شنبه ۲۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ - May 11 2024
کد خبر: 842
تاریخ انتشار: 10 تير 1392 20:24
دموکراسی‌خواهان ایرانی از علی مطهری نهراسند!
بی‌تردید اگر مطهری وزیر فرهنگ و ارشاد دولت روحانی شود، روند پیشرونده‌ی آزادی‌های اجتماعی متوقف نخواهد شد. دموکراسی‌خواهان جامعه ایران نگاه مطهری به آزادی‌های اجتماعی را نمی‌پسندند؛ ولی احتمالاً به این نکته هم واقفند که کار مهار آزادی‌های اجتماعی از دست علی مطهری بیرون است.

چند روز قبل ، یکی از اعضای تحریریه عصرایران -مهرداد خدیر- در مطلبی تحت عنوان "به بهانه زمزمه حضور نماینده سرشناس در دولت روحانی/ آقای مطهری! در مجلس بمانید" ، تحلیلی مبتنی بر بهتر بودن بقای مطهری در مجلس و نرفتنش به دولت ، نوشت.
در همین باره یکی دیگر از اعضای تحریریه ، یادداشتی با زاویه دید دیگری نوشته و از حضور مطهری در دولت به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ، حمایت کرده است که در راستای تضارب افکار و اندیشه ها ، منتشر می شوند و البته قضاوت نیز با خوانندگان.

یادداشت هومان دوراندیش را بخوانید:

تعیین وزاری دولت حسن روحانی، بحث سیاسی روز جامعه ایران است. برای گروهها و اقشار مدرن و آزادیخواهی که به حسن روحانی رای دادند، شاید مهمترین وزارتخانه، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باشد. در این وزارتخانه، روزگاری نه چندان دور عطاءالله مهاجرانی بر کرسی وزارت نشسته بود و اینک محمد حسینی تکیه بر جای او زده است.

اهمیت وزارت فرهنگ و ارشاد برای نیروهای اجتماعی مدرن جامعه ایران، بیشتر اهمیتی نمادین است. یعنی کسی که وزیر فرهنگ و ارشاد هر دولت نوخاسته‌ای شود، جهت‌گیری آن دولت در حوزه فرهنگ را نشان می‌دهد. زمانی که صفار هرندی وزیر ارشاد دولت احمدی‌نژاد شد، آزادیخواهان جامعه ایران دریافتند که "دوران تساهل و تسامح" به سر آمده و کشتی‌بان را سیاستی دگر آمده.

حال که بوی وزارت علی مطهری به مشام می‌رسد، دموکراسی‌خواهان جامعه ایران با این سوال جدی مواجهند که چه واکنشی باید به وزیرشدن سیاستمدار آزاده‌ای داشته باشند که با ورود زنان به ورزشگاه‌ها مخالف است و وزیر ورزش را به کمیسیون فرهنگی مجلس می‌کشاند که چرا زنان را به ورزشگاه آزادی راه داده‌ای تا مسابقه والیبال ایران و ژاپن را تماشا کنند و حتی پخش تصویر یکی دو دختر بی‌حجاب ایرانیِ خارج از کشور در حین بازی والیبال ایران و ایتالیا را هم تاب نمی‌آورد.

صورت مساله قدری متناقض است! علی مطهری مدافع سرسخت آزادی بیان است. او اگر وزیر ارشاد شود، به سهم خویش در گشایش فضای سیاسی و مطبوعاتی کشور نقش مثبتی ایفا خواهد کرد. دفاع او از آزادی بیان، امر تازه‌ای نیست. در سال 1374، زمانی که عبدالکریم سروش دو مقاله منتقدانه درباره نهاد روحانیت نوشت و با انتقادات فراوان مواجه شد، علی مطهری جزو معدود مخالفان او بود که نفس انتشار آن مقالات را مصداق "عمل مجرمانه‌ی شایسته‌‌ی برخورد" ندانست. او حتی آن نقدها را نشانه حریت سروش دانست.

علی مطهری اگر چه فیلسوف و متکلم نیست، ولی نشان از پدر دارد. همانند پدرش برای آزادی بیان مخالفان حرمتی قائل است و در مواجهه با آرای گراندشان، اهل برداشتن چوب تکفیر و عَلَم هیاهو نیست. پدر او به آزادی بیان کفار در جامعه اسلامی اعتقاد داشت. خودش هم به آزادی بیان روشنکفران دینی در برابر روحانیان اعتقاد دارد. از حق سخن‌گفتن منتقدان دولت و حتی منتقدان نظام دفاع می‌کند. نظام را محکم‌تر از آن می‌داند که به صرف انتقاد منتقدین زمین‌گیر شود و برافتد. نظامی را هم که چنین باشد، نظام اسلامی نمی‌داند. چه او نیز مثل پدرش اسلام را متکی به منطق و استدلال می‌داند و در معرکه‌ی اسلامگرایان و مخالفان اسلام، پای‌بند قول قرآنی "قل هاتوا برهانکم" است و به آیه‌ی "یستمعون القول فیتبعون احسنه" باور دارد. اهل شکستن قلم‌ها و بستن دهان‌ها نیست.

