مارتین اسکورسیزی نویسنده و کارگردان کهنهکار و خالق گاو خشمگین، راننده تاکسی، دارودسته نیویورکی، هوانورد، جزیره شاتر و بسیاری دیگر از آثار مهم تاریخ سینمایی آنچنان آثار خارق العادهای در طول دهههای اخیر ساخته که منتقدان درباره مهم ترین فیلم بلندش تا به امروز اختلاف نظر داشته باشند. راجر ایبرت منتقد کهنهکار اما فیلم دیگری را بهترین فیلم اسکورسیزی میداند.
به گزارش راه مردم به نقل از «تابناک»، روند فیلمسازی مارتین اسکورسیزی در سالهای اخیر سرعت بیشتری به خود گرفته اما این اتفاق باعث نشده این کارگردان 71 ساله کیفیت آثارش برخلاف آثار استیون اسپیلبرگ که دور تند فیلم میسازد، پایین نیامده و همچنان مضامین و تکنیکهای تازهای در فیلمهای اسکورسیزی میتوان یافت. «هوگو / Hugo» آخرین ساخته اکران شده مارتین اسکورسیزی نیز خالی از ایدههای تازه نیست و به همین دلیل با اقبال بالایی نزد مخاطبان همراه شد.
هوگو که نسخه سه بعدیاش جزو بهترین آثار سه بعدی به نمایش درآمده طبقه بنده شده، جزو فیلمهایی است که بیش از آنکه برای کودک باشد، درباره کودک است و البته شبیه هیچ کدام از آثار اسکورسیزی نیست. اسکورسیزی در این اثر که بر اساس رمان مصور «اختراع هوگو کاباره» که توسط جان لوگان به شکل فیلمنامه بازنویسی شده، سراغ دنیای کودکان و رویاهایی میرود که سینما به آن جامه حقیقت پوشانده و میتوان گفت این فیلم 170 میلیون دلاری یکی از بهترین ساختهها درباره «سینما» است؛ فیلمی که علی رغم زمان 126 دقیقهای اش از ریتم نسبتاً تندی برخوردار است.
داستان فیلم حول شخصیت «ژرژ مِلییِس» شعبده باز و فیلمساز فرانسوی که چهرهای مشهور برای علاقمندان به صنعت سینما است، طرح ریزی شده است. شهرت او به سبب نوآوریهایش در شیوه روایت فیلم و تکنیکهای نوین و البته جلوههای ویژه فیلمسازی در سالهای اولیه ظهور سینما است. نوردهی چندگانه، تصویربرداری زمانگریز، دیزالو و فیلم رنگی (رنگ آمیزی دستی فریم به فریم فیلمها) و... جزو دستاوردهای او در طول 500 فیلمی است که در طول دوران فیلمسازی اش ثبت کرده که حدود 200 فیلم او هنوز باقی مانده است.
در ماه مه سال 1902 ملییس معروف ترین فیلم خود، سفر به ماه را ساخت. این فیلم شامل صحنه مشهور برخورد است یک سفینه فضایی به چشم مرد روی ماه است. فیلم برداشت آزادانه ای از رمانهای زمین تا ماه اثر ژول ورن و اولین انسان در ماه نوشته اچ.جی.ولز بود. در این فیلم ملییس در نقش پروفسور سرپرست سفر به ماه ظاهر می شود. پروفسور در آزمایشگاه خود یک وسیله نقلیه فضایی به شکل یک موشک بزرگ ساخته بود، او از این وسیله برای فرستادن شش مرد به ماه استفاده می کند.
سفینه از توپ بزرگی شلیک می شود و به چشم مرد روی ماه می خورد. شش فضانورد به اکتشاف سطح ماه می پردازند تا زمانی که به خواب می روند. در حالیکه آنها خواب می بینند، صور فلکی در اطراف آنها می رقصند و گروهی از انسانهای اهل ماه، با بازی آکروبات های فولی برژه به آنها حمله می کنند. فضانوردان تا سفینه شان تعقیب می شوند و بعد به نحوی از ماه به زمین سقوط می کنند و در اقیانوس فرود می آیند. سرانجام این شش نفر به آزمایشگاه خود باز می گردند و توسط طرفدارانشان ستایش می شوند.
