جمعه ۱۵ تير ۱۴۰۳ - July 05 2024
کد خبر: 4651
تاریخ انتشار: 13 مهر 1392 08:07

بعد از بازگشت حسن روحانی از نیویورک، بار دیگر مباحث مربوط به رابطه ایران و آمریکا روی میز سیاستمداران دو کشور قرار گرفته است. در آمریکا تندروهای این کشور سعی دارند رفتار اوباما را یک عقب‌نشینی سیاسی نشان دهند و در ایران نیز مخالفان و موافقان رابطه، هر روز در مقالات و سخنرانی‌ها به بیان نقطه نظرات خود می‌پردازند. یکی از بحث‌برانگیزترین موضوعات داخلی در هفته گذشته، مساله حذف شعار «مرگ بر آمریکا» در ایران بوده که هم در میان اصلاح‌طلبان و هم در میان اصولگرایان، موافقان و مخالفانی دارد. امیر محبیان، روزنامه‌نگار و تحلیلگر سیاسی اصولگرا اما در میانه این مسیر ایستاده است. وی معتقد است حذف این شعار در شرایطی که منفعتی برای کشور نداشته باشد، به سود ایران نخواهد بود. مشروح این مصاحبه را در ادامه می‌خوانید.


نظر شما در مورد افرادی که با رابطه ایران- آمریکا مخالف هستند، چیست و آیا نحوه مخالفت آنها را نسبت به عملکرد دولت صحیح می‌دانید؟ مثلا در حوزه رسانه برخی روزنامه‌ها موضعی می‌گیرند که به نظر می‌رسد به موضع اپوزیسیون نزدیک‌تر است.


در حال حاضر دولتمردان و شخصیت‌های دیپلماتیک ایران در مسیری قدم برمی‌دارند که تلاششان حل یک معضل 35ساله در رابطه ایران و آمریکاست. بحث ایجاد فرآیند مذاکره با آمریکا بحثی خیلی مهم است که فرادولتی محسوب می‌شود. این یک بحث ملی است که دولت عامل اجرایی آن است. در این زمینه وظیفه دولت است که برای زمینه‌سازی این حرکت یک پیوست رسانه‌ای طراحی کند. به عبارت دیگر می‌تواند یک مدلی را طراحی کند که رسانه‌ها به طور معقول در جریان ماوقع به صورت درست و دقیق قرار بگیرند و از افتادن در دام شبهه جلوگیری شود. لذا در این شرایط رسانه‌ها اطلاعات اولیه را خواهند داشت و براساس منطقی که دولت ارائه می‌کند دولت را در پیشبرد این مسیر و تامین منافع ملی کمک می‌کند اما تردیدی وجود ندارد که در این زمینه، مثل هر زمینه دیگر تنوع عقاید و دیدگاه‌های مختلف وجود دارد. تکثر دیدگاه‌ها از منظر من یک فرصت تلقی می‌شود. این که تفکرات و اندیشه‌ها در ایران مثل یک بلوک آجری در کنار هم چیده شوند و یک شکل و یک دیدگاه را داشته باشند اصلا تصویر مطلوبی نشان نمی‌دهند.


رسانه‌ها در این شرایط باید چه موضعی اتخاذ کنند؟


در حال حاضر برخی از نشریات و روزنامه‌ها از اتفاقات صورت گرفته خیلی خوشحالند و گمان می‌کنند با این رابطه بسیاری از مشکلات کشور حل خواهد شد. در مقابل جریان دیگر معتقد است ارتباط ایران با آمریکا بخشی از دیدگاه ‌ایدئولوژیک نظام شده و با برقراری رابطه با آمریکا، کشورمان موقعیت خود را در جهان اسلام از دست داده و جزو کشورهای استحاله شده قرار می‌گیرد. به نظر می‌رسد هر دو سر این تفکرات به گونه‌ای حرکت افراطی انجام می‌دهند اما به هر صورت این دو دیدگاه وجود دارد و وظیفه دولت این است که در پیوست رسانه‌ای خود، روند مذاکرات را در یک مسیر رسانه‌ای قرار بدهد که برآیند عمومی حرکت آنها به نفع منافع ملی تمام شود.


