جمعه ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - April 26 2024
کد خبر: 35957
تاریخ انتشار: 11 ارديبهشت 1396 00:50
هوشيار رستمي
راه امروز: در كتاب‌هاي اقتصاد رياضي يك مثال معروف وجود دارد كه «تابع راي» نام دارد. اين تابع مي‌خواهد نشان دهد مي‌توان وعده‌هاي اقتصادي در كارزارهاي سياسي را مدل‌سازي كرد و قد و قواره‌يي رياضي‌وار به آن داد. اين تابع دو متغير مهم ازجمله نرخ تورم و نرخ بيكاري دارد و براساس وعده‌هاي نامزدهاي مختلف در هر كشور و مقدار راي‌يي كه به دست آورده‌اند، نشان مي‌دهد يك جامعه چه ميزان به كاهش نرخ تورم حساسيت دارد و چه ميزان هم به نرخ بيكاري توجه مي‌كند. هر چند تحليل مسائل پيچيده سياسي و وعده و وعيدهاي انتخاباتي با يك تابع رياضي، ساده‌انگارانه به نظر مي‌رسد اما ثابت مي‌كند كه هدف‌گذاري‌هاي اقتصادي براي رسيدن به قدرت، اهميتي ويژه دارد. در ايران مانند بسياري از مسائل ديگر كه خلاف جهت روندهاي جهاني پيش مي‌رويم، وعده‌هاي اقتصادي نيز بدون آنكه هيچ منطقي پشت آن باشد از سوي سوداگران قدرت به مردم تحميل مي‌شود.

مثلا برخي ادعا كرده‌اند، شغل‌هاي ميليوني ايجاد مي‌كنند ولي به رشد اقتصاد كه زيرساخت رونق بازار كار است، اشاره‌يي نمي‌شود. يعني ممكن است شما در يك بخش خاص مانند پتروشيمي يك ميليون كه نه حتي 5 ميليون شغل در كشور ايجاد كنيد ولي آيا اقتصاد فقط صنعت پتروشيمي است؟ كسي توضيح نمي‌دهد با چه تخصيص منابعي به صنعت پتروشيمي بايد اين اتفاق بيفتد و آيا اين منابع اكنون در دسترس است؟ اگر اين منابع به صنعت فولاد يا سيمان برود شغل بيشتري مي‌توان ايجاد كرد يا كمتر؟ درست است كه توليد داخلي كار شايسته‌يي است ولي آيا خريداري هم براي آن در داخل يا خارج وجود دارد؟ البته توليد پتروشيمي نه تنها اين ميزان بلكه شغل چند صد هزار نفري هم ايجاد نمي‌كند بلكه مصرف محصولات پتروشيمي در صنايع پايين‌دستي است كه اين ظرفيت را دارد.

همه اين سوالات و خطاها به اين خاطر است كه اقتصاد را نه در قاب يك مكانيسم در هم تنيده بلكه به صورت بخشي مي‌نگريم و به خاطر همين نگاه ناقص سياستمداران، اقتصاد ايران سال‌ها و دهه‌هاست كه از عدم تعادل‌هاي متعدد خرد و كلان رنج مي‌برد.  يا نامزدي ديگر ادعا كرده كه اقتصاد را 2.5 برابر مي‌كند ولي از آن طرف مي‌گويد در همان دوره زماني 5 ميليون شغل به وجود مي‌آورد. نياز به هوش يا قدرت تحليل سرشاري نيست كه حساب و كتاب كنيم و بفهميم اقتصاد ايران كه الان 20ميليون شاغل دارد اگر 2.5برابر شود خود به خود با همين سطح كيفي 30ميليون شغل ايجاد مي‌شود نه 5 ميليون. به عبارت ديگر در يك شعار 25 ميليون شاغل از صفحه اقتصاد محو شده است. در واقع اگر اقتصاد با همين جمعيت 2.5 برابر شود و نرخ مشاركت اقتصادي هم مانند كشورهاي توسعه‌يافته از 38 درصد فعلي به 60 درصد برسد ما كلا در ايران 80 ميليوني فقط 48 ميليون نيروي كار خواهيم داشت و 2 ميليون كمبود نيروي كار به وجود مي‌آيد. اين مواضع اقتصادي نسنجيده باعث شده كه اين روزهاي سرنوشت‌ساز به جاي آنكه جدي و با مبارزه سخت گفتمان‌ها دنبال شود بيشتر به شوخي و طنز مي‌گذرد.  كسي كه قامت خود را مناسب رداي رياست‌جمهوري مي‌داند بهتر است با احتياط بيشتري اظهار نظر كند تا جامعه هم انتخابي مدبرانه براي كشورش انجام دهد. كمي آزار دهنده شده كه اگر هم كسي مساله‌يي را جدي گرفته به دنبال اين است ببيند كدام نامزد يارانه بيشتري مي‌دهد. اداره اعانه‌يي جامعه و مديريت توزيعي اقتصاد در اين روزها بارها سوژه تحليلگران شده و هشدارهاي متعددي در پي داشته است ولي از كانون تمركز نامزدها بيرون نمي‌رود.

هر كس چند دهك را انتخاب مي‌كند و مي‌خواهد كمي بيشتر از آن يكي پول به جيب مردم بريزد اما همان‌ها نمي‌گويند يارانه فعلي كه مصيبت عظماست را چگونه مي‌خواهند پرداخت كنند چه برسد به اينكه بيشتر هم بدهند. جالب اينجاست حتي يك نفر از دلسوزان به گفته آنها مستضعفان تاكنون نگفته با ثروتمندان چه خواهد كرد، كاري كه پوپوليسم احمدي‌نژادي به صراحت با آن مرزبندي داشت. همه كساني كه اكنون دل به آراي اقشار فرودست بسته‌اند در مورد فرادستان ساكت هستند و اين درحالي است كه مراد اين تفكر يعني محمود احمدي‌نژاد با تمام توان به فرادستان مي‌تاخت.  تقليدهاي ناقصي از اين دست كه مي‌خواهد راي همه جامعه را هر كدام به قول و قرارهاي نشدني از آن خود كند نه تنها سرانجامي ندارد بلكه هزينه‌هاي سنگيني هم در پي خواهد داشت. دهك‌بندي‌هاي كاريكاتوري جامعه و به هر كدام وعده‌يي دادن نهايتا به تناقض‌هاي ريشه‌يي تبديل خواهد شد كه از بين بردن آن كار آساني نيست. جالب است اين روزها به گونه‌يي از 3دهك و 2دهك پايين جامعه صحبت مي‌شود كه انگار اين دهك‌ها قابل حذف شدن هستند.

جامعه حتي اگر درآمد سرانه چند ده هزار دلاري هم داشته باشد هميشه 10دهك دارد و دستكاري كردن تصنعي اين دهك‌ها هارموني اجتماعي را از بين خواهد برد. مثلا اگر دهك سوم اعانه بگيرد ممكن است جاي آن با دهك چهارم عوض شود و اين خود به صورت نامحسوس بستر ناملايمات اجتماعي سخت خواهد بود. اظهاراتي از اين دست بسيار شبيه به مبناي فكري اركان دولت محمود احمدي‌نژاد است كه يك بار گفته بودند، اطلاعات ثبت‌نامي براي يارانه‌ها را تحليل مي‌كنيم تا بفهميم جامعه ايران چند دهك دارد؛ و اين طنز تلخ نشان مي‌دهد چگونه مي‌توان در مقام قدرت يا در روياي آن تمام مباني اقتصاد را به سخره گرفت.

منبع: تعادل 


نظرات شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
مهمترین اخبار - صفحه خبر