ نفر از آنها یعنی محمدحسن آصفری نماینده اراک و احمد شوهانی نماینده ایلام، روز گذشته گفتوگوهایی با «شهروند» داشته و جزییات بیشتری از جلسه فوق ارایه کردند.
آصفری دراینباره گفت: در این جلسه گزارش وزارت کشور، خارجه، سپاه و نیروی انتظامی درباره اقدامات انجام شده برای رهایی ۵ مرزبان ایرانی استماع و متاسفانه مورد تایید ما نبود.
وی درباره اینکه انتقاد نمایندگان، بیشتر به چه اقداماتی بوده است، گفت: همین که مرزهای ما به صورتی است که ۵ مرزبان ربوده شدهاند و پس از یک ماه هنوز اقدام موثری برای آزادی این عزیزان صورت نگرفته، مهمترین انتقاد نمایندگان عضو کمیسیون امنیت ملی بود. نماینده اراک بیشتر از همه، وزارت کشور و وزارت خارجه را مسئول میداند و معتقد است که این ۲ وزارتخانه به وظایف ذاتی خود عمل نکرده و نتوانستند موجبات آزادی ۵ سرباز ایرانی را فراهم کنند. آصفری اعلام کرد که در جلسه فوق از وزارت خارجه و کشور خواسته شد که تلاشهای جدیتری در این زمینه داشته باشند.
وی همچنین با یادآوری توانمندیهای دفاعی کشور میگوید: واقعا جای تأسف است که امروز شاهد گروگانگیری سربازان ایرانی بوده و نتوانیم موجبات آزادی آنها را فراهم کنیم. آصفری با بیان اینکه انتقادها از وزارت کشور در جلسه فوق به اطلاع نماینده این وزارتخانه که در نشست حاضر بود رسید، گفت: گزارش وزارت کشور به اعضای کمیسیون امنیت، ما را قانع نکرد و متاسفانه اقدام لازم از سوی این وزارتخانه صورت نگرفته است.
این انتقادها را نماینده اراک درحالی مطرح میکند که عضو دیگر کمیسیون امنیت ملی یعنی احمد شوهانی نماینده ایلام به «شهروند» گفت: در جلسه فوق، نمایندهای از وزارت کشور حضور نداشته است.
از سوی دیگر آصفری اعلام کرد که در این جلسه مقرر شد کمیتهای از سوی کمیسیون امنیت ملی به پاکستان اعزام و از طریق گروه دوستی – پارلمانی ۲کشور، موضوع بهطور ویژهتری بررسی شود.
وی همچنین شایعه خارج شدن ۵ مرزبان ربوده شده ایرانی از پاکستان و انتقال آنها به خارج از این کشور را تکذیب کرد و گفت: اطلاعات دقیقی داریم که این مرزبانان هنوز در پاکستان هستند و این شایعات دروغ است. ضمن اینکه خوشبختانه آنها تا این لحظه در سلامت کامل به سر میبرند. آصفری همچنین اعلام کرد که در جلسه فوق از نمایندگان وزارت خارجه و کشور خواسته شد که در این رابطه تحرکات بیشتری داشته و از سوی دیگر پاسخگوی وظایف خود باشند. آصفری در واکنش به این پرسش که «نقش وزارت کشور در شرق با توجه به اینکه تأمین امنیت مرزهای شرقی برعهده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قرار دارد، چیست؟» گفت: مرزبانان ایرانی سربازان نیروی انتظامی بوده و این نیرو زیر نظر وزارت کشور است و باید این وزارتخانه مسئولیت خود را بپذیرد.
وی در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر اینکه نظر اعضای کمیسیون درباره گزارش سپاه و نیروی انتظامی چه بود؟ نیز گفت: توضیحاتی که آنها دادند هم از نظر ما قانعکننده نبود و این گزارش را قبول نداشتیم.
