آیا فکرش را میکردید عملیات سوآپ یک شبه قطع شود؟
موسوی: اصلا چنین فکری نمیکردم. قطع عملیات سوآپ یک شوک به عملیات نفت بود. کسی انتظارش را نداشت آن هم زمانی که ٢٢٦ هزار بشکه نفت خام را معوض و به پالایشگاههای کشور ارسال میکردیم. تاسیساتی که برای انتقال نفت خام و تولید فرآورده در پالایشگاههای کشور برای این کار احداث کرده بودیم با این تصمیم، ناگهان دلیل وجودی خود را از دست دادند. همان طور که میدانید در عملیات سوآپ، نفت باکیفیت بالاتر را از کشورهای حاشیه دریای خزر دریافت میکردیم و در اختیار پالایشگاههای تهران و تبریز برای تبدیل به فرآورده قرار میدادیم. از آن طرف نفت خام سنگین خود را در آبهای خلیج فارس به شرکتهای سوآپر تحویل میدادیم. اما این تصمیم یک شوک به کل عملیات صنعت نفت بود، من و بسیاری از فعالان سوآپ واقعا نمیدانستیم چه اتفاقی افتاد که این تصمیم گرفته شد. تاسیسات میلیاردی و نیروی انسانی کارآمدمان در پایانه نکا بیکار شدند و درآمدی را که می توانستیم از محل سوآپ به دست بیاوریم صفر کردیم، آن هم به این بهانه که قرارداد اشتباه بوده و منافع ایران را تامین نمیکرده است! شاید تکرار مکررات باشد، اما سوآپ یا عملیات پایاپای یا معوض نفت به این معناست که معادل نفتی که در نکا تحویل میشد و به مصرف داخلی کشور میرسید، در جزیره خارک همان میزان نفت به مشتری نفت معوض تحویل میشد. در این روند، هزینههای انتقال نفت از میدانهای مناطق نفتخیز را که گرانتر است، حذف کرده و نفت را به پالایشگاههای داخلی از جمله تهران و تبریز میرساندیم، به جای آن درآمدی را بابت هر بشکه میگرفتیم و نفت معوض را در جزیره خارک تحویل میدادیم.
آقای آستانه شما از جمله مدیرانی بودید که از زمان شروع تا قطع عملیات سوآپ در شرکت نیکو فعال بودید، با اینکه بارها و بارها درباره سوآپ صحبت کردید، لطفا از آن زمان و تصمیمی که گرفته شد برایمان بگویید؟
آستانه: تقریبا همه افرادی که در این زمینه صاحبنظر هستند نسبت به اینکه انجام سوآپ از همان ابتدا یک تصمیم درست بوده و ادامه آن در شرایط تحریم، به نفع ایران بوده است، همداستان هستند. در ابتدای بحث بد نیست به سابقه سوآپ اشارهای داشته باشم. این تصمیم درسال ١٣٧5( ١٩٩٦) بین دو رئیسجمهوری ایران و قزاقستان در زمان دولت آقای هاشمیرفسنجانی گرفته شد. سپس عملیات انجام سوآپ به شرکت نیکو واگذار شد. این کار، یکی از استراتژیکترین کارهایی بود که در طراحیها پیشبینی شده بود، اما متاسفانه با تصمیم غلطی که درباره قطع سوآپ گرفته و به صورت یکطرفه قراردادهای بین ایران و کشورها و یا شرکتهای سوآپکننده لغو شد، عملا کار روی خط لوله نکا- جاسک متوقف شد و پروژههایی که در این زمینه پیشبینی شده بود یکی پس از دیگری با علامت سئوال مواجه شدند، آن هم درست در شرایطی که تحریم شده بودیم و به شدت به ارتباط با کشورهای دنیا و شرکتهای مختلف نیازداشتیم.