يکشنبه ۰۹ ارديبهشت ۱۴۰۳ - April 28 2024
کد خبر: 83429
تاریخ انتشار: 15 اسفند 1401 09:08
حریری رئیس اتاق مشترک ایران وچین از تاریکخانه پارلمان بخش خصوصی می گوید

مهره چینی دولت ها در اتاق

حریری رئیس اتاق مشترک ایران و چین، مدام نوک پیکان انتقادش را به سمت هم مسلکان خود نشانه می گیرد، که جایگاه اتاق را تضعیف کرده اند و درباره نفود، مداخله گری و مهره چینی دولتی ها در انتخابات اتاق نیز دست به افشاگری میزند.
به گزارش راه امروز: فرشته فریادرس در روزنامه اعتماد نوشت: منتقد جدی اتاق است. می گوید عده ای در اتاق عملا به اپوزیسیون حاکمیت و دولت تبدیل شده اند. این درحالی است که «اتاق خصوصی‌ترین نهاد نظام است.» پس بخش خصوصی باید تابع نهادهای بالادستی اش باشد؛ چراکه قواعد بازی را نظام نوشته است. مدام نوک پیکان انتقادش را به سمت هم مسلکان خود نشانه می گیرد، که جایگاه اتاق را تضعیف کرده اند و آنطور که باید به سیاستگذاران مشورت نداده ومطالبه گری نکرده اند. او تصویر سیاهی از اتاق بازرگانی ترسیم می کند؛ که عملا در تمامی این سالها نتوانسته است اقدام مثبت و رو به جلویی چه در عرصه داخلی و چه خارجی بردارد.  به طوریکه معتقد است، اتاق بازرگانی حتی قادر نبوده از دولت های خارجی حق خود را مطالبه کند وجایگاهش را در عرصه جهانی تقویت و به خوبی ترسیم کند. او درباره نفود، مداخله گری و مهره چینی دولتی ها در انتخابات اتاق نیز دست به افشاگری میزند. اینها بخشی از اظهارات مجید رضا حریری، تاجر کراواتی اصولگرا و رئیس اتاق مشترک ایران و چین است. مشروح گفت وگوی اعتماد با این فعال اقتصادی را در ادامه می خوانید: 

*  با توجه به رد صلاحیت های گسترده در ایندوه از انتخابات اتاق (از بین 2119 نفری که متقاضی شرکت در این دوره از انتخابات بودند؛ حدود 890 نفر ( این رقم بعدا ۷۷۵ نفر اعلام شد) واجد شرایط نشدند) انتقادی که در این زمینه وارد می‌شود این است که دولت مباحث آیین‌نامه‌ای و کسب‌وکار فعالان اقتصادی را ملاک قرار نداده؛ بلکه بیشتر نگاه سیاسی و جناحی داشته؛ برخی هم این مباحث را پیش کشیدند که دولت قصد دارد نوعی انتخابات را مهندسی کند و طیف نزدیک به خودش، سکان اتاق‌ها خصوصاً اتاق ایران و اتاق تهران را به دست بگیرد؛ تحلیلتان در این زمینه چیست؟ 

مواردی که فرمودید هیچ‌کدام مستند نیست.
* به هر حال این انتقادات وجود دارد و ازسوی منتقدین طرح می شود. 
در دوره نهم ودهم انتخابات دولت وقت دخالت بیشتری در انتخابات داشت؛ دردولت فعلی هم آنچه انجام شده براساس تغییراتی است که در آیین‌نامة هیأت نمایندگان اتاق‌های سراسر کشور رخ داده واین آیین‌نامه 2ماه پیش در هیأت‌نمایندگان فعلی اتقاق تصویب شده است. اتفاقاً یکی از مدافعان آن رئیس اتاق تهران  ونایب‌رئیس اتاق ایران است؛  فیلمش هم هست که او در جلسه عنوان کردند: «اینکه خیلی خوب است که مشخص می‌شود چه کسی فعال اقتصادی است که به اتاق می‌آید و چه کسی نیست و نباید بیاید.» عین جملاتشان هم در ویدئویی که در فضای مجازی منتشر شده؛ این است: «ما در شورایعالی نظارت نشستیم و زبان ریختیم تا توانستیم این شرایط را تصویب کنیم!» خب اگر این شرایط بد است حاصل زبان‌ریختن آقایان است. دوستان فکر می‌کردند با این چماق می‌توانند رئیس فعلی اتاق را کنار بگذارند و به راحتی جا برای خودشان باز شود. حال اینکه خود او هم نتوانسته با همین شرایطی که تایید کرده وارد شود بحث دیگری است، اما دفاعیه از جانب هیأت‌رئیسة اتاق ایران بود.

* یعنی تلاش برای برکناری آقای شافعی بود؟

بله. بسیار علاقه‌مند بودند و داشتند این کار را می‌کردند که با این آئین‌نامه ما کلک آقای شافعی را کندیم و تمام، از الان راه برای ریاست ما در اتاق باز می‌شود.

* البته آقای شافعی در این دوره قصد ورود نداشتند.

چه کسی گفته است؟

*خودشان در صحبت‌هایشان (نشست پایانی هیات نمایندگان در سال جاری) مطرح کردند.

