در کنار خزعلی، آیتالله مصباح یزدی نیز بارها و بارها رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام را مورد نوازش قرار داده داده و در تازه ترین کنایه به آیت الله عنوان می کند« گروهي كه دنيا برايشان اصالت دارد، بر حسب تغيير موقعيتها، مواضعشان نيز ممكن است فرق كند؛ يك روز طرفدار انقلاباند، و روز ديگري رو در روي انقلاب؛ يك روز طرفدار رهبري فردي هستند، و روز ديگر از لزوم رهبري شورايي دم ميزنند؛ اين عده در عمل هم به فكر فريبدادن يكديگر هستند. فردي براي از دست ندادن موقعيت و مقام خود، با كساني سازش كرده است كه قبلاً بدترين اهانتها را به وي كردهاند؛ اما او براي حفظ جايگاه و موقعيت خود، چشمش را بر همه آنها بسته، و با آنها سازش كرده است.»
آیتالله جنتی نیز در لفافه از تلاشهای هاشمی برای رسیدن به مجلس خبرگان سخن به میان آورده و گفت:« عده ای به دنبال تضیف قدرت رهبری و ولایت فقیه در کشور هستند تا وارد مجلس خبرگان شوند و نقشه های خود را محقق کنند. عده ای انتظار دارند افرادی که صلاحیت های لازم را ندارند وارد مجلس خبرگان رهبری شوند»
این سخنان نشان میدهد که گسست بزرگی میان هاشمی رفسنجانی و بخشی از نسل اولیهای انقلاب ایجاد شده است. علت ایجاد این گسست را میتوان در دهه 70 و زمان ریاست جمهوری هاشمی جستجو کرد. در دهه 60 تمام این افراد به هاشمی به عنوان دست راست امام خمینی نگاه و سعی میکردند مشکلات خود را از طریق او حل کنند.
به طور مثال میتوان به درخواست 150 هزار دلاری مصباح یزدی در سال 69 از رئیس جمهور وقت اشاره کرد. آیتالله مصباح یزدی در آن نامه بارها از عباراتی چون "عرض مبارک"، "نظر مبارک"، "محضر مبارک"، "مقام منیع" در خطاب به هاشمی رفسنجانی اشاره کرده است. حالا بعد از گذشت 25 سال از آن نامه به نظر میرسد جنگ نسل اولیهای جمهوری اسلامی علنی شده است.
هاشمی بعد از دوران جنگ، به دنبال بازسازی کشور افتاد و همین معنا باعث شود تا تفاوت دیدگاهها میان هاشمی و دوستان سابقش نمایان شود. همین توسعه اقتصادی هاشمی باعث شد نگاه مردم به مسائل سیاسی و فرهنگی دچار تحول شود که حاصل آن ظهور دوم خرداد در ادبیات سیاسی ایران شد. بسیاری از نسل اولیها هاشمی را عامل پیروزی گفتمان خاتمی در انتخابات دوم خرداد 76 میدانند.
همراهی هاشمی و دولت اصلاحات، به ایجاد این گسست کمک کرد. از نظر آنها هاشمی دیگر هاشمی دهه 60 نیست و تبدیل به روحانی شده است که دیگر او را نمیشناسند. حمایت همه جانبه این افراد به ویژه این سه نفر یعنی آیات« جنتی، خزعلی و مصباح» از احمدی نژاد در مقابل هاشمی رفسنجانی نشان داد که آنها هاشمی را دیگر به عنوان یک انقلابی قبول ندارند.
این نسل اولیها در حمایت از احمدی نژاد شمشیر خود علیه هاشمی را از رو کشیدند و در تمام اختلافات از شهردار سابق تهران حمایت کردند.
نگاه این شخصیت ها در حکومت داری متفاوت است و این تفاوت باعث شده است که آیتالله خزعلی حاضر است بمیرد و به قدرت رسیدن دوباره هاشمی را نبیند. دقیقا این شکاف را میشود به تفاوت دیدگاههای انقلابیون با آیتالله منتظری تشبیه کرد. بسیاری از روحانیونی از شاگردان این مرجع تقلید بودند، در دیدگاههای سیاسی و فرهنگی با او دچار اختلاف شدند و زمینه ساز یکی از مهم ترین گسستهای فکری در جمهوری اسلامی گردیدند.
امروز هاشمی نماد تفکر باز سیاسی در ایران است و مخالفان او نماد تفکرات انقلابی دهه 60 هستند. به بیان ساده میتوان گفت این دو جریان در دهه 90 شمسی دو نگاه متفاوت به معنای انقلاب دارند. این در حالی است که هنوز هاشمی رفسنجانی جایگاه رفیعی در میان مراجع قم و علمای بلاد دارد. هنوز بسیاری از روحانیون شناخته شده قم و نجف، هاشمی رفسنجانی را بزرگ سیاستمدار ایران میدانند.
نکته جالب در این میان، کشش نسل دوم این نسل اولیها به هاشمی رفسنجانی است. پسران آیات یزدی و خزعلی از طرفداران پروپاقرص هاشمی رفسنجانی هستند. این نزدیکی به حدی است که علی جنتی وزیر ارشاد دولت یازدهم در پاسخی صریح به خبرنگاران میگوید که « به جناب هاشمی نزدیکترم تا پدرم» . مهدی خزعلی نیز در توصیف هاشمی رفسنجانی میگوید:« سده اخیر در دنیا نابغه سیاسی مثل رفسنجانی ندارد.»
به نظر میرسد نسل دومیهای انقلاب، نزدیکی بیشتری با هاشمی دارند و او را رهبر معنوی و فکری خود میدانند. شاید بتوان گفت نسل دوم انقلاب از نظر فکری وام دار هاشمی رفسنجانی هستند و اختلافات فراوانی با پدران خود دارند. این درحالی است که برخی دیگر از نسل دومیها که نزدیکی فراوانی به آیتالله مصباح و خزعلی دارند از مخالفان سرسخت هاشمی هستند.
در این میان نسل سوم به دلیل حضور گسترده هاشمی در جامعه نزدیکی بیشتری با او دارند. رای به حسن روحانی به واسطه حمایتهای هاشمی و خاتمی بیانگر همین معناست. آنها حتی قبل از رد صلاحیت آیتالله در انتخابات 92 او را منجی ایران میدانستند. بسیاری از نسل سومی ها تفکرات هاشمی را مترقی میدانند. البته هستند کسانی که هاشمی را خائن به آرمانهای امام میدانند.
این روزها در کنار تمام درگیریهای سیاسی چه در عرصه داخلی و چه در عرصه سیاسی، شاهد رودرو شدن موافقان و مخالفان هاشمی هستیم. برنده این میدان میتواند بازیگر اصلی آینده سیاست ایران باشد.
منبع: نامه نیوز