به گزارش راه مردم، یکی از این آقایان که حق داشت بیش از دیگران عصبانی باشد، در گفتوگو با خبرگزاری که گویی مسئولیت پاسخگویی به گزارش ۱۰۰ روزه رئیس جمهوری را برعهده گرفته است، مطالبی را مطرح کرده است که پرداختن بدان از این نظر که به نوعی چکیده بیانیه مخالفان روحانی تلقی میشود، خالی از لطف نیست.
وی به عنوان نماینده تهران مدعی شد: «عملکرد برخی از مجریان در شب گذشته به جای گزارش عملکرد، آدم را یاد فیلم انتخاباتی یا یک شوی تبلیغاتی میانداخت.» قطعاً این مدیر جوان دولت احمدینژاد به خاطر دارد که رئیس جمهور مورد حمایت وی، در طول ۸ سال هرگز به یک مصاحبه جدی با خبرنگاران داخلی و صدا و سیما تن نداد و خبرنگاری که در مقابل رئیس جمهوری سابق قرار میگرفت،
بیشتر به یک عضو روابط عمومی ریاست جمهوری شباهت داشت تا یک خبرنگار. وی در ادامه ادعاهایش گفته است: «مصاحبه گزارش عملکرد ۱۰۰ روزه نشان داد تا آخر سال حداکثر اقدمات راهبردی دولت در حوزه اقتصاد، توزیع شیر رایگان در مدارس و احتمالاً دادن دو بسته کالایی ارزان به برخی اقشار کم درآمد است.
آیا حداکثر تدبیر دولت ژنرالها همین بود؟» این عبارات نیز با لحنی تلافیجویانه و از سر عصبانیت بیان شده است والا او بهتر میداند که در خزانه دولت سابق نه پولی برای پرداخت حقوق کارکنان وجود داشته و نه برای تأمین یارانهها و نه برای اجرای صدها پروژهای که بدون پشتوانه مالی، کلنگ آنها زده شد.
در این شرایط دولت حتی برای تأمین اقلام ضروری مورد نیاز مردم هم دچار زحمت است. دولت برای امسال، صرفاً باید هنر خودش را در «اداره کردن» نشان دهد تا کارهای روزمره بر زمین نماند و انجام اقدامات راهبردی در حوزه اقتصاد را باید به سالهای بعد موکول کند که لایحه بودجه را واقعبینانه مینویسند و ارقام درآمدی آن را پیشاپیش هزینه نکردهاند. باید در همین حد هم ممنون بود که دولت توانست هم ارقام یارانهها را تأمین کند و هم شیر رایگان و سبد کالایی را در اختیار مردم بگذارد؛ مردمی که به خاطر سیاستهای دولت مورد حمایت ایشان، بیش از پیش به زیر خط فقر سقوط کردهاند.
در ادامه ادعاهای این مشاور دولت نهم آمده: «راه پیشنهادی تیم اقتصادی دولت برای کاهش تورم، کنترل حجم نقدینگی است. اینکه هیچ پروژه و کاری را انجام ندهیم از ترس اینکه نقدینگی کشور اضافه شود آسانترین راه کنترل تورم است.»
با شنیدن این سخنان این سؤال در ذهن هر شهروند ایرانی مطرح میشود که به راستی چرا او به عنوان یکی از حلقه نزدیکان جوان رئیس جمهور سابق چنین طرحی را در اختیار دولت قبلی قرار نداد و چرا دولت مورد حمایت ایشان از این نظرات کارشناسانه استفاده نکرد تا جلوی تورم را بگیرد و کشور را وارد چنین مخمصهای نکند؟ واقعیت این است که دولت قبل کشور را در شرایطی قرار داد که نه میتوان به آسانی به کنترل تورم پرداخت و نه میشود همزمان، رکود را از میان برداشت. این کار به تدبیرهای بیشتری نیاز دارد که حل مسائل مربوط به تحریم اقتصادی و نیز احیای ساختارهای کارشناسانه تصمیمگیری، از مقدمات واجب آن است.
وضعیت کشور اکنون به سرزمینی میماند که یک سونامی بزرگ را پشت سر گذاشته است و باید ابتدا برای سروسامان دادن بازماندگان، دست به اقدامات ضروری زد و کار ساخت و ساز مجدد را به بعدها موکول کرد. برای باور این نکته که یک سونامی تلخ از سر کشور عبور کرده است، کافی است به چند آمار مهم ارائه شده از سوی دکتر روحانی توجه کنیم.
آیا این که یک دولت حدود ۷۵۰ تا ۸۰۰ میلیارد دلار درآمد ارزی کشور را در اختیار داشت اما نرخ رشد اقتصادی کشور را از مثبت ۸ درصد به منفی ۸/۵ درصد رسانید، سونامی نیست؟ آیا این که حجم نقدینگی کشور در طی هشت سال حدود هفت برابر شده، سونامی نیست؟ آقایان باید هم ناراحت باشند و ارائه این گونه گزارش را «سیاهنمایی» جلوه دهند اما واقعیت موجود اقتصاد کشور و بیتدبیریها با این حرفها قابل انکار نیست. دولت دکتر روحانی اگر هیچ کاری هم نکند تنها به این دلیل که راه نابسامانی عظیم را سد کرد و امید و آرامش را به نسل امروز جامعه بازگرداند، دولت موفقی بوده است.
چه ناجوانمردانه است اگر در این شرایط، انتظاراتی را در قبال این دولت دامن بزنیم که تنها به یأس مردم از کل نظام دامن میزند. آیا شهروندان ایرانی نمیپرسند چرا ۸ سال تمام همراهان آن روز پولدارترین دولت تاریخ انقلاب (به لحاظ برخورداری از ثروت نفتی) مطالبات شهروندان را مسکوت گذاشتند اما اکنون و با از دست دادن قدرت چنین بیمحابا لیست انتظارات برای دولت ۱۰۰ روزه که وارث خزانه خالی است، میگشایند؟