تشکلی با بدنه اجتماعی؟
یکی از ویژگیهای نوری تاکید بر کار جمعی و البته اجماع بر سر یک فرد است. البته او عدم پیروزی اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری را هم همین مولفه یعنی عدم اجماع میداند و در مورد اردوگاه خودی عقیده دارد که نباید جبهه اصلاحطلبان به چند بخش تقسیم شود. او به قدرت نیروهای اجتماعی بیش از قدرت نیروهای سیاسی معتقد است و شاید به همین دلیل باشد که درصدد تشکیل حزب است. این باور نوری زمانی وضوح یافت که پس از انتخابات ریاست جمهوری یازدهم و پیروزی حسن روحانی گفت: «كليد اين پيروزي ( انتخاب روحانی از سوی مردم) را ميتوان تبديل قدرت عظيم اجتماعي به راي دانست.» گمانه دیگر در مورد چرایی تشکیل حزب از سوی نوری را میتوان اعتقاد او به درس گرفتن از گذشته از سوی اصلاحطلبان دانست چنانکه گفته میشود او در زمان انتخابات مجلس نهم آنچنان با مشی عدم شرکت در انتخابات موافق نبود اما به دلایلی از بازگویی علنی آن خودداری کرد اما اخیرا گفته است که « در حال حاضر و پس از پيروزي كانديداي مورد حمايت اصلاحطلبان در انتخابات رياستجمهوري، چنانچه اصلاحطلبان در انتخابات مجلس سال 90 شركت كرده بودند و همانند انتخابات رياستجمهوري عمل ميكردند، ميتوان حدس زد مجلسی با تركيبي متفاوت با آنچه الان وجود دارد شكل ميگرفت و طبعا تعامل و همكاري دولت جديد با مجلس راحتتر و همدلانهتر و چه بسا در تركيب كابينه هم تاثيرگذار بود.» پس اگر خبر تشکیل حزب از سوی نوری صحت داشته باشد به طور قطع یکی از دلایلش را میتوان انسجام دوباره اصلاح طلبان با محوریت عبدالله نوری دانست.
تشکلی مخالف اندیشه تک محوری
تاکید چندباره بر هماندیشی نخبگان هم گمانه دیگری را در اذهان در مورد ویژگیهای حزب نوری ایجاد کرد. او در مواقعی قائل به اندیشه تکمحوری نیست و معتقد است که باید آنچه در اذهان اصلاحطلبان است را در کنار اندیشه عقلای اصولگرایان قرار داد تا به نتیجه مطلوب رسید. حال این سوال مطرح است که حزب نوری هم تشکیل شده از اصلاحطلبان و اصولگرایان میانهرو خواهد بود یا او ترجیح میدهد با تاسیس این تشکل به عنوان محور جریان اصلاحطلبی به رتق و فتق امور این جریان بپردازد؟ «از بحثهايي كه در طول 8 سال اخير و به صورت جديتر در 4 سال گذشته پررنگتر شد اين بود كه جمع كثيري از مردم و نخبگان به اين نتيجه رسيدند با روندي كه مشاهده ميكنيم مشکلات زیادی وجود دارد. ممكن است بعضي نظرشان اين باشد كه در اين 8سال فوقالعاده پيشرفت كرديم و چند قدم بيشتر به قله پيروزي نداريم اما بالاخره جمع زيادي هم هستند به ويژه نخبگان كه این نظر را ندارند. اين جمع نخبگان كه ميگويم تنها منظورم اصلاحطلبان و بدنه اجتماعيشان نيست، بلكه نخبگان ملي چه اصلاحطلب چه اصولگرا و از همه طيفها این مشکلات را درک کردند و اين احساس مشترك، باعث نزديكي مجامع مختلف اصولگرايان و اصلاحطلبان به يكديگر ميشد. به عبارت ديگر مثل سرنوشت مشترك سرنشينان يك كشتي است كه با همه تفاوتها و منازعهها در هنگام مشکلات، همه اختلافات و كدورتها را كناري ميگذارند و متحد ميشوند براي اينكه تدبيري در پيش گيرند تا مشکلی پیش نیاید.» این بخش از اظهارات نوری تایید کننده دیدگاه فراجناحی او در زمانی است که باید بزرگان هر دو قوه در کنار هم قرار گیرند.
روایتی از سکوت و حضور نوری
روز گذشته در سایت دایرهالمعارف بزرگ اسلامی در بخشی کوتاه از گزارشی بلند به نقل از فردی که نامش ذکر نشده بود در مورد این روزهای عبدالله نوری آمده بود: «تقريبا يك گروه ثابت دارد كه جلساتي را با آنها برگزار ميكند. آقاي نوري سياستمداري باهوش و زبده است. ميداند چه زماني سخن بگويد، چه بگويد و چه زماني سكوت اختيار كند. تقريبا در تمام دوران صدارت اصلاحطلبان آقاي نوري گوشهاي اختيار كرد و به سكوت نظارهگر دوستان بود. دوره دوري از قدرت و عزلت و سختي كه رسيد، ريزشها شروع شد. برخي نشان دادند كه منفعتطلب بودهاند. برخي نيز مواضع تند و تيزي اختيار كردند و برخي ملاحظهكاري كردند و سكوت در پيش گرفتند و دقيقا در همين ايام بود كه آقاي نوري فعاليتهايش را آغاز كرد. ابتدا با جمعي كوچك و بعدتر با چند جمع. جلسات گاه درباره آسيبشناسي شكست اصلاحطلبان بود و گاه اينكه چه بايد كرد، تا اينكه به انتخابات مجلس رسيديم.» شاید این اظهارات هم تاییدی باشد برای تشکیل حزبی با برند عبدالله نوری!
موانع احتمالی پیش روی نوری