پنجشنبه ۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - May 09 2024
مشروح‌گفت‌وگوي هفته نامه «طلوع صبح» با اين استاد حوزه و اعضاي سابق موسسه پژوهشي امام‌خميني(س) را در زير پي‌مي‌گيريم:
جبهه پایداری با چه هدفی وارد عرصه سیاسی شده است ؟
جبهه پايداري از همان ابتداي روي كار آمدن با اعلام مواضعي كه داشت و آنچه ازسابقه تشکیل اين جبهه مشخص است هدف گرفتن قدرت سیاسی کشور را در برنامه‌هاي خود دارند.پايداري با روش و منشي كه دارد تلاش مي‌كند تا شايد بتواند نیروهای خود را كه با تفكر و رويكرد آن همخواني دارد را وارد عرصه سیاست کنند. اين جريان برنامه‌هاي خود را براي كشور طراحي كرده تا محافل سياسي ايران مانندخبرگان،دولت و مجلس را در اختيار بگيرد و با حضورشان بتوانند اندیشه‌های افراطی و رادیکالی كه در ذهن دارند را به نتيجه برسانند.
به نظر شما جبهه پايداري به اهدافي و تفكرهايي كه بيان مي كردند،اعتقاد دارند؟
اين طبیعی است که به اهدافي كه بيان مي‌كنند اعتقاد داشته باشند اما اينكه درعمل چقدر التزام براهدافشان داشته باشند،مهم است. اين نكته را همواره برخاطر داشته باشيد كه رفتاربرخی از افراد درسیاست متناقض با اهدافشان است.اين امر براي افراد حاضر در جبهه پايداري نيز صدق مي‌كند. برخی افراد درجبهه پایداری به اصطلاح با غرب درحال ستیزهستند درحالی که درآنجا زندگی وتحصیل کرده اند، آرمان‌های غرب گرایانه را مطرح وتعقیب می‌کنند.كمي در اعمال و گفتار اين جريان كه تامل كنيد،خواهيد يافت اين جريان بین رفتار وعقایدشان تناقض‌های فراواني وجود دارد.
از ابتداي روي‌كار آمدن اين‌حزب در عالم سياسي ايران،ماشاهد آن هستيم كه اعضاي پايداري با چهره‌هاي اصلي و بزرگ اصولگرا مانند علی لاريجاني مشكلات مبنايي فراواني دارند، به نظر شما دليل اين تضاد چيست؟
افرادي مانند آقاي لاريجاني شخصیت ودیدگاه جهانی دارند و درارتباطات ملاحظات جهان را درنظر گرفته و مصالح کشور را با اشل جهانی می‌سنجند. اما در طرف مقابل نگاه جبهه پایداری به دنیا، نگاهی محدود ومحصوراست. این افراد آرمانگرانه وافراطی صحبت می کنند و درواقعیت این آرمان‌هايی كه اعضاي پايداري از آن سخن به ميان مي‌آورند، قابل تحقق نیست. اين نكته مهم بايد در راهبرد سياسي افراد در عرصه كشورداري باشد كه سیاست ومدیریت کشور باید براساس واقعیت‌ها باشد و در آن جامعه ،مردم ،علم وتکنولوژی درنظر گرفته شود.اينكه فقط از آرمان‌هايي سخن گفته شود كه از واقعيت به دور هستند كار صحيح و سنجيده اي نيست براي همين ما شاهد آن هستيم كه شخصيتي مانند آقای لاریجانی كه‌فردی متعادل وفراجناحی هستند، مورد غضب پايداري‌ها قرار مي گيرند و در مسائل مختلف كشور با برخی افراطیون مثل جبهه پایداری واصولگرایانی که يا محدوديت فکرمی‌کنند ودید بین المللی وجهانی ندارند زوایه پیدا مي‌كند.
بعد از حوادثي كه در دولت احمدي‌نژاد پيش آمد و رئيس دولت‌هاي نهم و دهم اسفنديار رحيم مشايي را بر برخي ترجيح داد، ماشاهد جبهه گيري جريان پايداري عليه او شديم به نظر شما اين افتراق و مخالفت ها حقيقي است يا جنبه تظاهر دارد؟
بله همانطور هست كه شما مي‌گوييد.اختلاف ميان جبهه پايداري و رئيس دولت‌هاي نهم ودهم ظاهری است. اين افراد و شخصيت‌ها درباطن به دیدگاه‌ها، افکاروعقاید احمدینژاد اعتقاد دارند.اعضاي جبهه پايداري و مسئولان آن اگر روزي احمدي‌نژاد بازهم به قدرت برسد، همان سياست هاي او را پيگري و اجرا مي‌كنند. اينكه شما شاهد آن هستيد امروزه پايداري ها مواضع و ژست‌هاي ضد احمدي‌نژادي مي‌گيرند در واقع يك نوع ترفند سياسي را اجرا مي‌كنند تا در عالم سياست ايران به كار خود ادامه دهند.
چرا افرادی مانند رسایی ،کوچک زاده وحسینیان كه چهره‌هاي افراطي و تندرو در عالم سياست ايران به حساب مي‌ايند يكي پس از ديگري از اين حزب اعلام برائت و جداشدند؟
اين اقدامات و جدا شدن چهره‌هاي افراطي از اين جبهه نيز در راستاي همان تفكر و ترفند سياسي است كه قبلا گفتم. اين افراد قابل اعتماد نيستند زيرا جوهر و ذات آنها و فكرشان همان تفكر جريان پايداري است.اين چهره‌ها انديشه و نگاه‌هاي تند و افراطي دارند كه جبهه پايداري نيز از همان جنس است.
