دوشنبه ۰۴ تير ۱۴۰۳ - June 24 2024
کد خبر: 72393
تاریخ انتشار: 07 آذر 1400 12:26
اختصاصی/ سلاح ورزی: در دوره خشکسالی ارزی، دلار ارزان توزیع می شود

دولت در تله ساده انگاری تحریم ها نیافتد

نایب رئیس اتاق بازرگانی ایران می گوید: با وجود اینکه دوره خشکسالی ارزی را سپری می کنیم، دولت و سیاستگذار پولی همچنان سیاست توزیع دلار ارزان را در دستور کار دارند.
به گزارش راه امروز: نایب رئیس اتاق بازرگانی ایران میگوید: تمامی دولت هایی که تا کنون سرکار آمده اند، به دلارهای نفتی عادت کرده و آن را خیلی ارزان در اختیار متقاضیان قرار داده اند. اما حالا هم که دیگر از آن درآمدهای نفتی خبری نیست و دوره خشکسالی ارزی را سپری می کنیم، سیاستگذار پولی و دولتمردان همچنان سیاست توزیع دلار ارزان را در دستور کار دارند؛ غافل از اینکه با در پیش گرفتن چنین سیاستی است، که نرخ دلار طغیان کرده و تنها دو قدم مانده که به کانال ۳۰ هزار تومان برسد؛ این یعنی تقاضا بالا و عرضه کم. 

حسین سلاح ورزی در گفت وگو با «بازار پول» با در نظر دو سناریوی احیای برجام یا شکست آن، به پیش بینی آینده دلار می پردازد و آینده چندان روشنی برای اسکناس آمریکایی متصور نیست. او همچنین معتقد است، تحریم ها و به تبع آن کاهش درآمدهای نفتی و صادراتی موجب شده  تا دولت برای جبران کسری بودجه، دست در جیب بانک مرکزی یا بانک ها بکند؛ ‌اقدامی که هم رشد پایه پولی را رقم زده، هم تب تورم در اقتصاد را به درجه فزاینده ایی رسانده است.

 سلاح ورزی، تنها راه چاره برای مهار تورم و سامان دادن به وضعیت فعلی اقتصاد را  رفع تحریم ها و بازگشت درٖآمدهای ارزی می داند. او معتقد  دولتمردان نباید در تله این ساده انگاری که بدون رفع تحریم و با همین منابع ارزی محدود می شود، بر تورم مهار زد و اقتصاد را اداره کرد، افتاد. 

چرا تمامی دولت هایی که روی کار آمدند به تزریق دلار ارزان به اقتصاد تمایل دارند؟ 

سیاستمداران ایرانی از دهه 1340در دونظام سیاسی گوناگون اقتصاد ایران را به درآمدحاصل از صادرات نفت معتاد کرده اند و این اعتیاد به خوبی در فراز و فرودهای دوره های گوناگون خود را بازتاب داده است. دوره فراز اقتصاد ایران هنگامی بوده وهست که خریداران نفت در جهان دست در خزانه دولت¬ها کرده و نفت بیشتری می خریدند و دولتهای ایران ثروتمند  و سرمست و سرخوش می-شدند. دولتها در در دوره سرمستی و فروش فوق العاده نفت، دلار را ارزان و با دست و دلبازی به متقاضیان ارز تخصیص می دادند. نکته شگفت انگیز رفتار اقتصاد معتاد به نفت که از سوی سیاستمداران  تحمیل می شد و می شود این است که می خواهند در دوره خشکسالی درآمد حاصل از صادرات نفت همین کار را با چشم بستن بر واقعیت ها باز هم دلار ارزان تخصیص بدهند تا بگویند ما کمبود ارز نداریم. 

این اتفاق بارها در اقتصاد ایران و به وسیله مدیران سیاسی با گرایش های گوناگون رخ داده است و پیامدهای آن از اقتصاد کلان عبور کرده و به خانواده ها و بنگاه ها رسیده است. اتفاق دوم درست در سال 1397 رخ داد و در حالی که زمزمه خروج آمریکا از برجام در سپهر اقتصاد و سیاست ایران به گوش می رسید، اقتصاد ایران با شورش ارزهای معتبر روبه رو شد. در فروردین 1397 بود که دلار طغیان کرد و هر دلار ۳۵۰۰ تومان در چند روز به هر دلار 6 هزارتومان رسید. این شورش دلار از 1397 تا امروز ادامه دارد و حال هر دلار به 28 هزار تومان صعود کرده است. 