شوهانی نماینده ایلام جزییات بیشتری از جلسه فوق در اختیار «شهروند» قرار داد. به گفته وی: در این جلسه نمایندگان وزارتخانههای اطلاعات و خارجه و همچنین سپاه و ناجا حضور داشتند. البته وزارتخانههای دعوتشده کارشناسان خود را به جلسه فرستاده بودند و هرکدام توضیحات مفصلی ارایه کردند. این نماینده مجلس افزود: بحث اصلی این بود که ما با یک دولت طرف نیستیم، بلکه طرف ما اشرار و تروریستها هستند و به همین دلیل کار پیچیده و سخت شده است. البته با تمام تلاشهایی که صورت گرفت، ما از گزارشهای ارایه شده قانع نشدیم و مقرر شد که یک کمیته ۳ نفر از طرف مجلس پیش از عید به پاکستان اعزام شوند. شوهانی تصریح کرد: در این جلسه اعلام شد که پاکستان گفته است ما کنترل زیادی روی این منطقه نداریم. ما نیز گفتیم پس چه بهتر. اگر آنها نمیتوانند وظایف خود را انجام دهند، سپاه و نیروهای نظامی و اطلاعاتی ما خیلی راحت میتوانند وارد عمل شده و سربازان ایرانی را رها سازند.
شوهانی در پاسخ به این پرسش که آیا در جلسه فوق درباره طرح دیوارکشی در مرزهای شرقی نیز مطرح شد؟ گفت: یکی از کارهایی که باید برای پیشگیری و همچنین تکرار این حوادث داشته باشیم، مربوط به انسداد مرزهای شرقی است. بالاخره این مرزها از ابتدای انقلاب تا امروز برای ما آسیبهایی به همراه داشته است و باید یک بار برای همیشه موضوع را حل کنیم. با توجه به اینکه بودجه خوبی در سالهای گذشته برای انسداد مرزهای شرقی تخصیص یافته، سوال شد که این پول چه شده است؟ شوهانی در ادامه انتقادهای مطرح شده در جلسه فوق را تشریح کرد و گفت: در این جلسه گفتیم که «این که نمیشود هر از چندگاهی بهراحتی از طرف پاکستان وارد مرزهای ایران شده و اقدامات تروریستی انجام دهند. پس مرزبانی ما چه کار میکند که تروریستها هر وقت خواستند، بهراحتی وارد مرزهای ایران شدهاند؟»
وی همچنین در پاسخ به این سوال که «آیا احتمال ورود نظامی ایران برای رهایی مرزبانان ربوده شده در جلسه فوق مورد بررسی قرار گرفت؟» نیز گفت: این موضوع مطرح و اتفاقا در مورد آن اتفاقنظر وجود داشت. چرا که اگر پاکستان به وظایف خود عمل نکرده و بگوید که ما کنترلی روی مرزها نداریم. لذا برای جلوگیری از تکرار چنین فجایعی اگر لازم باشد، ایران توانایی ورود نظامی هم دارد و حاضرین دراینباره اتفاق نظر داشتند.
حواشی فراوان یک سفر مهم
سفر مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به تهران و بعضی دیدارهای جنجال برانگیز وی دو دسته تحلیل را به روزنامههای امروز آورده است. بعضی روزنامهها به تحلیل اهداف سفر اشتون پرداختهاند و بعضی دیگر به رفتار وی اعتراض کردهاند.
علي بيگدلي درباره پیامهای سفر اشتون به تهران در روزنامه اعتماد نوشته: كاترين اشتون جداي از اينكه مديريت سياست خارجي اتحاديه اروپا را بر عهده دارد، شخصيت مورد پذيرش جامعه غربي است. شخصي است با سابقه كار بسيار درخشان و تحصيلاتي در همين زمينه. فردي باهوش و زيرك كه طي هشت سال گذشته ثابت كرد با كارش آشنايي كامل دارد و توانسته اعتماد نه تنها نهادهاي دولتي بلكه محافلي در اتحاديه اروپا را نيز به خود جلب كند. آمدن خانم اشتون به اتفاق هيات همراه به ايران پيام هاي مختلفي را به همراه خواهد داشت.
