اگر بخواهیم از اين ديدگاه به انتخابات اخير نگاه کنیم، احتمالاً بارقه های اميد ديگری علاوه بر آنچه که تاکنون گفته و نگاشته شده است به رويمان باز می شود. افق آینده ايران با ديدگاه يک حقوق دان چگونه است؟ نيازی به ذکر مثال نيست که بسیاری از کشورهایی که خواسته يا ناخواسته، دانسته يا نادانسته الگوی پيشرفت و توسعه ما تلقی می شوند اکنون دارای روسای جمهور يا نخست وزيرانی هستند که توجه به شاخص های فرا تر از عينياتِ عملگرایی و نتيجه گرایی را در عقبه کاری و تحصيليشان ملاحظه ميکنيم.
با تمام احترامی که برای مهندسین، نظاميان و اطبا قائلم، به نظر می رسد طرفداران انتخاب افراد خارج از اين حلقه، در کشور ما رو به تزايد است. آيا ميتوان اين تلقی را داشت که اين هم به پارامترهای کاندیدای برتر در انتخاب مردم رفته رفته افزوده می شود؟
برای اثبات اين ادعا شايد هنوز ادله کافی نداشته باشیم ولی اميدواريم. بايستی تا انتخابات بعدی صبر کرد.