طیف زیادی از مردم این پرسش را مطرح می کنند، که اگر برجام زنده شود و مناسبات ایران با غرب به پیش از خروج آمریکا برگردد برای نرخ ارز چه اتفاقی می افتد؟ برخی باور دارند که دلار در مسیر سرازیری قرار می گیرد؛  آیا چنین پیش بینی قابل اتکاست؟

در حالی که سیاستمداران ایرانی به ویژه جناح سیاسی که در حال حاضر دولت و مجلس را در اختیار دارند و در سال 1397 منتقد دولت وقت بودند، باورشان نمی شد «دونالد ترامپ» رئیس جمهور قبلی آمریکا از برجام خارج شود، اما این اتفاق افتاد و پس از خروج از برجام، آمریکا سیاست تحریم و فشار حداکثری بر اقتصاد ایران را در دستور کار قرار داد. با ادامه تحریم های «ترامپ»، کاهش صادرات نفت ایران  رقم خورد و به مرور آثار کمبود درآمد ارزی در ایران آشکار شد. 

تحریم بانک مرکزی ایران از سوی آمریکا و کشورهای دیگر، موجب شد تا انتقال دلار به ایران به بن بست بخورد. از این رو، تنها یکی از پیامدهای این تحریم، افزایش نرخ تبدیل دلار به ریال بود. با پیروزی «جو بایدن» دموکرات بر «دونالد ترامپ» و بر اساس وعده ای که او داده بود، بحث احیای برجام در مذاکرات وین کلید خورد. ایران و کشورهای 4+1 از زمستان 1399 تا خرداد 1400، شش  دور مذاکره را با راهبرد احیای برجام و برگشت کشورها به تعهدات آن آغاز کردند، اما به دلایل گوناگون این احیا تا کنون به نتیجه نرسیده است. واقعیت این است که آنچه بر  زبان مدیران سیاسی ایران و آمریکا جاری شد و می شود، بر ابهامات بیشتر احیای برجام می افزاید. در این میان تحلیلگران پیش بینی می کنند که با احیای برجام، احتمال اینکه قیمت دلار به اندازه قابل اعتنایی فرو بریزد، بالا است. اما پرسش اصلی اینجاست که این فروریختن دلار تا کی ادامه دارد؟

 از این منظر، کارشناسان و فعالان سیاسی اما به ادامه این وضعیت امیدوار نیستند. فعالان اقتصادی با توجه به اینکه بازار نفت ایران از دست رفته است و با توجه به اینکه برگشت دلار با شتاب به بازار سخت شده است، معتقدند که قیمت ارزهای معتبر به جای نخست برمی گردد. از این رو، این تحلیل که در میان کارشناسان وفعالان اقتصادی هوادارن مستحکمی دارد، نرخ دلار به ریال با توجه به وضعیت بازارهای نفت و اینکه با شروع به ریزش ارزها، تقاضا برای خرید آن به منظور ذخیره سازی رخ می دهد، برگشت به قیمت های کنونی را با احتمال بیشتری همراه می کند. 

چنانچه برجام به هر دلیلی شکست بخورد؛ چه آینده ایی می توان برای اقتصاد و بازار ارز متصور بود؟  
در میان ایرانیان و کسانی که تحولات سیاست خارجی را دنبال می کنند، نسبت به احیای برجام همانطور که در بالا اشاره کردم امیدواری چندانی وجود ندارد؛ زیرا ایران می گوید برای رسیدن به برجام باید همه انواع تحریم های ایران برطرف شود و آمریکا نیز می-گوید ایران باید از نظر فنی و نظامی ونیز همکاری منطقه ای باید در سیاست های خود تغییرات اساسی ایجاد کند. در این صورت و با ادامه این شرایط احتمال اینکه ایران بتواند صادرات نفت خود را افزایش داده و با خیال راحت درآمد ارزی را به ایران انتقال دهد، کاهش می یابد. در اینصورت حتی اگر تقاضای اضافی برای دلار به بازار نیاید، همین میزان تقاضا برای واردات کافی است تا بیشتر از عرضه باشد و قیمت دلار در همین اندازه و حتی بیشتر افزایش یابد. به این ترتیب کارشناسان و فعالان اقتصادی باور دارند در صورت شکست برجام روند نرخ دلار و ارزهای معتبر در بازار ایران افزایشی خواهد بود. 

تورم بالا در حال حاضر یکی از ابرچالش های اقتصاد ایران است؛ وجود چنین تورم فزاینده ایی را  ناشی از چه می دانید ؟

