مهمترين چالشهاي پيشروي آقاي روحاني و كابينه تدبير و اميد را چه ميدانيد؟ آيا فشارهاي خارجي و انتقادهاي افراطيون داخلي حركت دولت آقاي روحاني را كند ميكند؟
همه دولتها در مقاطع مختلف زماني در ايران با توجه به شرايط داخلي و وضعيت بينالمللي با چالشهايي مواجه بودهاند. دولت آقاي روحاني نيز از اين قاعده مستثني نيست. مردم ايران در انتخابات رياستجمهوري 92 اوج بلوغ سياسي خود را نشان دادند. آنها از تجربيات گذشته استفاده كردند و نشان دادند كه بازهم به صندوق آرا به عنوان بهترين و كمهزينهترين مسيربراي حركت به دموكراسي اعتقاد دارند. دولت تدبير و اميد در ادامه مسير جمهوريتخواهي و دموكراسيخواهي مردم ايران تلقي ميشود كه از انقلاب اسلامي شكل گرفته است. درواقع تجربه 24 خردادگامي به جلو در يك رويكرد اعتدالي بود. در همين حال نبايد از اين نكته غافل شد كه آقاي روحاني و دولت ايشان براي ادامه مسير با مشكلات جدي مواجه هستند. بخشي از اين مشكلات به سطح توسعهنيافتگي مربوط ميشود و بخشي از آنها به ضعف نهادهاي مدني و كمككننده در برآورده كردن خواستهها و مطالبات مردم بازميگردد. بايد در نظر داشت كه براي تامين خواستههاي مردم از طرف دولت، بايد نهادهاي مردمي و دموكراتيك تقويت شود. در اين زمينه نهادهاي گوناگون اجتماعي از نهادهاي صنفي تا سازمانهاي غيردولتي فعال در حوزههاي مختلف تا احزاب سياسي نقش تعيينكنندهاي ايفا ميكنند. در صورتي كه نهادهاي مدني و احزاب تقويت شوند و زمينههاي فعاليت آنها بهصورت قانوني و نظاممند فراهم شود، ميتواند در انجام مسير فعاليت دولت موثر باشد. در كنار اين مسائل، يكي از مهمترين چالشهاي دولت تدبير و اميد، عملكرد هشت ساله دولتهاي نهم و دهم است. كارنامه و سوءتدبير برخی مديران دولت گذشته باعث شده كه ما در حوزههاي مختلف جامعه با چالشهايي مواجه باشيم. بدون ترديد خوشبيني افراطي و غيرواقعبينانه نسبت به حل اين مسائل، ميتواند براي دولت اعتدال مشكلآفرين باشد. وضعيت هشت سال گذشته بايد به شكل علمي، همراه با منطق و عقلانيت و نه شعار وغوغاسالاري مورد بررسي و تحليل موشكافانه كارشناسان و روشنفكران قرار بگيرد. شرايط جامعه ما به شكلي است كه هرگونه تصميمي بايد با عقلانيت و آيندهنگري همراه باشد و از هرگونه بيبرنامگي پرهيز شود. در اين زمينه رسانهها ميتوانند جامعه را به سوي واقعگرايي سوق دهند و از طرح انتظارهاي غيرواقعبينانه جلوگيري و به افزايش آگاهيهاي عمومي در زمينههاي مختلف كمك كنند. در همان حال دولت اعتدال هم بايد بتواند مشكلات سياسي، اقتصادي و اجتماعي را حل كند و زمينه مساعد اجراي امور را فراهم سازد. اگر دولت اعتدال بتواند در حوزههاي مختلف، عرصه را براي فعاليت نيرويهاي عظيم اجتماعي كنوني باز كند و اين نيروي عظيم اجتماعي را كه از قدرت بسيار بالايي برخوردار است، بهصورت علمي در حوزههاي سياسي، اجتماعي و اقتصادي نظم دهد، بدون ترديد كشور مسير جديد و روبه رشدي را با قدرت آغاز خواهد كرد. پتانسيل اجتماعي كشور ما از خصوصيات بارز و تنوع بسياري در همه زمينهها برخوردار است. بنده روي دو محور اصلي اجتماعي جوانان و بانوان تاكيد ميكنم كه هر كدام در جايگاه خود، براي بازكردن درهاي بستهاي كه آقاي روحاني وعده گشايش آن را داده است، ميتوانند نقش تعيينكنندهاي داشته باشند. همچنين بايد اين هشدار را بدهم كه بزرگترين و مهمترين چالش دولت اعتدال، ناكامي در ساماندهي بیشتر اين نيروي عظيم اجتماعي خواهد بود. در صورتي كه دولت نتواند اين تلاش مهم و با اهميت را به سامان برساند، با حجم فزاينده فشارهاي بيروني و داخلي در تامين مطالبات مردم مواجه خواهد شد. در كنار اين مسائل بخشي از چالشهاي پيشروي دولت اعتدال نيز به تحريمهاي بينالمللي، چه از سوي شوراي امنيت و چه از سوي ايالات متحده آمريكا مرتبط است. فرآيندهاي داخلي كشوربراي دموكراتيك شدن، توزيع قدرت و پذيرفته شدن سهم مناسب براي قدرت مردم هيچگاه از فراز و فرودهاي بينالمللي و تحولات بيروني جدا نبوده است. ايران همواره جزو كشورهايي محسوب ميشود كه در آن، محيط بينالمللي و سازوكارهاي خارجي، تحولات داخلي را تحت تاثير قرار ميدهد. بنابراين براساس نگاه علمي نميتوان از ساختار بينالمللي در بررسي پديدههاغفلت كرد، چراكه اين مساله عامل موثر و تعيينكنندهاي است. متاسفانه گاهي با نگاه سادهانگارانه به تبيين مسائل سياسي پرداخته ميشود و چون با انبوهي از اخبار و اطلاعات مواجه بودهايم، به شكل كاملا عميق و علمي فكر نكردهايم كه هركدام از آنها در كجاي پازل قرار ميگيرد. به نظر من بايد نگاه مبتني بر واقعيت به مسائل داشت و با رويكردعلمي به تنظيم روابط با كشورها و تعامل با جامعه جهاني پرداخت. ما بايد بر بازي برد- برد تاكيد داشته باشيم. تاكيد بر بازي برد - باخت شايد در مقطع كوتاهمدت منافع ما را به پيش ببرد ولي در نگاه طولانيمدت، تامينكننده منافع ما نخواهد بود.