بله الان من هم اگر بدانم در یک مسابقه بازنده می‌شوم؛ وسط یک ماراتن کنار می‌کشم و بعد می‌گویم از اول نمی‌خواستم بیایم و من را هل دادند در صف آمدم. خیر اینطور نیست همه دلشان می‌خواهد بیایند. همة آن‌هایی که می‌گویند تکلیف شده که باید به انتخابات بیایم دروغ می‌گویند. اگر کسی نمی‌خواسته بیاید باید اعلام کند که نمی‌خواهم بیایم آن هم قبل از انتخابات. من 3 سال قبل اعلام کردم که در هیچ انتخاباتی وارد نمی‌شوم آن هم زمانی که فضا اصلاً انتخاباتی نبود. این است که بگوییم این دولت در انتخابات اتاق دخالت می‌کند را باید با دوره‌های قبل مقایسه کنیم. در لیست نامزدهایی که در وهلة اول توسط هیأت نظارت‌ها در سراسر ایران تأیید شدند. همان که شما فرمودید 2 هزار تا از چندهزار تا مانده است؟

890 (این رقم بعدا ۷۷۵ نفر اعلام شد) واجد شرایط شناخته نشدند.

ببینید چند نفر دولتی یا چند نفر خصولتی هستند؟ ببینید آیا برادر معاون اول در لیست‌ها هست؟ خب قبلاً در اتاق بوده است. دولت یعنی چه کسی؟ دولت یعنی پتروشیمی‌های بزرگ.  ببینید آن آقایی که فرار کرد و مدیرعامل یکی از پتروشیمی‌ها بود آیا در لیست‌ها امثال او هستند؟ خب دفعه‌های قبل بودند. ببینید که مثلاً همراه اول هست؟ خب دفعة قبل بودند. ببینید خودروسازان بزرگ هستند؟ دولت یعنی چه کسی؟

به هر حال مباحثی مطرح می شود که دولت قصد دارد با حمایت از پتروشیمی ها، اتاق را به دست بگیرد؟ 

چطور دولت می‌تواند چنین کاری کند؟

مثلا با حمایت از افرادی که نگاه نزدیک‌تری به دولت دارند.

اصلاً اینطور نیست؛ البته من نمی‌گویم همه‌شان بخش خصوصی واقعی هستند. یک واقعیت وجود دارد که بخش بزرگی از اقتصاد ما را مدیران حاکمیتی اداره می‌کنند. حال نه فقط دولت؛ نهادها، ارگان‌ها، آستان‌ها، ستاد اجرایی و.... اما شما لیست را با دورة قبل مقایسه کنید اگر بیشتر است حق با آن کسانی‌ست و شمایی که آن شایعه را نقل می‌کنید. اگر کمتر است یعنی دخالت دولت و حاکمیتی هم کمتر است. 

شایعه نیست؛ انتقاداتی که گفته می شود وما وظیفه داریم مطرح کنیم.  
من از زمان مرحوم آقای هاشمی در فضای انتخابات و اتاق بودم، همة دولت‌ها دلشان می‌خواهد بیایند در اتاق و آدم‌هایشان را بچینند. این تمایل همة دولت‌ها بوده است؛ اما هیچ دولتی به اندازة آقای «روحانی» وقیحانه این کار را نکرد. یعنی عملاً رئیس دفتر ریاست جمهوری شعبة اتاق بازرگانی بود و عملاً این کار اتفاق می‌افتاد. عملاً موقع انتخابات به صف می‌کردند که آقای گمرک حق‌العمل‌کارها را بیاورد، چند تا هستند؟ 300 تا، لیست می‌نوشتند و روز انتخابات حاضر غایب می‌کردند. کدام حق‌العمل‌کار بیچاره‌ای جرأت می‌کند نیاید رأی بدهد که فردا بارش در گمرک بماند. آقای شستا چند شرکت دارید؟ لیست بدهید و یک نفر هم می‌گذاشتند که حاضر و غایب می‌کرد. ایدرو ودیگر سازمان ها را صدا می‌کرد. 

* شما جزو منتقدان جدی اتاق هشتم و نهم بودید؛ چرا؟ 
و پنجم و ششم و...

«اتاق در ضعيف‌ترين حالت تاريخي 44 سال اخيرش است. دليلش هم ضعيف‌ترين مديريت 44 سال اخير است. اتاق هشتم و نهم، اتاقي بود كه معاون اول رييس‌جمهور سابق آن را مستقيم يا غيرمستقيم مي‌چيد. آقاي اسحاق جهانگيري؛ من كه رودربايستي ندارم، آن موقع كه معاون اول بود به او مي‌گفت الان كه ديگر مثل من است. الان هم معاون اول رييس‌جمهور آقاي مخبر را اگر خلافي از او ببينم، مي‌گويم. براي اينكه وظيفه اجتماعي من است.»


* اما در این دو دوره بیشتر انتقادات از سوی طیف شما مطرح شد. آقای حریری در صحبتهایتان گفتید که بخش زیادی از اقتصاد ما در دست خصولتی‌هاست و ما باید این واقعیت را بپذیریم، نمی‌توانیم اتاق را بدون آنها ترسیم کنیم؛ با این شرایط سوال مشخص من این است که آیا اتاق‌ها باید دولتی باشند؟ 

اتاق در کشور ما با اتاق در جاهای دیگر تفاوت‌هایی دارد. چون مدل‌های مختلف بین‌المللی از اتاق‌ها داریم. یک جایی اتاق‌ها کارکردشان مانند اتحادیه‌ها در ایران است، مانند انجمن‌ها، اتحادیه‌ها و تشکل‌های اینچنینی و یک جایی بخشی از دولت است و اما مدلی که در ایران هست؛ «اتاق خصوصی‌ترین نهاد نظام است.» اما یک مرزی این‌جا وجود دارد؛ بخش خصوصی می‌آید تا جایی که داخل حاکمیت قرار می‌گیرد؛ اما بخش حاکمیتی می‌آید جایی که نزدیک‌ترین مکان به اقتصاد خصوصی است؛ این‌جا می‌شود اتاق. 