آن زمان که ما در شرکت نیکو بودیم و این تصمیم گرفته شد، خدمت وزیر وقت (مسعود میرکاظمی) رسیدیم و گفتیم اصلا سود ١0 دلار برای هر بشکه سوآپ امکانپذیر نیست، شاید چنین سودی برای ١0 تن امکانپذیر باشد، اما در بشکه خیر. با این حال وزیر وقت همچنان روی حرفشان پافشاری میکردند و میگفتند خیر امکان ندارد همان ١0 دلار در هر بشکه.این بحثها در حالی بود که ما در بهترین شرایط چیزی حدود ٢ تا ٣ دلار سود کسب کردیم. اما همان طور که گفتم اساسا بنای ما این نبود که با سوآپ درآمد اقتصادی کسب کنیم.استراتژی کلان هم بر این مبنا بود که ایران در حوزه خزر به هاب انرژی بدل شود. خلاصه اینکه همه اینها را به آقای میرکاظمی توضیح دادیم. بعد ایشان گفتند: «خب سودی بین 5 تا 6دلار بگیرید»، بازهم گفتیم این هم امکانپذیر نیست. اما ایشان دستور دادند و ما باید عمل میکردیم. بنابراین، از طرف شرکت نیکو با شرکتهایی که قرارداد داشتیم مثل کاسپین اویل، ویتول یا دراگون مذاکره کردیم و گفتیم سود 5 تا 6 دلاری پرداخت کنید، آنها گفتند برای ما امکانپذیر نیست. چون سودی در این قضیه نداریم. خلاصه بگویم که هر کاری کردیم آنها زیر بار نرفتند و نپذیرفتند که این همه سود به ما بپردازند. به وزیر وقت توصیه کردیم به نحو دیگری مدت قرارداد را به پایان برسانیم و به طرف لغو قرارداد نرویم. من دستنوشته از وزیر وقت (میرکاظمی) را دارم که دستور لغو صریح و موکد دادهاند و گفتهاند هرکسی که عملیات سوآپ را ادامه دهد، متخلف از قانون بوده و برابر با قانون با او برخورد میشود. البته قبل از آن برخی از کارشناسان خودشان گزارشی در تایید عملیاتها نوشتند و وقتی آقای وزیر گزارش را ملاحظه کردند، بدترین عباراتی (که در شان یک مقام مسئول نیست) بهکار برده و با خط خودشان روی نامه عملیات سوآپ را عملیات کثیف، سوآپ را شوآپ خطاب کردند. در ذیل آن هم نوشتند گویا این گزارش را آقای زینالدین امور حقوقی نفت تهیه کردهاند، به این وسیله ایشان عزل و آقای دکتر بطحایی به جای ایشان منصوب میشوند! در واقع آقای دکتر زینالدین به دلیل تهیه این گزارش از کار عزل و به کارگزینی معرفی شدند. اما خب اسنادی که امروز وجود دارد، همگی حاکی از این است که همه ما به آقای وزیر هشدار دادیم که این کار را انجام ندهند. حتی آقای زینالدین در گزارش خود پیشنهاد کرده بودند حال که شما اصرار دارید این عملیات قطع شود نباید به صورت یکطرفه آن را لغو کنید بازهم برای این کار راه وجود دارد و توضیحات حقوقی هم در این باره داده بودند، اما آقای میرکاظمی نه تنها به سخنان ایشان گوش نکردند بلکه تصمیم یکجانبه ایشان سبب شد تا ٩٧میلیون دلار کلیم علیه ما صورت گیرد. نظر آقای زنگنه، این است که بتوانیم این خط را احیا کنیم.درباره درآمدی که با قطع سوآپ از کسب آن محروم شدیم سخنی نمیگویم به راحتی با یک ضرب و تقسیم میتوان آن را به دست آورد. فکر میکنم بزرگترین خسارتی که این تصمیم برای ایران بهوجود آورد، این بود که به نوعی به اعتماد شرکتهایی که مسیر کشورمان را برای انتقال نفتشان انتخاب کرده بودند، خدشه وارد شد. تا بخواهیم این اعتماد ازدسترفته را برگردانیم کار سنگینی را باید انجام دهیم.