يكي از انتقاداتي كه به دولت آقاي روحاني وارد است بسته بودن اتاق فكر اين دولت و بازنكردن كانال ارتباطي دوطرفه با نخبگان است. نظر شما در اين رابطه چيست؟
همانگونه كه اشاره كردم اين يك دشواري بسيار جدي است كه اكثر دولتها در كشور ما با آن روبهرو بودهاند. به دليل ضعف نهادهاي مدني براي دولت اين امكان فراهم نميشود تا از توانمندي عظيم انساني در جامعه بهرهمند شود در روحيات ميل به عدم اعتماد وجود دارد كه خود را در فرهنگ سياسي نيز نشان داده است. شكلگيري نوعي بحران هويت و افزايش فردگرايي افراطي منفي باعث تداوم اين فرهنگ غيرمدني شده است. برخورداري نهادهاي مدني از استقلال عمل نسبي، ميتواند در تعديل قدرت ميان دولت و جامعه سهم بسزايي داشته باشد و با جلوگيري از انباشت قدرت، زمينه را براي توزيع مجدد آن فراهم كند. وجود جامعه مدني، باعث تحديد، كنترل و مهار قدرت دولت ميشود و نوعي مباحثه، چانهزني، اقناع و مصالحه ميان مراكز گوناگون قدرت در جهت بهينهشدن كاركردها و تامين منافع و مصالح عمومي و ملي را فراهم ميسازد. بنابراين اگر دولت بتواند دستور كار خود را در وزارت كشور و ارگانهاي مربوط در جهت تقويت نهادهاي مدني و در سازماندهي تلاشهاي اجتماعي به كار بگيرد خواهد توانست از اين ذخيره ارزشمند در جهت برآورده كردن نيازهاي كشور استفاده كند. به نظر من اين بزرگترين تكليفي است كه فراروي دولت اعتدال قرار گرفته است.
انتقادات بيش از اندازه و غيرمعقول نسبت به آقاي روحاني و همچنين بيرغبتي برخي از ارگانها نسبت به دولت تدبير و اميد را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
افراططلبي، افراطكاري و افراطزدگي متاسفانه وجود دارد. درطول دهههاي اخير همواره شاهد صدمات گسترده از افراط به دولت بودهايم. اين دولت هم مستثني از دولتهاي پيشين نيست. همواره افرادي هستند كه بدون در نظر گرفتن شرايط عمومي كشور و خواستههاي عموم مردم تلاش ميكنند، ديدگاههايي را كه خود ميپسندند به ديگران تعميم و تحميل كنند تا سمتوسوي حركت جامعه را براساس آنچه خود صلاح ميدانند پيش ببرند. اين عده حتي اين نكته را ازياد بردهاند يا نميخواهند بپذيرند كه مردم ما با رأيي كه به دولت اعتدال ومشي اعتدالي آن در روز24خردادماه دادهاند، از چنين جرياني روي گردانده و آن را برنميتابند. دولت، مردم و روشنفكران نبايد اجازه دهند به اين نوع تلاشها دامن زده شود. شيوه برخورد با افراطگرايي هم در نوع خود از اهميت بالايي برخوردار است. افراط را نبايد با افراط يا تفريط جواب داد. بايد برخوردي مدبرانه، سنجيده و عاقلانه با اين رفتارها در كشور وجود داشته باشد. اينكه كشور از يك افراط به يك تفريط كشانده شود بيترديد تامينكننده منافع كشور و مردم نيست. با پرهيز و تشويق نكردن اين نوع گرايشها و تقويت نگاه مبتني براعتدال و ميانهروي، ميتوان ظرفيتهاي عظيمي كه در كشور وجود دارد را در جهت تحقق و دفاع از منافع همه مردم به كار گرفت. در واقع افراطيگري نبايد مايه نگراني باشد، چراكه مردم در مسير تحرك و فعاليت خود جواب اينگونه رفتارها را خواهند داد.