اتاق براساس قوانین نظام جمهوری اسلامی ایران تشکیل شده، پس بخشی از بدنة نظام است. این‌که شما فکر کنید طرف در اتاق اپوزیسیون نظام باشد؛ خیلی تمسخرآمیز است. شما قبول کردید که داخل یک بازی‌ای بیایید که قواعد آن را نظام نوشته است. شما نمی‌توانید وسط زمین فوتبال بروید و وسط زمین توپ را با دست بگیرید آن‌جا هَند است. پس بخشی که فکر می‌کنند که اتاق باید اپوزیسیون باشد، متوجه نیستند. اتاق نمی‌تواند بگوید من فقط بخش خصوصی هستم، اگر اینطور است سندیکای کارفرمایی تشکیل بدهد و به عنوان سندیکای مستقل کارفرمایی می‌تواند موضع سیاسی هم داشته باشد. پس باید کمک دست نظام باشی و هم مطالبه‌گر بخش خصوصی. اتاق به آدم‌هایی احتیاج دارد که منافع شخصی‌شان را بیرون اتاق بگذارند و وارد شوند. 

*آیا اتاق‌ها باید نگاه سیاسی داشته باشند یا صرفا نگاهشان اقتصادی باشد؟

شخصاً معتقدم که نگاه سیاسی نباید داشته باشند؛ اگر قبول کردید که مشاور سه قوه هستید و در دوران نمایندگی‌تان، روسای سه قوه از یک جناح سیاسی به جناح سیاسی تغییر یافت؛دیگر نمی‌توانید بگویید که مشاور این‌ طیف نیستم و مشاور آن سه قوه بودم. تو پذیرفتی و مشاور سه قوه هستی. پس باید فارغ از نگاه سیاسی مسائل را پیش ببری.

* خب دولت چطور؟ اینکه دولت نگاه سیاسی به اتاق داشته باشد درست است؟ 
 دولت‌ها اتاق را خیلی از مواقع جدی نمی‌گیرند، خیلی از مواقع نشان می‌دهند که خیلی جدی گرفته‌اند. خیلی از مواقع هم بوده که به اتاق نیاز دارند. من معتقدم امروز با شرایط بین‌المللی و شرایط داخلی ما مملکت به یک اتاق سالم و قوی احتیاج دارد؛ حاکمیت به یک اتاق قوی و مشاور خوب احتیاج دارد که به او بگوید کجا درست و کجا غلط است و طرف آنقدر شهامت داشته باشد که بگوید نه این‌که بترسد که شاید فردا منفعت یا رانت ارزی‌اش را قطع کنند و مجوزش را باطل کنند. اما متاسفانه اتاق در ضعیف‌ترین حالت تاریخ چهل و چندساله‌اش خودش قرار دارد. یعنی ما بعد از انقلاب هیچ‌وقت اتاقی به این بی‌اعتباری و فشلی در نزد ذی‌نفعانش (چه مردم و اعضای اتاق و چه حاکمیت) نداشته‌ایم. 

* این ضعف را ناشی از چه می‌دانید؟
ناشی از یک تک‌صدایی که از دورة هشتم دوستان مدرن با شعارهای روشنفکری دادند. 

* آیا شده که دیگر اعضا برنامه، پیشنهاد یا انتقاداتی را مطرح کنند، اما تیم فعلی اتاق نپذیرند؟
می‌گوییم صورت‌های مالی‌‌تان را منتشر کنید، این وظیفة شماست. بدهید تا ببینیم چه می‌کنید، چقدر در می‌آورید و چقدر خرج می‌کنید، کجا خرج می‌کنید و... این حرف‌ها را می‌زنید و شما را به دادگاه می‌کشانند. یعنی بنده در 63 سالگی برای اولین بار در عمرم پرونده در دادگاه کیفری به جرم نشر اکاذیب دارم. نمی‌دانند کجا نشسته‌اند، اگر بفهمند می‌دانند وظیفة آن‌ها این است که به من به عنوان عضو اتاق پاسخ بدهند. وظیفه‌شان این است که چیزهایی که فراتر از قانون هست را منتشر کنند و شفاف باشند. اما به آن‌ها می‌گویید که اسناد ضمیمة‌ صورت‌های مالی‌تان را بگویید و یادداشت‌های ضمیمه صورت‌های مالی را مانند یک شرکت بورسی در این حد افشا کنید و بگویید. بگویید که چرا عضو هیأت‌رئیسه‌تان برای اتاق ساختمان می‌سازد. الان ساختمانی که در خیابان مطهری ساخته شده است و پارکینگ اتاق را یک عضو هیأت‌رئیسة اتاق می‌سازد.

* این خارج از قواعد یا آیین‌نامة بخش خصوصی است؟

خارج از قواعد و قوانین نیست، اما باید افشاء کنند... 

* خب اگر تخلفی هم صورت گرفته شورایعالی نظارت می تواند ورود کند، تا این نوع مسائل داخلی به فضای بیرونی کشیده نشود.
اتفاقا من در این زمینه با دولتی‌ها حرف دارم؛ دولت قبل که چندین وزیر صمت داشتیم؛ 4ماه یک بار وزیر عوض می‌شد و تا می‌آمدند روی صندلی‌شان بنشینند که جایشان گرم شود باید بلند می‌شدند و یک نفر دیگر جای آن‌ها می‌نشست. اما از زمانی که آقای فاطمی‌امین آمده است بارها با ایشان مکاتبه کرده‌ایم. آقای فاطمی‌امین اگر زورت نمی‌رسد در دیزی را ببندی، دست گربه‌ات را قلم کن اگر داشت گوشت مردم را از آن دیزی بیرون می‌آورد. انتقاد ما اول به شورایعالی نظارت است. همة بحث‌هایی که طی 2، 3 سال از جانب بنده و سایر دوستان مانند آقایان حسینی و بهزادیان مطرح شده، از قبل در نهادهای مسئول قانونی وشورایعالی نظارت طرح شده، اما توجهی نکردند. همین بحث اخیر کارت‌هایی که برای این و آن در یک ساختمان 70 کارت در یک ساختمان و 18 کارت در ساختمان دیگر... ما اسناد این‌ها را به تمام نهادهای ناظر دادیم و 2، 3 ماه معطل شدیم و گفتیم اگر اقدام نکنید ما آن را رسانه‌ای می‌کنیم. 