پيام اول: آمدن اشتون به ايران نشان داده موافقتنامه ژنو در مسير اصلي اش قرار گرفته است و قابليت بازگشت به گذشته را ندارد و براساس گزارشي كه اخيرا توسط آژانس بين المللي انرژي هسته يي مطرح شده حكايت از همراهي كامل ايران با آژانس در بر طرف كردن نقطه هاي مبهم دارد. پيام دوم: شايد تا حدودي محافل صهيونيستي در اسراييل و حتي لابي هاي اسراييلي ايالات متحده را با ناخشنودي مواجه كند ولي با وجود اين نارضايتي ها اين سفر صورت گرفته است. پيام سوم: نه تنها آمدن اشتون بلكه دلايل و نشانه هاي ديگري غير از اين سفر وجود دارد كه و حاكي از اين است كه اتحاديه اروپا در حال فاصله گرفتن از سياست هاي منطقه يي جهاني امريكاست. يعني مانند گذشته سرنوشت و آينده خود را با تصميمات امريكا پيوند نمي زند. نزديك ترين نشانه آن نيز اين است كه در مساله اوكراين، اتحاديه اروپا خيلي به دنبال اهداف امريكا نبوده است. پيام چهارم: ضمن اينكه ايشان تاييد مي كنند كه محتويات و مندرجات موافقتنامه يك امر جداگانه يي است و بر مسائل ديگر همچون حقوق بشر كه مورد تقاضاي محافل اروپايي است بيشتر اصرار دارند. ايشان در يك مصاحبه يي هم گفته بودند كه هدفم از اين سفر آشتي دادن ايران با جامعه جهاني است . پيام پنجم: با آمدن چنين شخصيتي به ايران يخ هايي كه در ظرف چند سال گذشته بين روابط ايران و اتحاديه اروپا كه از گذشته هاي دور طرف سنتي تجاري ايران بوده اند، ايجاد شده بود، ذوب شود و پيامي براي محافل مالي و اقتصادي اروپا باشد تا خود را براي آمدن به ايران آماده كنند. بازگشايي سفارتخانه ايران در لندن و انگليس در تهران پيام زيادي براي جامعه بين المللي داشت. ضمن اينكه رابطه متزلزل ما با انگليس مرمت شد، حكايت از اين دارد كه اتحاديه اروپا نسبت به ايران اعتماد لازم را به دست مي آورد.
ابتکار نیز در سرمقاله خود با عنوان «اين نصف جهان و آن نيمه ديگر جهان» نوشته: پر واضح است كه ماموريت رسمي و اصلي اشتون در تهران همين گفت وگو و رايزني به نمايندگي از سران 28 كشور اروپايي براي بهبود روابط تهران و قاره سبز بود و اين سفر را بايد در ادامه و تكمله سفرهاي متعدد سياسيون و فعالان اقتصادي اين كشورها به ايران تعريف كرد. اما كيست كه نداند همه آن رفت و آمدها و اين سفر سياستي- سياحتي، نتيجه و محصول سري دوم از سريال پر كش و قوس مذاكرات هستهاي ايران و 3+3 (1+5) و توافق ژنو بوده است. اتحاديه اروپايي در پشت ميز اين مذاكرات 3نماينده پرقدرت يعني انگليس، فرانسه و آلمان و يك رئيس موثر يعني كاترين اشتون را دارد و آن سه عضو ديگرهم چين و روسيه از شرق و آمريكا ازغرب دورهستند. ايرانيها و همه دنبال كنندگان داستان هسته اي هم اشتون را بيش از اين كه وزيرخارجه و سكاندار ديپلماسي اروپا بدانند او را رئيس اصلي گروه 1+5 در جريان مذاكرات هسته اي ميدانند؛ رئيسي كه گاهي هم نقش عوض ميكند و در ميانه مجادله و گفت وگو در قامت ميانجي دو طرف ميز ظاهر ميشود.
