«خوارج» تمام نشدند و در تاریخ مدفون نیستند. خوارجی که در زمان امیر مؤمنان سلام الله علیه نهایت ظلم و ستیز را به آن حضرت روا داشتند و با تکفرات متحجرانه خویش مسیر عدالت و منطق و اعتدال را ناهموار میکردند، امروز نیز در عرصههای مختلف سیاسی و اجتماعی حضور دارند و با قالبی جدیدتر و تحت عناوینی امروزی، به تفکرات خویش تداوم میبخشند. رهبر انقلاب اسلامی در سال 1375 درباره خوارج و شناخت صحیح آنها میفرماید: «خوارج را درست بشناسيد: كسانى با تمسّكِ ظاهر به دين، با تمسّك به آيات قرآن، حفظ كردن قرآن، حفظ كردن نهجالبلاغه ـ البته آن روز فقط قرآن بود؛ ولى در دورههاى بعد، هر چه كه مصلحت باشد و ظاهر دينىِ آنها را حفظ كند ـ به برخى از امور دينى ظاهراً اعتقاد داشتند؛ اما با آن لُبّ و اساس دين مخالفت مىكردند و بر روى اين حرف تعصّب داشتند. دم از خدا مىزدند؛ اما نوكرىِ حلقه به گوش شيطان را داشتند».
یکی از مهمترین خصائص خوارج، تمسک به دین و ظاهرسازی با ابزارهای دینی و الهی است. آنها با استفاده از آیات قرآن و سایر منابع و افرادی که بر اساس موقعیت روز آنها، پرمنفعت هستند تلاش میکنند تا توجیهی برای سخن خویش بیابند و به شدیدترین شکل و شیوه آن را به جامعه تحمیل کنند. اگر جامعه سخن آنان را پذیرفت که هیچ؛ اما اگر در برابر سخن ناحق آنان ایستادگی نمود، تمام مردم بیبصیرت، بیدین و مغرض شناخته میشوند و این یعنی خوارج فقط خود را مطلوب میپندارند. این خودمطلوبپنداری هم جزء ويژگیهای آنان است، همانطور که رهبر انقلاب میفرماید: «بعضى مثل خوارج شبيه يك عدّه از انقلابى نماهاى افراطى ما بودند كه هيچ كس را هم قبول نداشتند. فقط خودشان را قبول داشتند و طرفدار دين مىدانستند؛ هيچ كس ديگر را هم قبول نداشتند. مثل كسانى كه اوّل انقلاب، امام را هم به انقلابيگرى قبول نداشتند».
پافشاری بر مواضع غلط و ادامه دادن آنها در قالب توجیه و استدلالهای بیهوده و بیپایه از ويژگیهای مشخص و اصلی خوارج است. تحجر و صلباندیشی آفت قطعی تفکرات آنان است و بر اساس همین آفت است که رفتارهای افراطی و تفریطی از سوی آنان صورت میگیرد. خوارجی که در نهروان در برابر امام علی علیهالسلام ایستادند، بعد از شهادت ایشان نیز در تلاش بودند تا گرد تفکرات متحجرانه خویش را در جامعه پخش کنند و البته امروز نیز همچنان این تلاش ادامه دارد و در برخی شرایط توفیقهایی هم به دست میآورد.
ما در عصر حاضر خودمان علاوه بر وهابیون و تکفیریها و ... نمونههای داخلی روشنی نیز از خوارج داریم. نمونه بارزی از آنها، منافقین است که صفت خودمحوری و خودبینی در آنها کاملاً مشهود بوده است. رهبر انقلاب اسلامی در این باره نیز آشکارا تاکید کرده و ذکر میکنند: «"خوارج" را درست ترجمه نمىكنند. من مىبينم كه متأسفانه در صحبت و شعر و سخنرانى و فيلم و همه چيز، خوارج را به خشكه مقدّسها تعبير مىكنند. اين، غلط است. خشكه مقدّس كدام است؟! در زمان اميرالمؤمنين خيلى بودند كه براى خودشان كار مىكردند. اگر مىخواهيد خوارج را بشناسيد، نمونهاش را من در زمان خودمان به شما معرفى مىكنم. گروه منافقين كه يادتان هست؟ آيهى قرآن مىخواندند، خطبهى نهجالبلاغه مىخواندند، ادّعاى ديندارى مىكردند، خودشان را از همه مسلمانتر و انقلابيتر مىدانستند؛ آن وقت بمبگذارى مىكردند و ناگهان يك خانواده، بزرگ و كوچك و بچه و صغير و همه كس را به هنگام افطارِ ماه رمضان مىكشتند! چرا؟ چون اعضاى آن خانواده طرفدار امام و انقلاب بودند».
بر اساس سنن تاریخی، ممکن است امروز هم خوارج زمان در کشور ما وجود داشته باشند و منافقینی در لباسی تازه و با تفکری مشابه به عرصه سیاسی و اجتماعی ما پای نهاده باشند. اینگونه است که بر همه ما ضروری است در نگاهها، تأملات، پیرویها، ارزشها و عقاید خویش درنگ کنیم و در مسیر معتدل و حقه اسلام و تشیع حرکت کنیم. این گونه خواهیم توانست نگرش متصلبی که خودرأیی را سرلوحه خویش قرار میدهند را به حاشیه رانده و خوارج امروز جامعه را طرد کنیم. باید یادمان باشد، خوارج امروز جامعه ما نقابزدهاند و این نقاب باعث شده است تا تشخیص آنان با دشواریهای زیادی همراه گردد و لزوم بصیرت و تأمل امروز بیشتر از هر زمان دیگری آشکار میگردد. اما در برخی برههها و پیچهای تاریخی، نقاب خوارج از صورت آنان میافتد و عملکرد سوء خوارج در آن برهه، ماهیت اصلی و تفکر شوم آنان را برای مردم جامعه هویدا میکند.
منبع:فردا نیوز