*البته اتاق بازرگانی تهران توضیحاتی داد که نشان می داد این افراد نمی توانند رای بدهند.

ظاهراً تا دو ماه پیش می‌توانستند رأی بدهند. آیین‌نامه جایی تغییر کرد که ما جلوی رأی‌گیری... از 28هزار عضو اتاق تهران به 13هزار و خرده‌ای رسید که می‌توانند رأی بدهند. وگرنه این‌ها لشگر رأی بودند. اصلاً من کاری ندارم، می‌توانند رأی بدهند یا خیر؟ به شما گواهینامة رانندگی می‌دهند و بعد می‌گوییم این 17 ساله بود و باید 18 ساله باشد که گواهینامة رانندگی بگیرد، می‌گوید این که ماشین ندارد و نمی‌تواند رانندگی کند، حال یک گواهینامه به او داده‌ایم، خلاف هست یا نه؟

*بله خلاف است.
تمام شد؛ اصلاً رأی می‌دهند یا نه را کاری ندارم. من می‌گویم حق نداشته‌اید برای کسی که مطابق بند 4 آیین‌نامة نحوة عضویت در اتاق‌های بازرگانی باید فعال اقتصادی‌ای باشد که وزارت اقتصاد و دارایی کشور جزو دسته‌بندی فعالیت‌های اقتصادی احصاء کرده باشد کارت عضویت بدهید.

«کاندیدای اتاق باید مستقل باشند؛ منفع شخصي برايشان مطرح نباشد؛ منافع عمومي و ملي برايشان مهم‌تر باشد؛ آنقدر اعتبار اجتماعي داشته باشند كه بتوانند به 3 قوه مشاوره بدهند و 3 قوه از آنها بپذيرد. در عين حال بايد مطالبه‌گر بخش خصوصي باشند و بين بخش خصوصي آنقدر معتبر باشند كه نظراتش پذيرفته شود. اين تلفيق راحتي نيست. به همين دليل هم اتاق‌ها موفق نيستند. يك جايي طرف دولت مي‌غلتند و يك جا فكر مي‌كنند كه يك حزب سياسي‌اند بايد مخالف نظام عمل كنند. هر دوي اينها غلط است و پيدا كردن آن مرز احتياج به تداوم، تجربه و استقلال شخصيت دارد.»

*جدا از این مسئله؛ آیا سختگیری‌ها و فیلترگذاشتن‌ها چه از سوی دولت باشد یا بخش خصوصی؛ را قبول دارید؟

من این سخت‌گیری‌ها را قبول ندارم. من می‌گویم شما عضو باشگاهی می‌شوید و حق دارید در آن باشگاه نامزد بشوید و رأی بدهید؛ حق رأی متعلق به اعضای هر جامعه‌ای است. نمی‌توانند شما را محدود کنند که 3 سال است آمده‌اید یا 3 ماه یا 30 سال. منتها اول شرط‌اش این است که آن محیط را تمیز کنید و از این مدل کارهای کثیف که در فلان اتحادیه در تهران درون ساختمان آن اتحادیه 17 کارت عضویت صادر کنید، این‌ها خلاف است. من اگر بودم پیشنهاد خودم هم در نیمة دوم سال به شورایعالی نظارت این بود که اتاق را متوقف کنید. این اتوبوس یا قطار در حال حرکت قابل تعمیر نیست، حتماً خوب تعمیر نمی‌شود، کما این‌که نتیجة این انتخابات را هم می‌بینیم که باز عده‌ای سروصدا می‌کنند.

 براساس قانون شورایعالی نظارت می‌توانست اتاق را متوقف کند، از جانب خودش بر سر اتاق سرپرست بگذارد و همه را کنار بگذارد و استارت یک اتاق جدید را بزنیم. اما  این کار را نکردند و نپسندیدند. دلائلش را هم خدمت شما عرض می‌کنم؛ بحث‌های اجتماعی که در مملکت وجود داشت، ناآرامی‌ها و تشنج‌هایی که در خیابان وجود داشت هر حکومت عاقلی را به این سمت می‌برد که تشنج و بحث جدید درست نکند. نگو اتاق بازرگانی هم خراب است، بی‌سروصدا یک طور جمع‌اش کنیم؛ سلیقة من این نبود بلکه معتقد بودم که اتاق باید در پروسه‌ای 6 ماهه متوقف شود و سپس تمیز و شفاف شود، همه هم دوباره بیایند و رأی بدهند، هیچ اشکالی ندارد، اما از درون این اسکلت فعلی رأی سالم بیرون نمی‌آید، هنوز هم معتقدم که پالایش کامل نشده و هنوز هم نسبت به رأی‌گیری آینده صددرصد خوشبین نیستم. 

*اما ضوابط جدیدی گذاشته شده.

باز هم باگ‌های زیادی دارد.
*البته وزارت صمت در فرآیند صدور کارت‌ها در ایندوره دخیل است.

نه آن کارت بازرگانی است. شما اول باید عضو اتاق بشوید و بعد کارت بازرگانی بگیرید. وزارت صمت در کارت بازرگانی دخیل است، کارت عضویت را فقط اتاق می‌دهد. 