بر اين اساس خانم اشتون در جريان حضور24ساعتهاش در تهران به واقع در مقام وزيرخارجه 3+28 كشور جهان به گفت وگو با مقامات سياسي كشورمان پرداخت و روز بعد به نمايندگي از نصفه ديگر جهان، نصف آرام جهان را و آن روي سكه فرهنگ و پيشينه ايران و اين جامعه 75 ميليوني را ديد. رويي واقعي ازايران كه مدعيان به بهانه پرونده هسته اي و جنجالسازيهاي جنگ طلبان دور و نزديك، هيچگاه حاضر نشده اند ببينند، يا اجازه دهند كه ديده شود...
شهروند نیز به نقل از سخنگوی اشتون نوشته که اشتون میخواست مقامات ایرانی را که تاکنون ندیده ببیند. به نوشته شهروند مایکل مان، سخنگوی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در گفتوگو با یک رادیوی غربی ضمن اشاره به سفر کاترین اشتون به ایران، با بیان اینکه خانم اشتون در پی سنجش پتانسیل زمینههای همکاری آینده طرفین بود هرچند که روابط طرفین بستگی به پیشرفت در پرونده هستهای ایران دارد، گفت: «این سفری متفاوت بود تا مسائل مورد نظر دوجانبه بین ایران و اتحادیه اروپا ورای برنامه هستهای و پیرامون مسائل منطقهای، سیاسی و ژئوپلیتیک مورد بررسی قرار گیرد و اشتون میخواست بر این موضوع تاکید کند که جامعه بینالمللی باید برای یافتن راه حل برای مسائلی که در خاورمیانه در جریان است، سخت تلاش کند. » او با بیان اینکه گسترش روابط به نحوه پیشرفت مذاکرات هستهای بستگی دارد، اظهارکرد: «ما پیشرفت زیادی در این زمینه کردهایم اما کار زیادی برای انجام باقی مانده است و این سفر برای این بود که ببینیم پتانسیل گسترش روابط چگونه است. برخی از تحریمهای ما در مورد اشخاص به دلیل موضوعات حقوق بشری اعمال شدهاند و ما به صورت مداوم دراینباره با مقامهای ایرانی صحبت میکنیم. وزیر امور خارجه جدید ایران، هنگامی که برگزیده شد، از تمایلش به از سرگیری گفتوگوها در زمینه حقوق بشر خبر داد و در نتیجه در این زمینه هم میخواستیم فضا را بسنجیم و ببینیم که در صورت نیاز چه پتانسیلهایی وجود دارد.»
او در پاسخ به این پرسش که آیا این سفر انتظارات اشتون را بر آورده کرده است؟ گفت: «اشتون میخواست به ایران برود تا برخی مقامهایی را که تاکنون ندیده بود، ملاقات کند. او رئیسجمهوری ایران را یک بار دیده بود و بار دیگر با او دیدار کرد. اما در کنار آن با سایر مقامهایی که تاکنون ملاقات نکرده بود هم گفتوگوهایی انجام داد و از این منظر مهم بود که یک ارزیابی از فضای سیاسی ایران به دست آورد.» مان در ادامه خاطرنشان کرد: «یکی از ارزیابیهای اشتون از این سفر این بود که مذاکرات هستهای برای دستیابی به یک توافق، از حمایت برخوردار است که این موضوع خیلی مثبت است و او به تهران رفت تا فضا را برای همکاریهای آینده بسنجد و فکر میکنم با موضوعات زیادی برای تفکر از این سفر باز میگردد.
حواشی فراوان یک سفر مهم
سفر مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به تهران و بعضی دیدارهای جنجال برانگیز وی دو دسته تحلیل را به روزنامههای امروز آورده است. بعضی روزنامهها به تحلیل اهداف سفر اشتون پرداختهاند و بعضی دیگر به رفتار وی اعتراض کردهاند.
