يکشنبه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - May 19 2024
کد خبر: 9877
تاریخ انتشار: 07 بهمن 1392 20:00
راه مردم تحلیل می کند:

آسيب شناسی بیکاری در جامعه

به گزارش پایگاه خبری راه مردم، به نظر می رسد برای شناخت بعضی از عوامل آسيب‌ زا و اصلاح بعضی از امور و درس گرفتن از گذشته، بايد به عملكردهای گذشته نگاهی داشته باشيم.


به ياد داریم روزگاری در جامعه ما كسب روزی حلال و عرق جبين مقدس بود و كاسب حبيب خدا ناميده می‌ش. آنچنان كه در زمان جنگ تحميلی كارگران و كشاورزان ما در حد توان‌كار می‌كردند تا مردم سختی كمتری را احساس كنند. حتي در بعضی از شهرها با وجود بمباران‌ها كشاورزان و كارگران دست از كار نمی‌كشيدند. با تمام وجود برای غلبه بر كاستی ها تلاش می‌كردند. اما امروز زمانی واژه ای در خصوص روزی حلال و كاسب حبيب خداست و كار و تلاش سالم، سخنی بر زبان جاری ميیشود، چه بسا مورد استهزا قرار مي‌گيريم و بلافاصله با کلمات معناداری چون ای بابا !، دلتان خوش است!، دیگر چه کسی الان با کار و تلاش به جایی می رسد، انگار فرهنگ كار و تلاش و انسانيت دارد کم کم به تاريخ می پیوندد!


تغییر نگاه اجتماعی و فرهنگی به كار و ارزشهای شغلی در جامعه


متاسفانه روز به روز درجامعه  شاهد این هستیم که دلالی و سودجويی و درآمدهای كاذب به اسم تجارت جايگزين كارمولد و سازنده شده است. سرمايه‌داران ما به جای آينده نگری و تلاش جهت ايجاد اشتغال مولد دركشور، سرمايه خود را براي خريد و فروش سكه، دلار،  مسكن،  بانكداری، واردات اجناس بنجل و تجملاتی و ... به كار می گيرند. همچنین در وضعیت نابسامان اقتصادی كارخانجات بزرگ ما يكی پس از ديگری به بهانه‌های مختلفی مانند مشکلات زيست محيطی، فرسودگی، سودآور نبودن و .... تعطيل و با حمايت نهادهای قانونی نيروی انسانی آنها اخراج و يا بازخريد شدند تا برجها و پاساژ هاجايگزين آنها ‌شود!


باتوجه به اينكه از كل هزينه‌هاي توليد درصدكمی به مزد و مزاياي نيروي انسانی اختصاص دارد، براي نپرداختن مزايا به نيروی ‌انسانی سازمان ها، پيمانكاری نيروی انسانی يا همان برده‌داری قرون وسطايی به نوعی در جامعه احياء گرديده است.


به طوری که مشاهده می شود تعداد زيادی از مديران به علت ناتوانی در اجرای امور و عدم توانمندی در ايجاد بهره وری و برای تامين هزينه ها با اخذ وام های كلان سازمان های خود را بدهكار و سپس ورشكسته و تعطيل نمودند.


حال این سوال مطرح می ‌شود كه چه كسانی عامل ايجاد اين تغييرات بودند؟  آیا مسببين اين نوع تغييرات هم بيگانگان هستند، مسلما خیر. بلكه وجود برخی افراد منفعت طلب و سود جو در دستگاه های دولتی است که بدون در نظر گرفتن منافع ملی و افراد جامعه دست به اقداماتی می زنند که سود های کلانی  برایشان به ارمغان خواهد آورد که در نهایت سبب بی اعتمادی مردم به مسؤولین دولتی خواهد شد و باعث بروز تغییر نگرش افراد به کار و تلاش و جایگاه مشاغل در جامعه شده اند.


 سپردن مناصب و پست های کلان مدیریتی به برخی افراد بدون داشتن مهارت و تخصص کافی، همچنین نداشتن صلاحیت علمی و شایستگی لازم خود مزیت بر علت شده  و وجود چنین افرادی  برای ويرانی هر سازمان كافی است.


 افرادی که به واسطه روابط و وابستگی به اشخاص، احزاب، انجمن‌ ها و بدون داشتن دانش و تجربه لازم، مسئوليت‌ها را به تصرف درآورده اند و به علت عدم وجود سيستم‌های اجرايی و نظارتی صحيح و ناتوانی در اعمال مديريت به روشهای هزينه بر آزمون و خطا و قدرت نمايی در دستگاه های تحت امرخود پرداختند که این امر خود سبب كاهش تدريجی نيروی انسانی ماهر و توانا در جامعه خواهد شد.


این امر تا حدی نگران کننده است که جوانان ما ببشتر جویای کار و مشاغل با ظاهری شیک و در یک فضای اداری مناسب و تجملاتی هستند و دیگر به سراغی مشاغلی سخت و به قول خودشان کلاس پایین، نمی روند. مشاغلی چون باغبانی، کار در كارخانجات، آشپزی، کار گری، نگهبانی و گارسونی و خیلی از مشاغل دیگر که از نظر برخی از افراد جامعه دارای پرستیژ و وجهه پایینی هستند.  این در حالی است که امنيت و سلامت جامعه در گرو چنین مشاغلی است و متأسفانه رده بندی های نادرست و ناصحیح شغلی و پایین بودن امتیازات برخی مشاغل سبب شده است که روز به روز شاهد گرایش بیشتر افراد به سمت شغلهای کاذب با محوریت دلالی باشیم. چرا که این افراد بیشتر به دنبال زحمت اندک و کسب درآمدهای بالا و سهل هستند.


لذا باید برای به کار گرفتن و جهت دادن نیروی انسانی متخصص به سمت مشاغل توليدی تدابیر خاص اندیشیده شود چرا که سرمایه اصلی هر کشوری، توسعه منابع انسانی آن است. به همین منظور باید فرهنگ سازی مناسب انجام شود تا جوانان ما با فرهنگ کار و تلاش در جامعه بیشتر عجین شوند.


طبق گفته آقای وزير حدود 10 ميليون بيكار ديگر در راه است، آیا این یک هشدار جدی برای آینده اقتصادی کشور نیست، آیا معضل بیکاری که روز به روز شاهد عواقب دردناک آن در جامعه هستیم، نیازمند یک نگاه کلی و تخصصی نیست، آیا نباید کارشناسان کار و اشتغال به جای نظریه پردازی و تشریح نظریه های خود به دنبال راه حل مناسب برای حل معضل بیکاری باشند، همه با چنین معضلی آشنا هستند، اما راه حل مسئله در دست چه کسانی است؟ چه کسانی پاسخگو هستند؟ تا چه زمانی تنها باید شنونده آمارهای بد اقتصادی در کشور باشیم؟ حال که همه به وجود چنین معضلی آگاه هستند، چرا کسی کاری نمی کند؟ بیکاری یعنی فقر و فلاکت، بیکاری یعنی بلای خانمان سوز، بیکاری یعنی نابودی سرمایه های انسانی، بیکاری یعنی عدم رشد، بیکاری یعنی نبود یک زندگی سالم و زیبا، بیکاری یعنی نداشتن سلامت روانی، بیکاری تنها یک فقر اقتصادی نیست بلکه یک فقر فرهنگی هم هست. امیدواریم که با توجه و همت دولت جدید و همه مسئولین در راستای حل این معضل اساسی گام های مثبتی برداشته شود.


علی اصغر عزیزیان

نظرات شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
مهمترین اخبار - صفحه خبر