 ایران در شروع دهه 1390 و با شروع دور نخست تحریم با نرخ تورم فزاینده روبه روشد. به طوریکه قیمت هر دلار آمریکا در بازار ارز با جهش روبه روشد. هم مسیر شدن و نرخ های صعودی تورم و نرخ ارزهای معتبر به ریال ایران و همزمانی آنها در شروع دهه 1390 ونیز از سال 1397 این داوری را پدیدار کرده، که یک دلیل اصلی رشد نرخ تورم رشد نرخ ارزهای معتبر بوده است. مقام های بانک مرکزی ایران البته این داوری را باور ندارند و می گویند دلیل افزایش نرخ ارز به هزینه های مهار نشده دولت در بودجه و عدم تحقق در فروش نرفتن درآمدهای پیش بینی شده دربودجه بر می گردد. 
به گفته آنها، دولت برای تامین کسری بودجه که ناشی از فروش نرفتن نفت و عدم صادرات نفت بوده، به منابع بانک مرکزی و نیز منابع بانک ها وصل شده و به رشد نقدینگی و پایه پولی دامن زده و به همین دلیل است که نرخ تورم افزایش یافته است. واقعیت این است که این استدلال ها به هر حال نشان دهنده این است که تحریم نفتی و بانکی ایران بر رشد تورم موثر بوده است. اما از سوی دیگر، کسانی که میدان سیاست و اقتصاد ایران را در دست دارند، بر این گفته خود اصرار دارند که تورم در ایران به تحریم ربطی ندارد و نباید هر رخدادی در اقتصاد را به تحریم گره زد. سیاستمداران و اقتصاددانان نزدیک به آنها نیز می گویند سیاست¬های اقتصادی نادرست دولت دوازدهم به رشد تورم دامن زده است. 

به نظرتان سهم تحریمها در تورم فزاینده ایران چقدر است؟
 
تجربه دوره های تورمی در ایران به ویژه در دهه 1370 که تحریم در آن نقش وسهم نداشت ونیز شروع دهه 1390 که درآمد نفت جاری بود، این گمانه زنی را پدیدار کرده، که تحریم در تورم نقش نداشته است. دولت سیزدهم به طور خاص اعتقاد دارد نرخ تورم بیشتر به رفتار متغیرهای داخلی و سیاست های اقتصادی دولتی و نیز طمع ورزی بازرگانان ارتباط دارد و نباید با پررنگ کردن نقش تحریم در تورم آمریکا را تشویق کرد که از این حربه با گستردگی بیشتر استفاده کند. در صورتی که دولت سیزدهم، مجلس یازدهم و سایر نهادهای قدرت بر این اندیشه اصرار کنند و نقش تحریم و کاهش درآمدهای ارزی را در رشد نرخ ارز و نیز تورم نادیده بگیرند و در صورتی که شرایط سیاسی داخلی ونیز سیاست خارجی بر این روال باشد و دولت برای تامین کسری بودجه به منابع بانک مرکزی چشم بدوزد؛ به نظر می¬رسد، نرخ تورم بازهم فزاینده باشد. 

دولت برای جلوگیری از بروز تورم بالا چه سیاست یا تصمیمی را باید اتخاذ کند؟

برخی از اقتصاددنان باور دارند، به دلیل «کسری بودجه ادامه دار، شرایط نامساعد برای سرمایه گذاری بخش خصوصی، نبود علاقه برای خرید سهام دولتی،  نبود چشم انداز روشن در جذب سرمایه گذاری خارجی،  ناچار بودن دولت و نظام سیاسی برای هزینه کردن برخی مقوله های دفاعی، حمایت از مقاومت و پرداخت حقوق و دستمزد کارمندان و هزینه امنیت داخلی» جمع کردن بودجه در شرایط فعلی سخت است. بنابراین باید منتظر باشیم دولت یا به سیاست پایان ناپذیر اوراق قرضه ادامه دهد یا اینکه با نرخ رشد فزاینده کسری بودجه روبه روشود. 

در این صورت فزاینده شدن نرخ تورم حتمی است. پیش بینی مرکز پژوهش های اتاق ایران و اقتصاددانان خارج از دولت نیز این است که اگر سیاست های اقتصادی به طور ساختاری تغییر نکند یا در کوتاه مدت بر نقدینگی و رشد پایه پولی مهارزده نشود نرخ تورم فزاینده خواهد شد.  چاره کار در کوتاه مدت برای توازن و تعادل بودجه و مهار تورم و یا گرفتن سرعت رشد آن برطرف شدن تحریم و برگشت درآمد ارزی به بودجه است. 

در غیر این صورت، ایران باید بتواند از بازارهای سرمایه به ویژه از کشورهایی که آنها را دوست راهبردی خود می داند، مثل چین  و روسیه  وام ارزی بگیرد. در این شرایط برای مهار تورم و رشد اقتصادی و جلوگیری از تعمیق فقر به دلیل کاهش قدرت خرید شهروندان راه دیگری که در کوتاه مدت اثر فوری داشته باشد، به ذهن نمی رسد. بنابراین با این ساده انگاری که می شود بدون رفع تحریم و با همین میزان درآمد ارزی بر تورم مهار زد، سم مهلکی است و نباید اسیر این تله ها شد. چراکه براساس پیش بینی اقتصاددانان، تورم آتی با تورم دوره ایی که در آن هستیم تفاوت های اساسی دارد.



نظرات شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
مهمترین اخبار - صفحه خبر