علي بيگدلي درباره پیامهای سفر اشتون به تهران در روزنامه اعتماد نوشته: كاترين اشتون جداي از اينكه مديريت سياست خارجي اتحاديه اروپا را بر عهده دارد، شخصيت مورد پذيرش جامعه غربي است. شخصي است با سابقه كار بسيار درخشان و تحصيلاتي در همين زمينه. فردي باهوش و زيرك كه طي هشت سال گذشته ثابت كرد با كارش آشنايي كامل دارد و توانسته اعتماد نه تنها نهادهاي دولتي بلكه محافلي در اتحاديه اروپا را نيز به خود جلب كند. آمدن خانم اشتون به اتفاق هيات همراه به ايران پيام هاي مختلفي را به همراه خواهد داشت.
پيام اول: آمدن اشتون به ايران نشان داده موافقتنامه ژنو در مسير اصلي اش قرار گرفته است و قابليت بازگشت به گذشته را ندارد و براساس گزارشي كه اخيرا توسط آژانس بين المللي انرژي هسته يي مطرح شده حكايت از همراهي كامل ايران با آژانس در بر طرف كردن نقطه هاي مبهم دارد. پيام دوم: شايد تا حدودي محافل صهيونيستي در اسراييل و حتي لابي هاي اسراييلي ايالات متحده را با ناخشنودي مواجه كند ولي با وجود اين نارضايتي ها اين سفر صورت گرفته است. پيام سوم: نه تنها آمدن اشتون بلكه دلايل و نشانه هاي ديگري غير از اين سفر وجود دارد كه و حاكي از اين است كه اتحاديه اروپا در حال فاصله گرفتن از سياست هاي منطقه يي جهاني امريكاست. يعني مانند گذشته سرنوشت و آينده خود را با تصميمات امريكا پيوند نمي زند. نزديك ترين نشانه آن نيز اين است كه در مساله اوكراين، اتحاديه اروپا خيلي به دنبال اهداف امريكا نبوده است. پيام چهارم: ضمن اينكه ايشان تاييد مي كنند كه محتويات و مندرجات موافقتنامه يك امر جداگانه يي است و بر مسائل ديگر همچون حقوق بشر كه مورد تقاضاي محافل اروپايي است بيشتر اصرار دارند. ايشان در يك مصاحبه يي هم گفته بودند كه هدفم از اين سفر آشتي دادن ايران با جامعه جهاني است . پيام پنجم: با آمدن چنين شخصيتي به ايران يخ هايي كه در ظرف چند سال گذشته بين روابط ايران و اتحاديه اروپا كه از گذشته هاي دور طرف سنتي تجاري ايران بوده اند، ايجاد شده بود، ذوب شود و پيامي براي محافل مالي و اقتصادي اروپا باشد تا خود را براي آمدن به ايران آماده كنند. بازگشايي سفارتخانه ايران در لندن و انگليس در تهران پيام زيادي براي جامعه بين المللي داشت. ضمن اينكه رابطه متزلزل ما با انگليس مرمت شد، حكايت از اين دارد كه اتحاديه اروپا نسبت به ايران اعتماد لازم را به دست مي آورد.
ابتکار نیز در سرمقاله خود با عنوان «اين نصف جهان و آن نيمه ديگر جهان» نوشته: پر واضح است كه ماموريت رسمي و اصلي اشتون در تهران همين گفت وگو و رايزني به نمايندگي از سران 28 كشور اروپايي براي بهبود روابط تهران و قاره سبز بود و اين سفر را بايد در ادامه و تكمله سفرهاي متعدد سياسيون و فعالان اقتصادي اين كشورها به ايران تعريف كرد. اما كيست كه نداند همه آن رفت و آمدها و اين سفر سياستي- سياحتي، نتيجه و محصول سري دوم از سريال پر كش و قوس مذاكرات هستهاي ايران و 3+3 (1+5) و توافق ژنو بوده است. اتحاديه اروپايي در پشت ميز اين مذاكرات 3نماينده پرقدرت يعني انگليس، فرانسه و آلمان و يك رئيس موثر يعني كاترين اشتون را دارد و آن سه عضو ديگرهم چين و روسيه از شرق و آمريكا ازغرب دورهستند. ايرانيها و همه دنبال كنندگان داستان هسته اي هم اشتون را بيش از اين كه وزيرخارجه و سكاندار ديپلماسي اروپا بدانند او را رئيس اصلي گروه 1+5 در جريان مذاكرات هسته اي ميدانند؛ رئيسي كه گاهي هم نقش عوض ميكند و در ميانه مجادله و گفت وگو در قامت ميانجي دو طرف ميز ظاهر ميشود.