*برای ابطال آن هم خود اتاق باید ورود کند؟

شورایعالی نظارت می‌تواند دخالت کند، اگر کارتی براساس مقررات نباشد.

*آیا دوران پیرمردهای اتاق به سر آمده؟
به نظر من آمده است. به همین دلیل شما فرمودید کاندیدا شدید یا خیر؟ عرض کردم من از سه سال پیش اعلام کرد که خیر، دلیلش را هم عرض می‌کنم که چیست؛ یک زمانی ما در اتاق 30وچند ساله بودیم. زمان آقای خاموشی، مرحوم عسگراولادی و آقای میرمحمدصادقی، می‌گفتیم این‌ها 60وچندساله هستند و اتاق را رها نمی‌کنند، ما الان 60وچندساله هستیم تا کسی پشت سرمان نگفته این‌ها اتاق را رها نمی‌کنند باید خودمان کنار بکشیم. اما یک خلأ داریم؛ اگر بگویید امروز می‌خواهم جایم را به جوان‌ها بدهم اصلاً فراموش می‌کنند که چه کسی بوده‌ای. ما عمر و جوانی و بهترین روزهای زندگی‌مان را در اتاق گذاشته ایم. 

* آیا صدای بخش خصوصی از درون حاکمیت یا بخش دولتی شنیده نمی‌شود؟
عرض کردم که اتاق در ضعیف‌ترین حالت تاریخی 44 سال اخیرش است. دلیلش هم این است که ضعیف‌ترین مدیریت 44 سال اخیر است. اتاق هشتم و نهم، اتاقی بود که معاون اول رئیس‌جمهور سابق آن را مستقیم یا غیرمستقیم می‌چید.

*منظورتان آقای جهانگیری است؟
بله آقای اسحاق جهانگیری، من که رودربایستی ندارم، آن موقع که معاون اول بود به او می‌گفت الان که دیگر مثل من است. الان هم معاون اول رئیس‌جمهور آقای مخبر را اگر خلافی از او ببینم، می‌گویم. برای این‌که وظیفه اجتماعی من است. 

*آقای مخبر دخالت یا مهره چینی نکرده است؟
نه. من نشنیدم. کدام مهره؟ البته اگر بخواهد این کار را بکند باید در این انتخابات انجام دهد. هنوز چیزی مشخص است؟ ما که نمی‌توانیم قصاص قبل از جنایت بکنیم.

* اما برخی شنیده ها حاکی از این است وزارت صمت یکسری مداخلات را انجام می‌دهد.
مداخلاتی که ما توقع داشتیم صورت نگرفته است، می‌گویم آقای فاطمی‌امین به این دلیل که وظایف نظارتی‌اش را بر اتاق انجام نداده است، اگر قدرت داشتم امروز در مجلس به دلیل ترک فعل استیضاحش می‌کردم. ترک فعل کرده و وظیفة قانونی نظارتش را درست انجام نداده است؛ بعد شما می‌گویید دخالت کرده است؟ ما می‌گوییم نمی‌کند.

*  به هر حال این مباحث مطرح می‌شود؛ نمی‌دانم صحت دارد یا خیر. 
اصلا صحت ندارد.

* این‌که چقدر صحت دارد را وزارت صمت باید خودش پاسخگو باشد. 

من نشانه‌هایش را ندیدم و این قول را به شما و هر کسی که من را نگاه می‌کند می‌دهم. اگر این دولت هم در اتاق دخالت کند می‌گویم، این دولت که پسرخالة من نیست. چه مناسبت فکری می‌تواند با من داشته باشد؟

* البته وقتی صحبت از دولت می شود؛ منظور کل دولت‌هاست چه اصلاح‌طلب، چه اصولگرا و...

می‌خواهم بگویم اول دو رسم وجود دارد: رسم اول دولت‌ها در نوبت اولشان قدرت دخالت‌شان در اتاق کمتر بوده است، چه دولت آقای خاتمی، چه دولت آقای احمدی‌نژاد و چه دولت آقای روحانی؛ نوبت اول هنوز نمی‌توانند سوار اتاق بشوند و قدرت صددرصدی ندارند. این دولت هم نوبت اولش است، شاید در دور بعدی بدترین دخالت‌ها را هم بکند، نمی‌توانم پیش‌بینی بکنم این رسم بوده است و دوم این است که هیچ دولتی به قدر آن‌هایی که شعار بخش خصوصی و عدم دخالت در دولت می‌دهند، در اتاق دخالت نکردند. هیچ وزیری بیشتر از آقای نعمت‌زاده در چیدمان اتاق دخالت نکرد. هیچ معاون اولی بیشتر از آقای جهانگیری در اتاق تأثیر نداشت. این را به صراحت می‌گویم.