این ویژگی‌ها، همگی به سود حرف‌زدن آزادیخواهانی‌ست که در دوران زمامداری احمدی‌نژاد، مجال چندانی برای سخن‌گفتن نداشتند. اما علی مطهری، هlمان اندازه که به آزادی بیان علاقه دارد، به آزادی زنان بی‌علاقه است! او به پوشش زنان و جوانان حساس است. از گشت ارشاد دفاع می‌کند. به دولت احمدی‌نژاد خرده‌ها می‌گرفت که چرا آزادی‌های اجتماعی را محدود نمی‌کنی و چرا رئیس جمهور با حضور در یک برنامه‌ی تلویزیونی، طرح امنیت اجتماعی را فرستاد هوا! این ویژگی‌ها نیز به زیان نیروهای اجتماعی آزادیخواه جامعه ایران است.

حال سوال این است که دموکراسی‌خواهان ایرانی، اکنون که حسن روحانی می‌خواهد کلید وزارتخانه فرهنگ و ارشاد اسلامی را به علی مطهری بدهد، باید از این امر استقبال کنند یا به آن اعتراض کنند؟

تجربه هشت سال ریاست جمهوری احمدی‌نژاد، نشان می‌دهد که وزیر فرهنگ و ارشاد در جامعه ایران، بیشتر می‌تواند آزادی‌های سیاسی و فرهنگی و در یک کلام آزادی بیان را محدود کند تا آزادی‌های اجتماعی.

کافی‌ست نگاهی به شهر تهران بیفکنیم. آیا پس از حضور صفار هرندی و محمد حسینی در وزارت فرهنگ و ارشاد دولت احمدی‌نژاد، شهر تهران به "راه راست" مورد نظر راستگرایان هدایت شده و با ارزش‌های مد نظر اصولگرایان همسو شده است؟ سبک زندگی کدام یک از مردمانی که ارزش‌ها و نگاه ایدئولوژیک جناح اصولگرا را قبول ندارند، در هشت سال گذشته تغییر کرده است؟ تقریباً هیچ کس! آزادی‌های اجتماعی در ایران امروز، فارغ از اینکه چه کسی وزیر فرهنگ و ارشاد باشد، به نحوی خودجوش و طبیعی پیش می‌رود.

علی مطهری روزگاری فکر می‌کرد مشکل عقب‌نشینی خطوط قرمز در حوزه آزادی‌های اجتماعی، زیر سر دولت خاتمی است. ولی بعدا با همان شدت و حدتی که از سیاست‌های دولت خاتمی در قصه آزادی‌های اجتماعی و فرهنگی انتقاد می‌کرد، از دولت احمدی‌نژاد هم انتقاد کرد. او اگر خودش وزیر فرهنگ و ارشاد شود، درمی‌یابد که علت گسترش آزادی‌های اجتماعی، عملکرد دولت خاتمی و احمدی‌نژاد نبوده است. علت را باید در جای دیگری جست؛ در نفی تحمیل یک سبک زندگی به مردم از سوی دولت.

بی‌تردید اگر مطهری وزیر فرهنگ و ارشاد دولت روحانی شود، روند پیشرونده‌ی آزادی‌های اجتماعی متوقف نخواهد شد. دموکراسی‌خواهان جامعه ایران نگاه مطهری به آزادی‌های اجتماعی را نمی‌پسندند؛ ولی احتمالاً به این نکته هم واقفند که کار از دست علی مطهری بیرون است. زنان و جوانان آزادیخواه جامعه ایران، منتظر ننشسته‌اند که این یا آن وزیر ارشاد به آنها بگوید چگونه زندگی کنید و چگونه به سینما بروید و ... .

نظام سیاسی و بخش مدرن جامعه در ایران امروز، در قصه آزادی‌های اجتماعی کم بیش با یکدیگر کنار آمده‌اند. عقب‌نشینی‌ها و پیشروی‌هایی از دو طرف صورت می‌گیرد، ولی هیچ یک از دو سو ماجرا، حاضر نیست برای محدویت یا گسترش تمام‌عیار آزادی‌ پوشش و سبک زندگی، متحمل هزینه‌های گزاف شود. اقشار مدرن جامعه ایران حاضر نیستند برای – مثلاً - "آزادی پوشش"، دست به اقدامات رادیکال بزنند، ولی انصاف باید داد که نظام سیاسی هم تساهل و تسامح اش در قبال این مساله، به مراتب بیشتر از دهه‌های قبل شده است.

اگر چه برای اکثریت مردم، در هر جامعه‌ای، آزادی‌های اجتماعی مهم‌تر و ملموس‌تر از آزادی‌ بیان است، ولی دست جامعه از تحقق قانونی آزادی بیان کوتاه است اما از تحقق عملی آزادی‌های اجتماعی کوتاه نیست.

پس نیروهای اجتماعی دموکراسی‌خواه جامعه ایران، از علی مطهری نباید بهراسند. او وزیر که شود، با "واقعیت ستبر جامعه" بیشتر آشنا می‌شود و درمی‌یابد جامعه مومی در دست دولت نیست که دولتمردان به هر شکل که خواستند، درش بیاورند. جامعه ایران، امروز به وزیر متساهل در حوزه آزادی‌های سیاسی و فرهنگی نیاز دارد؛ وزیری که وزارتش به توسعه نسبی و بخردانه (و البته غیر رادیکال) آزادی بیان منجر شود.

نیروهای اجتماعی دموکراسی‌خواه جامعه ایران، باید بر اختلافاتشان با علی مطهری چشم بپوشند و به اشتراکاتشان با او، چشم بدوزند. آن صرف نظر و این عطف نظر، نشانه عقلانیت است!
نظرات شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
مهمترین اخبار - صفحه خبر