بر اساس این گزارش، در پايان همين جلسه، آنها قراري نيز با يکديگر گذاشتند: اول آنکه از دولت بخواهند از حقوق همه نامزدها دفاع کند، دوم راهبرد اصلاح طلبان نيز در انتخابات حمايت از دولت باشد. تاکيد سوم اعضا بر اين بود که فقط يک ليست در انتخابات منتشر شود و در شهرهايي که تک نامزدي هستند نيز فقط يک نامزد معرفي گردد. نکته چهارم اين بود که به تمام اصلاح طلبان ابلاغ و اعلام شود که عليه يکديگر مصاحبه نکنند.
به نظر میرسد نهاد عالی اصلاح طلبان به دنبال رسیدن به تجربههای موفق اصلاح طلبی در انتخاباتهای گذشته است. این نهاد که تمام بزرگان اصلاحات در آن حضور دارند و به نظر میرسد رهبری آن نیز بر عهده سید محمد خاتمی باشد، به دنبال اجرای سمفونی وحدت در تالار پارلمان دهم است. اصلاح طلبان بیش از هر زمان دیگری طعم شیرین وحدت اصلاح طلبانه را چشیدهاند و دوست ندارند به اختلافها دامن بزنند.
اصلاح طلبان هر وقت با چتر وحدت وارد جریان انتخابات شدند، توانستند دولت و اکثریت مجلس وشورای شهر را در اختیار بگیرند. در سال 94 این جریان سیاسی میخواهد با همین استراتژی به مجلس دهم برسد.
آغاز رنسانس سیاسی جریان چپ!
جریان چپ اسلامی ایران بعد از جدایی از جامعه روحانیت مبارز تهران و تشکیل مجمع روحانیون اولین گام را برای رنسانس سیاسی خود برداشتند. انتخابات مجلس سوم در حالی برگزار شد که حزب جمهوری اسلامی منحل شده بود و انشعاب مجمع روحانیون مبارز از جامعه روحانیت مبارز، انتخابات را به صحنه رقابت "چپ"ها و "راست"های حکومت جمهوری اسلامی مبدل کرده بود.
مجمع روحانیون مبارز، لیست جداگانهای از جامعه روحانیت کاندیداهای مورد حمایتشان را با اولویتهای: 1- دفاع از محرومین و مستضعفین و تحقق منشور انقلاب، 2- پشتیبانی از نهادهای اجرایی پیرو خط امام، 3- اقتدار دادن به مجلس با انتخاب صحیح نمایندگان، برای انتخابات مرحله اول مجلس سوم، ارائه نمودند.
این جریان که در آن سالها به خط امام معروف بودند توانستند اکثریت مجلس سوم را در یک انتخابات رقابتی و پرحاشیه در اختیار خود بگیرند تا مجلس سوم اولین نهادی باشد که اصلاح طلبان در آن اکثریت پیدا کنند. مجلسی که اکثریت آن را چپ های خط امامی تشکیل داده بودند، بعد از خروج هاشمی رفسنجانی «به دلیل انتخاب وی به عنوان رییس جمهور»، ریاست را به مهدی کروبی داد و اسدالله بیات و حسین هاشمیان را نواب رئیس کرد.
شاخص ترین چهره های مجلس را خط امامی هایی چون فخرالدین حجازی، نجفقلی حبیبی، عبدالواحد موسوی لاری، هادی غفاری، مصطفی معین و ابراهیم اصغرزاده تشکیل می دادند.
در جریان مجلس چهارم، مجمع روحانیون به دلیل نظارت استصوابی شورای نگهبان و حذف بسیاری از چهرههای شاخص جریان چپ از انتخابات وارد رقابت با راست گرایان نشدند. توصیههای رهبرانقلاب و رئیس جمهور وقت یعنی هاشمی رفسنجانی باعث شد از میان تمام جریانهای چپ، مجمع روحانیون با وجود تمام رد صلاحیتها وارد انتخابات شود اما موفقیتی را کسب نکند. بسیاری عدم تبلیغات و کارشکنیهای سیاسی جریان مقابل را عامل این باخت میدانستند.