بر اين اساس خانم اشتون در جريان حضور24ساعتهاش در تهران به واقع در مقام وزيرخارجه 3+28 كشور جهان به گفت وگو با مقامات سياسي كشورمان پرداخت و روز بعد به نمايندگي از نصفه ديگر جهان، نصف آرام جهان را و آن روي سكه فرهنگ و پيشينه ايران و اين جامعه 75 ميليوني را ديد. رويي واقعي ازايران كه مدعيان به بهانه پرونده هسته اي و جنجالسازيهاي جنگ طلبان دور و نزديك، هيچگاه حاضر نشده اند ببينند، يا اجازه دهند كه ديده شود...
شهروند نیز به نقل از سخنگوی اشتون نوشته که اشتون میخواست مقامات ایرانی را که تاکنون ندیده ببیند. به نوشته شهروند مایکل مان، سخنگوی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در گفتوگو با یک رادیوی غربی ضمن اشاره به سفر کاترین اشتون به ایران، با بیان اینکه خانم اشتون در پی سنجش پتانسیل زمینههای همکاری آینده طرفین بود هرچند که روابط طرفین بستگی به پیشرفت در پرونده هستهای ایران دارد، گفت: «این سفری متفاوت بود تا مسائل مورد نظر دوجانبه بین ایران و اتحادیه اروپا ورای برنامه هستهای و پیرامون مسائل منطقهای، سیاسی و ژئوپلیتیک مورد بررسی قرار گیرد و اشتون میخواست بر این موضوع تاکید کند که جامعه بینالمللی باید برای یافتن راه حل برای مسائلی که در خاورمیانه در جریان است، سخت تلاش کند. » او با بیان اینکه گسترش روابط به نحوه پیشرفت مذاکرات هستهای بستگی دارد، اظهارکرد: «ما پیشرفت زیادی در این زمینه کردهایم اما کار زیادی برای انجام باقی مانده است و این سفر برای این بود که ببینیم پتانسیل گسترش روابط چگونه است. برخی از تحریمهای ما در مورد اشخاص به دلیل موضوعات حقوق بشری اعمال شدهاند و ما به صورت مداوم دراینباره با مقامهای ایرانی صحبت میکنیم. وزیر امور خارجه جدید ایران، هنگامی که برگزیده شد، از تمایلش به از سرگیری گفتوگوها در زمینه حقوق بشر خبر داد و در نتیجه در این زمینه هم میخواستیم فضا را بسنجیم و ببینیم که در صورت نیاز چه پتانسیلهایی وجود دارد.»
او در پاسخ به این پرسش که آیا این سفر انتظارات اشتون را بر آورده کرده است؟ گفت: «اشتون میخواست به ایران برود تا برخی مقامهایی را که تاکنون ندیده بود، ملاقات کند. او رئیسجمهوری ایران را یک بار دیده بود و بار دیگر با او دیدار کرد. اما در کنار آن با سایر مقامهایی که تاکنون ملاقات نکرده بود هم گفتوگوهایی انجام داد و از این منظر مهم بود که یک ارزیابی از فضای سیاسی ایران به دست آورد.» مان در ادامه خاطرنشان کرد: «یکی از ارزیابیهای اشتون از این سفر این بود که مذاکرات هستهای برای دستیابی به یک توافق، از حمایت برخوردار است که این موضوع خیلی مثبت است و او به تهران رفت تا فضا را برای همکاریهای آینده بسنجد و فکر میکنم با موضوعات زیادی برای تفکر از این سفر باز میگردد.