این فیلم چهارده دقیقهای تا آن زمان طولانی ترین فیلم ملییس بود و 10000 فرانک هزینه تولید در بر داشت. این فیلم در فرانسه و در سراسر جهان به موفقیت عظیمی رسید. ملییس فیلم را در هر دو نسخه سیاه و سفید و رنگی فروخت. با این فیلم ملییس در آمریکا مشهور شد. پس از آن بود که تولید کنندگانی مانند توماس ادیسون و سیگموند لوبنو کارل لامل با کپی های غیر قانونی این فیلم پول زیادی به دست آوردند. پس از این سرقت آشکار ملییس دست به نأسیس نمایندگی کمپانی فیلم استار به در نیویورک زد.
گاستون برادر ملییس که به صنعت فیلم پیوسته بود مسئول دفتر نیویورک شد. او در سال ۱۹۰۲ به نیویورک سفر کرد، در آنجا او از حجم سوئ استفاده از حقوق کمپانی در آمریکا آگاه شد. از جمله اینکه کمپانی بیوگراف حق امتیاز فیلم ملییس را به چارلز اربن فروخته بود. منشور دفتر نیویورک این بود: «با افتتاح این دفتر در نیویورک ما آماده، مصمم و با انرژی به دنبال جاعلان و دزدان هستیم. دو بار یک حرف را نمی زنیم، عمل خواهیم کرد!»
اسکورسیزی در «هوگو / Hugo» سراغ این شخص رفته است. بر اساس داستان این فیلم، در پاریس دهه 30 میلادی، پسر نوجوان باهوشی، روزهای خود را به تماشای دنیای بیرون از دریچه پنجره خوش منظرهای میگذراند و در عین حال سعی میکند طرز کار دستگاههای مکانیکی مختلف را هم یاد بگیرد. پدر هوگو یک ساعت ساز است و عموی هوگو مسئول نگهداری و رسیدگی به ساعتهای یک ایستگاه قطار غار مانند در پاریس است. رؤیای او این است که یک آدم آهنی را که در موزه پیدا کرده است را تکمیل کند ولی قبل از اتمام کار، پدر هوگو می میرد و آدم آهنی ناقص و هوگو تنها می مانند.
پسرک (هوگو) ترجیح می دهد به جای آنکه بگذارد مثل یک بچه یتیم با او رفتار کنند و او را به یتیم خانه ببرند، در دالان ها و راهرو ها و نردبان های مارپیچ و حتی خود چرخ دنده های ساعت ها قایم شود و حواسش باشد که اشتباهی مرتکب نشود. او خودش را با کلوچه هایی که از مغازه های داخل ایستگاه قاپ می زند سیر می کند و یواش یواش دزدکی راهی سالن های سینما نیز می شود.
رندگی هوگو، توسط پیرمرد ترش رو و اسباب بازی فروشی که در ایستگاه قطار است با نام ملیس، دستخوش تغییر و تحول می شود. بله، پیرمرد ترشرویی که بن کینگزلی Ben Kingsley نقشش را بازی کرده، کسی نیست جز همان فیلمساز فرانسوی بزرگ و فراموش نشدنی، که ابداع کننده اصلی آدم آهنی نیز بود. البته هوگو از این موضوع خبر ندارد. ملیس واقعی، شعبده بازی بود که اولین فیلم هایش را برای کلک زدن به تماشاچی هایش ساخته بود.
به زعم راجر ایبرت منتقد کهنه کار سینما، داستان شباهت زیادی به زندگی واقعی خود اسکورسیزی دارد. پسرکی که در ایتالیا زندگی می کرد اما اهل آنجا نبود، دنیای بیرون را از دریچه پنجره آپارتمانش تماشا میکرد، از طریق تلویزیون و تئاترهای کوچک جذب دنیای سینما شد، نزد کارگردان های بزرگ شاگردی کرد، و حتی به Michael Powell بزرگ کمک کرد تا بعد از چندین سال دوری از دنیای سینما، کار خود را از سر بگیرد.
اینک دعوتتان میکنیم تا به تماشای خلاصه 57 دقیقه از آخرین ملودرام مارتین اسکورسیزی که برنده پنج جایزه اسکار شده، بنشینید؛ فیلمی که منتقدان امتیاز 8.3 از 10 را به آن داده اند.