جمعه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - May 03 2024
کد خبر: 86120
تاریخ انتشار: 08 مرداد 1402 22:17
احمد صرامی فعال اقتصادی در یادداشتی نوشت: ماه ها است که انتخابات در مسیر برخی اصحاب رسانه و اشخاص پوسیده افکار همچون تابوتی بی میت بر دوش ارواح سرگردان که خود می دانند چه می خواهند و چه بلایی بدتر از صد تحریم بر پیکره نحیف و لاجون این اقتصاد می آورند؛ طعم لذت خرد جمعی را از یاد برده اند.
به گزارش راه امروز: احمد صرامی فعال اقتصادی در یادداشتی نوشت: 

هم قد گلوله توپ بود
گفتن : چه جوری اومدی اینجا ؟
گفت : با التماس !
گفتن : چه جوری گلوله رو بلند میکنی میاری؟
گفت : با التماس!
به شوخی گفتن میدونی آدم چه جوری شهید میشه؟
لبخندی زد و گفت : با التماس !
وقتی تکه های بدنشو جمع میکردن، فهمیدم چقدر التماس کرده.

چند سال پبش به عنوان مجری یکی از همایش ها در اتحادیه ئی که خود در هیات مدیره آن بودم ، افتخار خدمت داشتم. برای نخستین بار به شان حضور  صادرکنندکان – بدون اشاره به نوع صنف و به عنوان جمعی– لقب سربازان تجاری را دادم. در همان زمان آقای ال اسحاق به عنوان سخنران بعدی  پشت تریبون آمدند. صرفنظر از نوع دیدگاهاشان  از خیلی از اشخاص به ظاهر تاجر و یا مدعی داد و ستد بین المللی جملاتی درباره انتظارات و ابتکارات در شرایط تحریم و نیاز به قدرتمند شدن بیش از پیش بدنه تجارت و بنگاه های اقتصادی اظهارات مثبت و دلنشینی داشتند و بارها از همین لفظ سربازان و تائید این لقب به زیبائی یاد کردند.

این نوشتار را با جملاتی از دل جنگ و جبهه و شهادت شروع کردم که هر آنچه داریم از شجاعت سربازانی بود که بعضا حتی بدون کلاه خود، فشنگ، توپ، تانک و حتی غذا از ناموس من و شما دفاع کردند. با چشمانی اشکبار می گویم که مظلوم ترین جنگ را دیدیم، سختی بلاوصف را چشیدند و شهید شدند و شاید با التماس و ما نفهمیدیم. و نخواهیم فهمید و همیشه مرهون آنها خواهیم بود.

این نکته جانبازان ما را نیز شامل می شود که البته چه بسا رنج ایشان از بیماری، بی تدبیری، بی وفائی ها از کشته شدن در راه میهن و عهد و پیمان و اعتقاد و ناموس ودین و قرآن بیشتر است و چه بسا برخی ازآنها دق کردند از واژگونی اخلاقی افراد.

روزهای تلخی را دیدیم و گذراندیم. جنگ، تحریم، نوشیدن زهر و نرمش ها تا سربلند بمانیم.

این سربلندی نه فقط از طرف دشمن که از به ظاهر دوست داخلی نیز مورد هجمه است و بی تدبیری و نگاه تک بعدی به مسائل روز که قطعا در حوزه اقتصاد و سیاست به جهان ارتباط پیدا می کند بلای جانسوزی است.

ما همان سربازهایی هستیم که دست خالی در عرصه بین المللی می تازیم.تفاوتی نمی کند تاجر یا تولید کننده. مشکلات حمل و نقل و بانک و ارز ونابسامانی خوراک واحدهای تولیدی و نرخ های وبال شده و مالیات. اینها به عنوان تدابیر حاکمیت انگیزه جنگ و شرط بقا است و بی تدبیری را خود بخوان از این مجمل.

رنج دانستن دمار از جان انسان می کشد/ خوش بحال بی خیالان، جاهلان؛ خوش باوران.

و در ادامه مسیر نابخردی؛ اتفاقات اخیر در اتاق بازرگانی ایران از جنس این مطالب است.

شاهدیم بر بهم ریختگی لشکری که نااهلان و بی خردان عصر قدرت نمائی..و کوبشان  بر طبل بی عاری ذهنی؛ آن را به ناکجا آباد می برند. 

ماه ها است که انتخابات در مسیر برخی اصحاب رسانه  و اشخاص  پوسیده افکار همچون تابوتی بی میت بر دوش ارواح سرگردان که خود می دانند چه می خواهند و چه بلایی بدتر از صد تحریم بر پیکره نحیف و لاجون این اقتصاد می آورند؛ طعم لذت خرد جمعی را از یاد برده اند.

حکایت کن از بمب هایی که من خواب بودم و افتاد
حکایت کن از گونه هائی که من خواب بودم و تر شد
بگو چند مرغابی از روی دریا پریدند 
در ان گیروداری که چرخ زره پوش از روی رویای کودک گذر داشت
قناری نخ زرد آواز خود را به پای چه احساس آسایشی بست.
بگو در بنادر چه اجناس معصومی از راه وارد شد
چه علمی به موسیقی مثبت بوی باروت پی برد
چه ادراکی از طعم مجهول نان در مذاق رسالت تراوید
و ان وقت من ، مثل ایمانی از تابش استوا گرم 
تو را در سرآغاز یک باغ خواهم نشانید.

ما کهنه سربازانی هستیم از جنس تجارت و تولید. بعضا تحصیلکرده همین خاک و یا شاگرد حجره همین بازار. از درشکه و چرخ دستی تا پیکان و لب تاپ و.... تا بازار زیره نیویورک.

عقب نشینی در کار یک کاسب نیست، ضررش تجربه و سودش منفعت جمع.

ما کهنه سربازها اگر توان جنگیدن نداشته باشیم خاکریز می شویم.

اگر این دفعه خاکریز را تصاحب کردند بدانیم دشمن راه دوری نیست، از خود ماست...

نظرات شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
مهمترین اخبار - صفحه خبر