در جریان این انتخابات، مهدی کروبی، محمد موسوی خویینی ها، محمدرضا توسلی، علی اکبر محتشمی پور، عبدالواحد موسوی لاری، فخرالدین حجازی، مرتضی الویری، سعید حجاریان، ابوالقاسم سرحدی زاده، محمد سلامتی، نجفقلی حبیبی، علیرضا محجوب، گوهرالشریعه دستغیب، فاطمه کروبی، مرضیه حدید چی دباغ و برخی دیگر از چپ های تایید صلاحیت شده، رای لازم را برای ورود به مجلس کسب نکردند.
اصلاح طلبان بعد از این انتخابات تصمیم به کناره گیری سیاسی گرفتند و بسیاری از افراد این جریان راهی دانشگاه شدند و در رشتههای علوم انسانی تحصیل و تلاش کردند با گفتمانی تازه وارد کارزار انتخاباتی شوند.
این تلاش در خرداد 76 خود را نشان داد. جریان چپ ایران با محوریت مجمع روحانیون تلاش کرد تا میرحسین موسوی، نخست وزیر دوران دفاع مقدس را راضی به حضور در انتخابات ریاست جمهوری کنند. میرحسین اما به این درخواست لبیک نگفت تا تمام جریان چپ ایران پشت سید محمد خاتمی بایستند، تا او با شعارهای جدید و سخن راندن از گفتمان توسعه سیاسی و آزادیهای مدنی به نهاد ریاست جمهوری رسید و تبدیل به رئیس دولت اصلاحات شد. اصلاح طلبان بازهم با وحدت به قدرت بازکشتند و تصمیم گرفتند با همین استراتژی مجلس شورای اسلامی را در اختیار بگیرند.
این جریان توانست در فضایی اصلاح طلبی با ارائه لیستی قدرتمندی از جریانهای گوناگون اصلاح طلبی بعد از هشت سال، اکثریت قطعی مجلس ششم را در اختیار بگیرند. مهدی کروبی رییس، و محمدرضا خاتمی و بهزاد نبوی نایب رییس مجلس اصلاحات شدند. جامعه روحانیت مبارز و جمعیت های سیاسی همسو با آن همچون جمعیت موتلفه اسلامی و جامعه اسلامی مهندسین، چنان که پیش بینی می شد توفیقی در انتخابات نیافتند.
اصلاح طلبان به دلیل عملکرد پرحاشیه و سیاست زده در مجلس ششم و رد صلاحیتهای گسترده، پارلمان را به رقیب واگذار کردند. این اولین گام شکستهای پی در پی این جریان بود. اصلاح طلبان که به آخرین روزها دولت خاتمی نزدیک میشدند، با نامزدهای مختلف وارد رقابت ریاست جمهوری نهم شدند. هاشمی رفسنجانی، مصطفی معین، مهدی کروبی و محسن مهرعلیزاده چهار نامزد اصلاح طلبان در این انتخابات بودند. همین تشدد نامزدها باعث شکسته شدن رای این جریان سیاسی شد و زمینه را برای پیروزی اصول گرایان فراهم کند. این شکست را بسیاری حاصل عدم وحدت اصلاح طلبان میدانند. عدم وحدتی که باعث شد مهدی کروبی به عنوان دبیرکل مجمع روحانیون، به دلیل عدم حمایت این نهاد از او، استعفا و حزب اعتماد ملی را تشکیل بدهد.
اصلاح طلبان در دو انتخابات دیگر مجلس با لیستهای ضعیف و متعدد وارد انتخابات شدند و جز شکست، حاصلی بدست نیاوردند. شایان ذکر است بسیاری از نیروهای شناخته شده این جریان پشت سد شورای نگهبان مانده بودند.
اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری دهم نیز با دو نامزد وارد رقابت شدند که بیانگر عدم وحدت سیاسی در این جریان سیاسی بود. مهدی کروبی و میرحسین موسوی دو نامزد اصلاح طلبان در رقابت با محمود احمدی نژاد و محسن رضایی بودند.
جریان چپ ایران بعد از سالها کوبیدن بر طبل عدم وحدت، در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم در زیر لوای مدیریت خاتمی و هاشمی طعم پیروزی را چشیدند و حسن روحانی را راهی پاستور کردند. کناره گیری عارف از انتخابات به نفع روحانی با توصیه رئیس دولت اصلاحات، حکایت از این معنا دارد.
حالا آنها دوباره تلاش میکنند برای رسیدن به مجلس از این تجربهها استفاده کنند و با وحدت به مجلس برسند و فضای تازهای را تجربه کنند.