حسینی: سوآپ یعنی استفاده از ظرفیت تجاری یک کشور. ما خیلی به این مسأله توجه نکردیم. هر کشور دیگری که موقعیت ایران را به لحاظ جغرافیایی و استراتژیک داشت بیشترین استفاده را از این مزیت خود میبرد، اما ما چه کردیم؟ دستکم در یک مورد کاری را که در منطقه شروع کرده بودیم و ابتکار عمل با ما بود با تصمیم نادرست وزیر وقت در سال ٨٩، فرصت را از دست دادیم و امروز افسوس گذشته را میخوریم. خوب یادم میآید، همان زمان هرچه نشستیم و صحبت کردیم، عدد و رقم آوردیم، توجیه و استدلال کردیم و به وزیر وقت گفتیم این تصمیم اشتباه است، ایشان عکسالعملی نشان ندادند و ما را به تیمهای کارشناسی ارجاع دادند؛ وقتی نزد کارشناسانی که وزیر ارجاع داده بودند، رفتیم بازهم همان بحثها و استدلالها را آوردیم، کارشناسها هم حرفهای ما را میپذیرفتند و میگفتند این استدلالها درست است، اما حاضر نمیشدند این کار را قبول کنند. چرا؟ چون آقای وزیر تصمیم اشتباهی گرفته بودند و حاضر نبودند از این تصمیم اشتباه برگردند. حدود چهار تا پنج ماه روی این جدول کار کردیم، چون فکر میکردیم مشکل آقایان بحث کارشناسی و فنی است، بنابراین میخواستیم با استدلالهای کارشناسی به آنها بگوییم عددی که میگویند درست نیست. این بحثهایی که عرض کردم ابتدا با آقای میرکاظمی مطرح کردیم؛ ایشان ابتدا گفتند که «من نمیدانم چه میگویید»؛ با هر کدام از این دوستان که نشستیم و صحبت کردیم، گفتند که حرفهای شما منطقی است. همین طور فرصت از دست میرفت و ما هم اعتماد طرف مقابل را از دست دادیم و هم اینکه حلقه رابطه با کشورهای همسایه خزر را هم ضعیفتر کردیم؛ مثلا ببینید الان برای مراوده معمولی با کشور آذربایجان یا ترکمنستان باید حتما از ویزا استفاده کنیم، چرا این اتفاق افتادهاست؟ برای اینکه آنها حس میکنند دیگر به ما نیازی ندارند. وقتی شما از مزیتهای نسبیتان استفاده نمیکنید معلوم است دیگران میآیند و از خلاء شما بهره میبرند. همین الان ما میتوانیم از مزیت گازمان بهره ببریم و به سوآپ بپردازیم.
البته آقای آستانه، دلایل دیگری هم از سوی وزیر وقت برای قطع عملیات سوآپ اعلام شد، مثلا اینکه ایشان ادعا کرده بودند که شواهد و مدارک موجود موید آن است که افراد ذینفع در عملیات شبه سوآپ دارای ارتباط و اشتراک با افرادی هستند که در تبانی با بابک زنجانی خسارات غیرقابل جبرانی وارد کردهاند و با قطع عملیات سوآپ دست آقای بابک زنجانی را از کشور قطع کردهاند؛ ضمن اینکه در جای دیگری هم گفتهاند در عملیات سوآپ رانتی وجود داشته و حتی انجام این عملیات و تخطی که در فروش نفت صورت گرفته سبب شده تا فروش نفت از این طریق جزو سهمیه ایران در اوپک قلمداد شده و ایران به عنوان کشوری که از سهمیه تعیین شده خود تخطی کرده معرفی شود.