*در چینش هیأت رئیسة اتاق؟
در چینش همه‌چیز. در دورة آقای احمدی‌نژاد هم بود، نمی‌گویم نبود. در دولت دوم آقای احمدی‌نژاد ما با یک گروه 7، 8 نفره در بین نمایندگان اتاق تهران بنده و سایر دوستان بودیم که رفته بودیم، شب انتخاب هیأت رئیسة اتاق تهران، معاون وزیر وقت زنگ زد، آقای فریدون احمدی ــ من که با کسی رودربایستی ندارم، مهم نیست کاری است که شده، او می‌داند که کاری کرده و من هم می‌دانم، دعوا که نداریم ــ با من تماس گرفت که از گروه شما می‌خواهیم یک سیت در هیأت رئیسه بدهیم. گفتم شما چه‌کاره هستید که می‌خواهید یک سیت بدهید، مگر آن‌جا رأی نمی‌گیرند؟ گفت نه 20 تا رأی دولتی است، ما تصمیم گرفته‌ایم. گفتم باشد یک سیت، بقیه چطور؟ گفت یک سیت هم دولت است که آقای مفتح شد، دو سیت هم مجمع فعالان توسعه بگیرند که آن موقع لیست برنده بود، یک سیت هم تحول‌خواهان می‌گیرند که حمید حسینی است و یک سیت هم متعلق به شماست. گفتیم باشد اگر چنین توافقی شده مناسبات آن هم با تعداد رأی‌ها و صندلی‌هایی که داریم خیلی بی‌ربط نیست. اما ما می‌گوییم چه کسی، گفتم نمی‌شود اگر سیت متعلق به من است شما چه کاره هستید که بگویید چه کسی. فردا صبح هم که برای انتخابات هیأت رئیسه نشستیم، اولین جلسة هیأت نمایندگان اتاق تهران در دورة هشتم بود؛ فیلم‌ها و آرشیو‌ها موجود است. همة این حرف‌ها را گفتم که شما که این‌جا نشسته‌اید و فکر می‌کنید رأی بدهید، دیشب وی می‌بست و به خود من زنگ زد، آقا زده‌اید یا نه، اگر نزدید بگویید. گفتند میکروفن این آقا را قطع کنید، گفتم شما میکروفن من را قطع می‌کنید صدای من را که نمی‌توانید قطع کنید، من حرفم را می‌زنم و همه هم گوش می‌دهند. من با هیچ دولتی عقد اخوت ندارم و اپوزیسیون هم نیستم. اگر عملکرد افراد خوب باشد برایم فرقی ندارد که چه کسی است، آقای احمدی‌نژاد هم کار خوب بکند می‌گویم خوب است و آقای خاتمی هم کار بد بکند می‌گویم بد است.  

* یعنی اتاق در این  دوره هیچ عملکرد مثبتی نداشته است؟

من که نمی‌توانم بگویم، اما اندازة ظرفیت نقطة مثبت در آن نمی‌بینم. خود اتاق بگوید نقطه مثبت‌اش چیست، بنشینیم بحث کنیم من آماده‌ام.

* آیا در انتخابات اتاق سهم خواهی وجود دارد؟ 
بله. البته این‌که انتخابات اتاق‌های شهرستان‌هاست مثل اتاق تهران، بعد که به انتخابات اتاق ایران می‌رود، از یک ماه قبل مثلاً در دورة هفتم همه می‌روند کرمان می‌نشینند، مشخص است که جلال‌پور می‌خواهد رئیس اتاق بشود، همه را به کرمان دعوت می‌کنند و آن‌جا میتینگ می‌دهند و می‌گویند یکی برای تبریز و یکی برای خراسان، آن‌جا دعوا می‌شود که چرا تبریز؟ چرا اصفهان نباشد؟ مدل به این شکل است. روزی که مردم رأی می‌دهند 500 نفری که در سالن نشستند و نام‌شان هیأت نمایندگان است، بخش عظیمی از آن‌ها با نهایت رفتارِ بی‌شعوری رأی می‌آورند. یعنی یکباره می‌بینید که 40 رأی تا نخورده با یک خودکار در صندوق رأی می‌افتاد.  

* در این دوره هم طیف حاکم بر اتاق پیروز انتخابات است؟
نمی‌دانم. بستگی به روزهای آینده دارد. من کاری به مناسبات و این‌که کدام دولت با چه کسی می‌بندد و چه کسی چه چیزی می‌چیند، ندارم. مخاطب من اعضای اتاق بازرگانی هستند. اگر پای صندوق رأی نیایند اتاق بازرگانی یا دست کسی می‌افتد... دست کسی می‌افتد که زورش بیشتر است یا مهندس قوی‌تری است. دست حقیقت، واقعیت و صلاحیت نمی‌افتد. می‌افتد دست زد و بند، یکی قوی‌تر است. دولت قوی‌تر باشد دولت می‌چیند یا اگر هیأت حاکمة فعلی اتاق قوی‌تر باشد او می‌چیند. اما اینطور نیست که حقیقت یا صلاحیت یا لیاقت برنده بشود. لیاقت به طور نسبی وقتی برنده می‌شود که رأی‌دهنده مشارکت کند.

* البته نسبت به شما هم انتقاداتی وجود دارد؛ مثلا گفته می شود آقای حریری یک کراواتی اصولگراست که خیلی هم چین‌دوست است و به خاطر عدم محبوبیتش در انتخابات های دوره قبلی اتاق شکست خورده و به همین دلیل مدام انتقاد میکند.
 
این را آفتاب‌نیوز نوشته بود، نهایت حماقت است چه باید بگویم؟ کسی که نمی‌داند من کاندید نیستم و می‌گوید از طرف دولت آمده که رئیس اتاق بشود، یعنی نمی‌داند راجع به چه مقوله‌ای صحبت می‌کند. آدمی که ندانسته راجع به چیزی صحبت کند را چه می‌گویید؟ 

*به هر حال یکسری انتقادات هست که می‌توانیم رد کنیم یا پاسخ بدهیم.

من از این بدترها هم دیده‌ام. به من در تلویزیون منافقین می‌گویند لشگر کراواتی آقای خامنه‌ای. این برای من چه اهمیتی دارد؟ 

«اصل انتقاد من اينجاست؛ ما بيش از يك دهه است كه تحت تحريم‌هاي شديد قرار داريم؛ تحريم‌كننده مي‌گويد من با دولت ايران طرف هستم و با مردم ايران طرف نيستم. آقاي اتاق نماينده بخش خصوصي در كجاي صحنه بين‌المللي هستيد؟ شما چه كاره‌ايد؟ چرا در اجلاس داووس مسيح علي‌نژاد مي‌تواند برود و توي پخمه نمي‌تواني؟ من نمي‌دانم چه بايد به اينها بگويم.»

