نیروی انتظامی در اقدامی پسر سرهنگ رنجبر با قاتل پدرش رو در رو کرد، این امر با واکنش بسیاری از کاربران مواجه شد.
چهارشنبه هفته‌گذشته بود که سرهنگ رنجبر تصمیم گرفت همراه با سربازش برای گشت‌زنی به جاده اصلی شیراز - کوار برود، غافل از این‌که یک نفر سایه به سایه او و خودروی دو کابینه‌شان را تعقیب می‌کند. حوالی ساعت ۱۹ سرهنگ رنجبر جلوی یک رستوران ایستاد. همان لحظه هم ضارب از خودروی پرایدش پیاده شد و به سمت خودروی رنجبر رفت، ضربه‌ای به سرباز وظیفه زد.
سرهنگ رنجبر با دیدن این وضعیت به سرعت از خودرو پیاده شد تا به کمک سربازش برود. بین او و ضارب درگیری‌هایی به وقوع پیوست، ۲۰ ثانیه کشمکش عجیب بین مجرم و رنجبر ادامه داشت. بعضی از مردم در رستوران متوجه درگیری میان مامور انتظامی و ضارب شدند اما جرات جلو آمدن نداشتند. نبرد تن به تن میان مجرم و مامور همچنان ادامه داشت و او، ضارب را مدام هل می‌داد تا از درگیری جلوگیری کند.
وقتی مجرم یقه مامور را گرفت، مجرم ضربه‌ای به وی زد و او را نقش زمین کرد، اما این پایان کار نبود. وقتی رنجبر روی زمین افتاد، مجرم ضربه آخر را زد. پس از فرار او بود که مردم از رستوران بیرون آمدند، اما دیگر کار از کار گذشته و او به دلیل شدت خونریزی به شهادت رسیده بود. سرباز وظیفه نیز که در این درگیری زخمی شده بود، به مرکز درمانی منتقل شد که حال او مساعد است. در کمتر از دو روز پس از شهادت سرهنگ رنجبر، مجرم دستگیر شد.
اما این تمام ماجرا نبود، نیروی انتظامی در اقدامی پسر سرهنگ رنجبر با قاتل پدرش رو در رو کرد، این امر با واکنش بسیاری از کاربران مواجه شد.
کاربری در این باره نوشت: باز در اینجا یک اتفاق تلخ افتاد و مسئولان بجای برخورد مبتنی بر عقلانیت و علم، پيش از مردم سوار موج احساسات شدند. اول فرمانده انتظامی استان فارس، چاقوی ضارب شهيد رنجبر را كه قاعدتاً مهمترين آلت جرم است بدون پوشش مخصوص آلات و اسناد جرم در دست گرفته و آن را لمس مى كند و در برابر خبرنگاران ازغلاف بيرون مى كشد و حالا هم مجرم مصدوم را آورده اند و فرزند نوجوان شهيد را باحال نامناسب و در محوطه عمومى درميان جمع با او روبرو مى كنند. از كدام كارشناس يا روانشناسى مشاوره گرفته ايد كه با احساسات يك نوجوان داغدار چنين مى كنيد و آيا عوارض اين حركت را احصاء كرده ايد؟!
کاربر دیگر نوشت: هر روز یک حرکت حیرت‌انگیز دیگه. نفع این کار در چیه؟ جز آسیب چندباره‌ای که به روان این کودک وارد شد، چه سودی داشت؟پسر داره نفرین می‌کنه، جماعت های‌های می‌گریند، و قاتل که سرد یا بهت‌زده خیره است: سود این حرکت جز آسیب‌زدن به روان کودک، جز پایمال‌کردن حقوق مجرم، جز اینها چیه؟
فرهاد قنبری نوشت: قاتل مامور نیروی انتظامی فارس را دستگیر کرده و با دوربین صداوسیما او را پیش فرزند آن مرحوم آورده اند تا با قاتل پدر چشم در چشم شود!! آدم واقعا می ماند که اینها که هستند و در مغزشان چه می گذرد و هدفشان از این کارها چیست. چرا هیچ کاری را درست انجام نمی دهند. چرا هیچ درک درستی از هیچ چیز ندارند. این کودک تازه پدر خود را از دست داده است و باید در دامن خانواده و تنهایی خویش و به دور از جنجالهای رسانه ای برای پدر از دست رفته عزاداری کند و تمام تلاش اطرافیان هم باید دور کردن فرزندان و خانواده آن مرحوم از این «تروما» و حادثه دردناک باشد.اما انگار.. بگذریم. همه چیزمان باید به همه چیزمان بیای
کاربر دیگر نوشت: اون طفل معصوم رو چرا بردین اونجا؟ دیوانه‌این؟ بچه داره جونش میلرزه؟ این چه کار احمقانه‌ایه
دیگری نوشت: این کارا چیه میکنن؟؟! اون پسر بچه چه گناهی کرده باید این حجم فشار روانی رو تو این سن متحمل بشه با دیدن قاتل پدرش؟!