با توجه به این که فروشنده نفت در ایران شرکت نیکو بود چطور این رانت در آن زمان بهوجود آمد و آیا با توجه به مدارکی که وزیر وقت معرفی کردند با متخلف هم برخورد شد یا خیر؟
آستانه: خوشبختانه بارها و بارها نهادهای نظارتی مثل دیوان محاسبات، سازمان بازرسی و دیگر نهادهای نظارتی عملیات سوآپ را به صورت دقیق بررسی کردند و گزارشهای ارائه شده همه حاکی از شفاف بودن عملیات سوآپ بود و چیز پنهانی در عملیات نبود که کشف شود. با تاکید میگویم هیچ رانتی در دل سوآپ برای شرکتها وجود نداشت بهخصوص اینکه، تقریبا شرکتهای داخلی دخالتی در امر سوآپ نداشتند تا بخواهند بهرهای از رانت ایجاد شده ببرند. البته در یک مقطعی که ابتدای کار سوآپ در ایران بود، شرکتی غیر از نیکو این عملیات را انجام میداد اما بعد از این که آقای زنگنه وزیر نفت شدند، سامانی به این کار دادند و گفتند کسانی که میخواهند عملیات سوآپ را انجام دهند باید با شرکت دولتی نیکو همکاری داشته باشند. بنابراین هیچ رانتی دراینباره و اینکه عملیات سوآپ توسط یک شرکت بخصوص انجام شده، وجود نداشت. در جایی هم اشارهای به حضور آقای بابک زنجانی در سوآپ شده بود که باید بگویم که اصلا داستان آقای بابک زنجانی به زمان بعد از عملیات سوآپ برمیگردد. نه در بحث سوآپ و نه در حمل محمولهها ایشان هیچگاه طرف قرارداد با شرکت نیکو نبودند. به نظر میآید میخواهند شبههای این چنینی ایجاد کنند که مثلا داستان آقای زنجانی هم در این گیرودار اتفاق افتاده است. در حالی که وقتی که داستان بابک زنجانی پیش آمد عملیات سوآپ لغو شده بود. درباره تبانی شرکتها برای فروش نفت در سوآپ هم باید بگویم که اصلا چنین چیزی صحت ندارد؛ قراردادهای شفاف و روشن بین شرکت ملی نفت ایران و شرکت نیکو و سوآپکننده منعقد شده و وظایف طرفین قرارداد دقیقا تعریف شده که هر کدام چه وظیفهای دارند.
در جای دیگری هم گفته شده که آقای زنگنه با اظهارات وزیر وقت نفت درباره مساله دار بودن سوآپ موافق بودند.
آستانه: اینکه میگویند آقای زنگنه برخی از حرفهای وزیر وقت را پذیرفتند؛ باید بگویم که آقای زنگنه آن بخش از سخنان وی را پذیرفتند که میگفتند سوآپر باید نفت را از خلیج فارس تحویل بگیرد نه اینکه امور بینالملل بیاید نفت را بفروشد. این بخش از سخنان وزیر وقت درست است و هیچ وقت هم نه شرکت نفت و نه نیکو و نه هیچ مرجعی مقابل آن نایستاده است. اما اگر شما میخواستید این سیاست را در مقطعی که قرارداد را امضا کردید پیاده کنید بسیاری از شرکتها امکان سوآپ نداشتند و این موضوع با این سیاست استراتژیک ایران مغایرت داشت. همه اینها روشن بود. منتهی آقای وزیر باید کمی به مجموعه و کارگزارانشان اعتماد میکردند و برای لغو سوآپ عجله نمیکردند.
حسینی: البته باید این را به صحبتهای دوستان اضافه کرد که تاکتیک آنان در مواجهه با حرفهای کارشناسی و اصولی همیشه این بوده است. وقتی نمیتوانند پاسخی بدهند و منطقی ندارند، به تهمت و افترا متوسل میشوند. ایشان هنوز از تصمیمی که درباره سوآپ گرفتهاند، دفاع میکنند. بعد از این همه سال هنوز مدرکی به دادگاه ارائه نکردهاند و تنها به گفتن سخنانی از این دست اکتفا میکنند. کسانی که در شرکت نفت سوآپ میکردند همانهایی هستند که زمان دو وزیر کابینه های نهم و دهم بودند. بچههای اموربینالملل نفت هیچ تغییری نکردهاند، آقای قمصری و ضراب همان موقع بودند.اگر ناسالم بودند زمان شما هم که بودند. بنابراین، بر چه اساسی می گویند که رانت ایجاد شده است؟ درباره سوآپ وزیر وقت برای اینکه سخن خود را درباره رانت ایجاد شده در این کار ثابت کنند یک هیاتی را به نیکو برای بررسی عملکرد این شرکت اعزام کردند؛ آنها یک ماه و نیم در شرکت نیکو مستقر بودند اما هیچ مدرکی گیرشان نیامد.