* با توجه به شرایط خطیری که اقتصاد ایران دارد اولویت کاری‌ اتاق دهم باید چه باشد؟
درد مملکت تبعیض حاصل از اقتصاد رانتی‌ است. در این اقتصاد رانتی‌ من هم در اتاق بازرگانی مقصر هستم؛ اگر نتوانم این را اصلاح کنم، باید پاسخگو باشم. اتاق آینده باید مناسبات رانتی‌یر را زیر سئوال ببرد و بگوید که دلایل فقر مملکت چیست و باید آنقدر صادق باشد که بتواند به حاکمیت بگوید درد اصلی اقتصاد این است وبه فکر درمان باشد. درد مملکت برنگردان ارزهای صادراتی نیست؛ بلکه تورم ونقدینگی است که چندین دهه است اقتصاد ایران را گرفتار کرده است. حال که ویروس تحریم هم به جان اقتصاد افتاده است؛ باید به دنبال حل این معضل از طریق تعامل با دنیا باشیم یا به فکر خنثی سازی آن. 

البته در مورد توزیع رانت که عنوان کردید، این انتقاد به دولت ها بر می گردد، وقتی سیستم فرایند را طوری تعریف می کند  که رانت توزیع شود؛ هر کسی می خواهد از آن سهمی داشته باشد. 

من بارها این فرمایش شما را عرض کردم، گفتم شما وقتی سفرة رانت را پهن می‌کنید که رانت زاست، دیگر نمی‌توانید بگویید تو چرا این‌جای سفره نشسته‌ای او چرا آن‌جای سفره. چراکه سیاست‌گذاری‌ اشتباه منجر به توزیع رانت می‌شود. 

* خب بخش خصوصی چه کمکی می‌تواند برای خنثی‌سازی تحریم‌ها بکند؟
اصلی انقاد من اینجاست؛ ما بیش از یکدهه است که تحت تحریم‌های شدید قرار داریم؛ تحریم‌کننده می‌گوید من با دولت ایران طرف هستم و با مردم ایران طرف نیستم. آقای اتاق نمایندة بخش خصوصی در کجای صحن بین‌المللی هستید؟ شما چه کاره‌اید؟ چرا در اجلاس داووس مسیح علی‌نژاد می‌تواند برود و توی پخمه نمی‌توانی؟ من نمی‌دانم چه باید به این‌ها بگویم.

* آیا اجازة ورود به بخش خصوصی داده می شود؟
دولت چه زمانی جلوی آن را گرفته است؟ چه زمانی من با حاکمیت صحبت کردم و چه زمانی به بیت رفتم؟ بالاتر از این که نداریم. مگر به بیت نرفتند و همین اعضای هیأت‌رئیسة اتاق مگر با مقام رهبری دیدار خصوصی نداشتند؟ نمی‌توانیم بگوییم از این بالاتر وجود داشته است. در این مملکت چند درصد مردم می‌توانند با رهبری ملاقات خصوصی بکنند؟ خب این‌ها ملاقات خصوصی کرده‌اند. اما چه گفته‌اند؟ در دیدار خصوصی چه می‌گویید؟ خب دیدار خصوصی که تریبون نیست که بگویید تضعیف نظام می‌کنم و... باید صادقانه بگویید اینطور است و اجازه بدهید ما هم.... یکی از مشکلات مملکت ما این است که نظامی‌مان، دیپلمات‌مان، آدم اقتصادی دولتی‌مان و اتاق بازرگانی‌مان راجع به مسائل بین‌المللی به یک زبان و یک شکل حرف می‌زنند. حال اتاق بازرگانی کجای این مناسبات هستید؟ ICC اتاق بازرگانی بین‌المللی‌ای که در آن اتاق‌های آمریکا، آلمان، فرانسه و تمام کشورها عضو است. کجا رفتید بنشینید آن‌جا و بگویید در اساسنامة ICC این است که اعضاء نمی‌توانند رفتار محدودکنندة غیرتجاری برای هم وضع بکنند؟  به اتاق آمریکا بگوید چه حقی دارید که من را تحریم کرده‌اید؟ مگر نمی‌گویید دولت ایران؟ مگر من دولت هستم؟ چرا حق فعالیت بین‌المللی را از من گرفته‌اید؟ چرا نمی‌گذارید بانک‌داری را داشته باشم و چرا نمی‌توانم یک کارت اعتباری در بانک داشته باشم، من تاجر بین‌المللی و عضو هستم، آقای آلمان چرا حساب‌های من را بسته‌اید؟ آقای فرانسه چرا من را تحریم کردید و توتال را برده‌اید.

*یعنی همه کوتاهی ها از سمت بخش خصوصی بوده واین مسائل را میتوانسته حل کند ونکرده است؟

من نمی‌گویم این‌ها صددرصد می‌توانند مسائل را حل کنند، اما می‌توانیم حرف بزنیم.

*شما در اتاق ایران ـ چین این مسائل را پیگیری کرده‌اید؟
چون از این مشکلات با چین نداریم، البته به شما بگویم که هم طرف ایرانی و هم طرف چینی قبول دارد که ما در این رابطه مؤثر هستیم. زمانی که آقای رئیس‌جمهور به چین تشریف بردند، تنها جایی که از بخش خصوصی نهاد ریاست‌جمهوری را دعوت رسمی کرده اتاق ایران ـ چین بود. چرا اتاق ایران نیامده است. 