دولت در این شرایط چه وظیفه‌ای دارد؟


نکته‌ای که وجود دارد این است که اول تکثر را بپذیریم، دوم حق اعتراض افراد را درست و صحیح بدانیم؛ یعنی اگر این افراد که با سیاست‌های دولت مخالفند می‌توانند با استفاده از روش‌های اعلام شده اعتراض خود را بیان کنند این ابراز عقیده برای آنها یک خلاف محسوب نمی‌شود اما روش‌های اعتراض باید روش‌های معقول و روش‌هایی متناسب با فرهنگ خودمان باشد. البته در حال حاضر دو نگاه افراطی در این زمینه وجود دارد که می‌تواند به منافع ملی ما صدمه بزند، باید بدانیم وجود اختلاف سنگین در کشور به سود منافع ملی نخواهد بود. از یک سو ذوق‌زدگی و این تصور که با این رابطه همه مشکلات کشور حل خواهد شد و از طرف دیگر کسانی که این رابطه را به هیچ عنوان نمی‌پذیرند. کسانی که تصور می‌کنند دولت در مسیر تامین منافع بیگانگان قرار گرفته و این مذاکرات خلاف آرمان‌ها و شعارهای انقلاب است باید بدانند بعد از صحبت‌های رهبری مبنی بر نرمش‌ قهرمانانه، این مذاکرات صورت گرفته و حمایت آنها می‌تواند پشتوانه حرکتی دولت محسوب شود. همچنان که گفته شد وظیفه دولت این است که طیف‌های مختلف را در جریان ماوقع قرار دهد و بعد وقتی با واقعیت روبه‌رو شدند، از مخالفت‌ها به عنوان فرصتی برای مانور و بیان اینکه در واقع مذاکرات می‌تواند ارزش افزوده‌ای تولید بکند عمل کند.


قبول دارید که اکنون شعار مرگ بر آمریکا یک شعار ایدئولوژیک برای برخی شده است؟ آنها فکر می‌کنند حتما باید دشمنی به اسم آمریکا وجود داشته باشد. این در حالی است که این شعار یک بار سیاسی برای ما دارد، نظر شما درباره شعار مرگ بر آمریکا در این موقعیت چیست؟


در این فرایند هر حرکت بدون هماهنگی می‌تواند برای کشورهزینه‌زا و مایه ضرر و زیان باشد. در مورد شعارمرگ بر آمریکا اگر قرار باشد که حذف آن را به عنوان هدیه به آمریکا بدهیم، در واقع عملی انجام داده‌ایم بدون اینکه نفعی برای کشور داشته باشد. اولا مفسر اصول در مورد حرکت در مسیر اصول انقلاب، رهبر معظم انقلاب هستند و تفسیر نهایی را هم ایشان انجام می‌دهند. اگر ایشان به این نتیجه رسید که با دگرگون شدن شرایط و تغییر اوضاع، حذف شعار مرگ بر آمریکا به صلاح است، کسی نمی‌تواند اعتراض کند چون هر جا باید یک حکم قاطع وجود داشته باشد. ثانیا چه لزومی دارد که این شعار را حذف کنیم؟ این یک شعار است اما در مقابل آمریکا، «مرگ بر ایران» را در عمل اجرا می‌کند. به اعتقاد من اگر مسیر به گونه‌ای پیش رفت که آمریکایی‌ها ثابت کنند این خوی درندگی را کنار گذاشته‌اند و نظام و به‌ویژه رهبری معظم نظام هم به این نتیجه برسد، شخص ایشان سیاست لازم را اتخاذ خواهد کرد اما وقتی طرف مقابل هنوز دندان نشان می‌دهد و لبخندش لبخند غلیظ و عمیقی نیست، دلیلی ندارد که هدایای گرانقیمت به پای آنها بریزیم و طرف مقابل باید برای هر کدام از مزایایی که از ایران عایدش می‌شود، هزینه آن را پرداخت کند.


در حال حاضر و بخصوص از طرف غربی‌ها این بحث مطرح می‌شود که شعار مرگ بر آمریکا نفی همه ملت آمریکاست و با به ‌نمایش کشیدن این شعار، بین مردم دو کشور اختلاف‌افکنی می‌کنند. در این شرایط اصرار بر این شعار آسیبی به چهره ایران نخواهد زد؟


از همان روزهای اول که این شعار مطرح شد هم حضرت امام(ره) و هم دیگران مطرح کردند که ما خود را در برابر ملت آمریکا نمی‌بینیم و این موضع را در برابر رفتار ددمنشانه دولت آمریکا اتخاذ کرده‌ایم اما آنها با ابزار تبلیغی خود این مساله را این گونه مطرح کردند که این شعار را علیه مردم آمریکا اتخاذ کرده‌ایم. در مورد این مساله هم آقای خاتمی در زمان ریاست‌جمهوری و هم آقای روحانی توضیح داد که این شعار علیه مردم آمریکا نیست. حالا اگر آنها نمی‌خواهند این را متوجه بشوند یا از این شعار خوششان نمی‌آید، رفتاری انجام بدهند که شایسته شعار مرگ نباشند. به نظر من این گام را باید آنها بردارند که با تغییر رویکرد خود تغییر شعارهای ما را موجب بشوند.

نظرات شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
مهمترین اخبار - صفحه خبر