در آن زمان، تب مبارزه با مافیای نفتی داغ بود؛ با این حال این تصمیم وزیر نفت با مخالفت بدنه کارشناسی نفت مواجه بود و همانطور که گفتید گزارشهای فنی هم بر اشتباه بودن نظر وزیر وقت تاکید داشتند؛ آیا مقامهای بالاتر از وزارت نفت بر لغو یکجانبه قرارداد سوآپ نظارتی نداشتند؟
حسینی: بالاخره آن زمان دنبال این بودند که بگویند با مافیای نفتی مبارزه میکنند، به همین دلیل موضوع سوآپ را مطرح کردند.
آستانه: اینکه مقامات بالاتر در جریان این کار قرار گرفتند یک نمونه را برایتان میگویم. بعد از داستان قطع سوآپ جلسهای در کمیسیون اقتصادی شورای عالی امنیت ملی در زمانی که آقای جلیلی رئیس آن بودند برگزار شد؛ از شرکت نیکو دعوت کردند که بیاید و درباره سوآپ صحبت کند. به من گفتند شما برو به جلسه شورایعالی امنیت ملی. آن زمان آقای خالدی که بعدا معاون امور بینالملل شرکت ملی نفت ایران شدند، رئیس کمیسیون اقتصادی شورایعالی امنیت ملی بودند. زمانی که گفتند من به این جلسه بروم به همکارانم گفتم بروم چه بگویم؟ بالاخره تصمیم وزارتخانه است و ما شرکتی زیر نظر وزارت نفت هستیم؛ نمیتوانیم مغایر تصمیم وزارت نفت صحبتی کنیم. گفتند به هرحال شما اطلاعات دارید. آنجا هم از شما سوال می کنند. باید اطلاعات درست را در اختیار مقامات مسئول قرار دهید. در آن جلسه، نمی دانستم که قبل از من وزیر وقت به جلسه رفته و درباره سوآپ و درست بودن تصمیم خود صحبت کرده و گفتهاست که به دنبال اصلاح اشکالات آن است. زمانی که گزارشم را ارائه کردم اعضای کمیسیون گفتند نباید سوآپ قطع میشد، گفتیم این اتفاق افتاده و ازدست ما خارج است؛ تصمیمی است که وزیر نفت گرفته است. در آن جلسه تصمیم گرفته شد تا کاری کنیم دوباره سوآپ برقرار شود زیرا ادامه آن به نفع منافع ملی بود و باید این مسیر زنده نگه داشته شود. خلاصه همان روز به اطلاع آقای وزیر رساندند که من در جلسه چه گفتهام. فردای آن روز آقای میرکاظمی به آقای جشنساز (مدیر وقت شرکت نیکو) زنگ زدند و گفتند آستانه چه کسی است و همین امروز او را برکنار کنید. آقای جشنساز من را خواست و گفت که چه اتفاقی افتاده است. گفتم: هرکاری که صلاح میدانید انجام دهید. گفتند «میخواهید با وزیر صحبت کنم»؟ من هم گفتم خیر! من به حرفی که گفتهام اعتقاد دارم. خلاصه آقای جشنساز من را از سمتی که داشتم برداشتند.