*البته این بر می گردد به روابط حسنه‌ای که حاکمیت و دولت ایران با کشور چین دارد. 

عرض من این است که چرا از اتاق ایران کسی نیامده است؟ مگر امور بین‌الملل و هیأت‌رئیسه ندارند؟ چرا نمی‌توانند دعوت کنند؟ برای این‌که ما در این رابطه مؤثر هستیم و تأثیر آن‌ها صفر است. می‌خواهم خدمت شما عرض کنم که اتاق این قدرت بین‌المللی را دارد و این امکان بالقوه وجود دارد که شما به عنوان اتاق بازرگانی سیت بگیرید و پول بدهید و به اجلاس داووس بروید. بن‌سلمان پول می‌دهد و مسیح علی‌نژاد را می‌فرستد، ما بنا به گفتة مسئول تفحص مجلس،  اتاق 7هزار میلیارد تومان در بانک سپرده دارد، بنا به صورت‌های مالی خودشان می‌گویند 2 هزار میلیارد. خب از این 2 هزار میلیارد که چندین میلیون دلار می‌شود مثلاً 50هزار دلار خرج کنید و به اجلاس داووس بروید و 50هزار دلار دیگر خرج کن و در اجلاس‌های بین‌المللی برو و صدای بخش خصوصی باش. بگو من چرا نمی‌توانم کشتی روی آب داشته باشم و محموله‌ام را روی آب می‌گیرید. چرا حق ندارم کشتی‌ام را به عنوان کالای ایرانی بیاورم؟ چرا نباید بارنامة ایران روی کارم نگذارم؟

* به خاطر دارم دورة آقای جلال‌پور ، هیأت‌هایی از اروپا به ایران می‌آمدند؛ اما ظاهرا مورد انتقاد بخشی از حاکمیت قرار گرفت که نگاه اتاق به غرب است.

نه این‌ها دروغ است. من به شما می‌گویم چرا. در زمان آقای جلال‌پور هیأت از فرانسه 400 نفر می‌آمد، سر جعبة میوه را باز می‌کردند، میوه‌های به درد بخور را در یک دیس می‌چیدند و به اتاق رئیس‌دفتر ریاست‌جمهوری می‌رفتند. جلسات در دفتر آقای نهاوندیان برگزار می‌شد. لهیده و گندیده‌اش را هم به اتاق می‌آوردند و می‌گفتند هیأت فرانسه آمده است. این چیزی نیست که به درد اتاق بخورد.

*منظورتان این است آقای نهاوندیان در اتاق خیلی نفود داشتند؟ 

 تا زمانی که آقای جلال‌پور بود نفوذ آقای نهاوندیان در اتاق صد درصد بود.

* در دورة آقای شافعی چطور؟
آقای شافعی خودش هم نفوذ نداشت که بخواهد به کسی نفوذ بدهد. فقط می‌خواست روی این صندلی بنشیند و بگوید من رئیس اتاق هستم.

*ظاهرا به عملکردشان خیلی انتقاد دارید؟
حتماً در و دیوار اتاق از آقای شافعی موثرتر بودند.

*اگر اشتباه نکنم شما حامی ایشان بودید؟

ما فکر می‌کردیم... بله بنده در یک مقطعی آقای شافعی را کمک کردم.
*مگر آقای شافعی را نمی‌شناختید؟
آقای شافعی آدم سلیم‌النفسی بود، من در سوابق ایشان در اقتصاد فساد نمی‌بینم. منتها شرایطی پدید آمد که می‌دانید می‌خواست 2 سال پیش استعفا بدهد. من این‌ها را به نقل از آقای شافعی می‌گویم اگر اشتباه است ایشان جلوی شما بنشیند و بگوید حریری این را دروغ گفت یا با هم بنشینیم و بگویم چه روزی چه ساعتی و کجا این حرف‌ها را زده است. آقای شافعی در جلسة هیأت رئیسه می‌نشست که در اتاق ایران روزهای یکشنبه بود. ایشان روزهای شنبه مشهد بود و با هواپیما به تهران می‌آمد. پنج تای دیگر به ریاست نایب‌رئیس اتاق می‌نشستند و علیه آقای شافعی تصمیم می‌گرفتند، روز یکشنبه می‌آمد و به او می‌گفتند از اتاق برو بیرون. اتاق این طور بود.

*یعنی آقای شافعی عملاً در هیأت‌رئیسه هیچ‌کاره بود؟
عملاً هیچ‌کاره بودند. البته در جاهایی کارهایی می‌کردند مثلا به حقوقی دستور می‌دادند که علیه حقیقی شکایت کن، اما کار مفیدی انجام نمی‌دادند.

* با این اوصاف چه افرادی شایستگی پوشیدن ردای بخش خصوصی را دارند؟
مستقل باشند؛ منفع شخصی برایشان مطرح نباشد؛ منافع عمومی و ملی برایشان مهم‌تر باشد؛ آنقدر اعتبار اجتماعی داشته باشند که بتوانند به 3 قوه مشاوره بدهند و 3 قوه از آن‌ها بپذیرد. در عین حال باید مطالبه‌گر بخش خصوصی باشند و بین بخش خصوصی آنقدر معتبر باشند که نظراتش پذیرفته شود. این تلفیق راحتی نیست. به همین دلیل هم اتاق‌ها موفق نیستند. یک جایی طرف دولت می‌غلتند و یک جا فکر می‌کنند که یک حزب سیاسی‌اند باید مخالف نظام عمل کنند. هر دوی این‌ها غلط است و پیدا کردن آن مرز احتیاج به تداوم، تجربه و استقلال شخصیت دارد.

نظرات شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
مهمترین اخبار - صفحه خبر