رئیس دولت دهم به تازگي آقاي روحاني را به مناظره دعوت كرده است. عقلاي سياسي معتقدند دكتر روحاني نبايد اين مناظره را بپذيرد و وارد بازي دو سر باخت آقاي احمدينژاد شود. نظر شما دراين زمينه چيست؟
اين يك رويكرد انحرافي است كه دولت نبايد در دام آن بيفتد. چنين مناظرهاي هيچ موضوعيتي ندارد. اين نوع مناظرهها در دوران انتخابات و رقابتهاي سياسي موضوعيت دارد و نه الان كه بيش از صد روز از عمر دولت يازدهم گذشته است. دولت بايد تمام انرژي خود را معطوف و مصروف مطالبات مردم كند و از پرداختن به مسائل بيثمر پرهيز كند. هرگونه صرف انرژي در راههايي جز اين، به ضرر دولت، شخص آقاي روحاني و سرانجام كشور خواهد بود. دولت بايد از افتادن در دام چنين تلهها و چالشهاي سياسي پرهيز كند. آقاي روحاني بايد بتواند در عمل پايبندي خود را به وعدههاي داده شده و توانايي خود را دربرآورده كردن مطالبات مردم به نمايش بگذارد. اين نوع رفتارها و پذيرش چنين درخواستهايي، دولت آقاي روحاني را از مسير اصلي خود دور و تنها در جهت انجام تعهدهاي دولت به مردم چالشآفريني ميكند.
وضعيت اصلاحطلبان را در دولت تدبير و اميد چگونه ارزيابي ميكنيد؟ آيا اصلاحات از فرصت به دست آمده در فضاي اعتدال كشور ميبايست در جهت توليد و زايش گفتمان استفاده كنند يا بازسازي گفتمان؟
اصلاحطلبان بايد رويكرد نقد به گذشته و عبرتآموزي از گذشته رامورد توجه قرار دهند و از آن غفلت نكنند. فضايي كه دولت اعتدال براي جناحها و گروههاي سياسي به وجود آورده است، اين فرصت را به اصلاحطلبان هم داده است تا به اهداف موردنظر خود براساس قانون اساسي، خواستههاي مردم و برپايه اهداف و آرمانهاي انقلاب اسلامي نزديكتر شوند. به هر حال اصلاحطلبان با اقدامهاي مناسب خود توانستند زمينهساز به قدرت رسيدن رويكرد اعتدال در كشور باشند. آنها بايد به اين تلاش ادامه دهند و با عبرت گرفتن از گذشته جريان اعتدال را كه همان تداوم اصلاحطلبي است تقويت كنند. رويكرد اعتدالي در ذات اصلاحطلبي قرار دارد. تداوم همين جريان ميتواند به بهبود شرايط كنوني كشور كمك كند. به دليل محدود بودن قدرت انتخابها در شرايط كنوني، اصلاحطلبان با حمايت و تقويت دولت اعتدال و تلاش در جهت اصلاح رفتارهاي آن، ميتوانند وظايف خود را به خوبي انجام دهند و در جهت بهبود و ارتقاي وضعيت كشور ايفاي نقش كنند.
از گوشه و كنار شنيده ميشود كه اصلاحطلبان عزم خود را براي تصاحب صندليهاي مجلس آينده جزم كردهاند. حتي از دكتر محمدرضا عارف به عنوان رئيس احتمالي مجلس دهم نام برده ميشود. اين سخنان تا چه اندازه با واقعيات همخواني دارد؟
آنچه به قدرت اصلاحطلبان كمك ميكند وحدت، انسجام و هماهنگي است. اصلاحطلبان با توجه به ديدگاههاي بزرگان اصلاحطلبي و پرهيز از هرگونه تفرق و تشتت كه به نااميدي و يأس در جامعه و در بين نيروهاي اصلاحطلب منجر ميشود، بايد از گذشته درس گرفته و مسير آينده را با هماهنگي طي كنند. اين اقدامات نبايد به صورت انفرادي يا گروههاي پراكنده صورت بپذيرد. اصلاحطلبان وظيفه دارند نيروهاي خود را با حفظ وحدت و يكپارچگي درمسير تحقق خواستههاي بهحق خود، اجراي قانون اساسي و تقويت قانون ساماندهي كنند. متفكران و شخصيتهاي تاثيرگذار جريان اصلاحات بايد براي پيشبرد اهداف قانوني اجتماعي و سياسي خود با يكديگر همكاري كنند. همچنين بايد اين نكته را نيز متذكر شوم كه صحبت از اشخاص خاص براي رياست مجلس، در شرايط كنوني مناسب به نظر نميرسد. دغدغه اصلي بايد يكپارچگي و حركت منسجم و هماهنگ جريان اصلاحطلبي در جهت تقويت كشور و تامين منافع مردم و بهبود كيفيت زندگي آنان در سطوح مختلف باشد.