با توجه به زیرساختهایی که هماینک در نکا برای عملیات سوآپ فراهم شده بود و از سال ١٣٨٩ این تاسیسات به نوعی تعطیل شدهاند؛ اگر بخواهیم دوباره سوآپ را از سر بگیریم چه چالشهایی را پیش رو داریم و آیا میتوانیم بازارمان را دوباره بهدست آوریم؟
شاهدوست: ما در سال ٢0١٣ می توانستیم در امر سوآپ نفت قزاقستان حضور فعالی داشته باشیم و یک میلیون بشکهای قرار بود از این کشور صادر شود و از مسیر ایران به آبهای آزاد برسد. اینکه بخواهیم دوباره همان بازار قبل را در سوآپ به دست آوریم میتوانم بگویم که کار بسیار بسیار دشواری را پیش رو داریم برای این که بسیاری از شرکتهایی که با آنها طرف معامله بودیم و یک شبه قراردادهایشان لغو شد و آنها ماندند که باید چکار کنند بارها به ما گفتهاند که دیگر اطمینانی به ما ندارند. چرا؟ چون کسی که میخواهد سوآپ کند باید مخزن اجاره کند؛ کشتی بگیرد و کارهای دیگری انجام دهد. برگرداندن اطمینان آنها کار بسیار سختی است و ما کار سختی را پیش رو داریم. درباره ترمینال نکا باید بگویم که نکا یکی از ترمینالهای خوب دنیاست. تمام بخشهای فنی آن از استاندارد بالایی برخوردار است و من به عنوان مدیر این ترمینال بسیار متاسف هستم که ترمینال الان سوت و کور است و هیچ عملیاتی در آن انجام نمیشود. متاسفم از اینکه فرصت را از دست دادیم و ساخت ترمینالی را که میتوانستیم با استانداردهای روز جهانی داشته باشیم به دلیل این تصمیم توجیه اقتصادی خود را از دست داد.
اگر امروز دستور احیای دوباره سوآپ صادر شود آیا شرکتها تمایل دارند دوباره به ایران برگردند؟
موسوی: نمیتوان درمورد احیای سوآپ زمان داد، شرایط احیای سوآپ از زمان شروع آن سختتر خواهد بود.پیچیدگیهای خاص سیاسی در این عرصه وجود دارد و ضعیفشدن رقیب هم کار سختی است، زیرا مسیرهای سوآپ برای کشورهای آسیای میانه سودآوری داشته و بههمین راحتی از این سود نخواهند گذشت.
آیا در جریان این توقف، منافع ملی در نظر گرفته شد و آیا نمیتوانستیم این روند توقف را به شکل دیگری انجام دهیم؟
موسوی: در این سالها حدود ٢٢٦ میلیون بشکه نفت خام سوآپ شد. باید میزان قیمتها و سود و زیان این معاملهها را سنجید و محاسبه کرد. در عین حال باید فرصتهای از دست رفته در این سالها را محاسبه کرده و با عدد و رقم گفت که چه خسارتی داشتیم. علاوه بر این در این سالها به تامین فرآورده برای نیروگاه شمال اقدام می کردیم که با قطع سوآپ این روند هم متوقف شد و مجبور شدیم از مسیرهای دیگری این سوخت را تامین کنیم.با این حال با یک تصمیم این روند متوقف و همه تاسیسات و سرمایهها راکد شد. خب باید به همه اینها، هزینه نگهداشت و تعمیرات و نوسازی را هم اضافه کنم.
آستانه: این را هم بگویم که ما همیشه به دنبال این بودیم که قراردادهای بلندمدت در سوآپ منعقد کنیم تا کشورها هرچه بیشتر ارزش استراتژیک ایران را برای خودشان دریابند تا حتی اگر مشکلی پیش بیاید به راحتی قرارداد را لغو نکنند. تقریبا هر فرد منصفی در ایران که الفبای اقتصاد را بلد باشد میداند که اینها الفبای اقتصاد است و باید همه آنها رعایت شود.این را هم بگویم که ما عموما نفت سبک از دریای شمال دریافت میکردیم، طبیعی است که کیفیت آن نسبت به نفت خام ما بهتر بود. در نتیجه فرآورده بیشتری میتوانستیم از آنها تولید کنیم. ایران نزدیک به یک میلیارد دلار برای راهاندازی سوآپ هزینه کرد و امروز این امکان تعطیل شده است!