در آخرین روز کاری روزنامهها در این هفته و با آغاز ماه رمضان، افطاریهای مهم مورد توجه قرار گرفتهاند. آیتالله ریشهری، چهره جدیدی است که به سیاست بازگردانده شده و در حالی که محمدرضا خاتمی، تکلیف وزیر کشور آینده را روشن میکند، حسین شریعتمداری، مدیر مسئول کیهان نیز کامل به زیر تیغ رفته است.
در مهمترین افطاریهای سیاسی چه خواهد گذشت؟
چینش کابینه، آسیبشناسی شکست، تلاش برای اعتدال از جمله مسائلی است که شاید از نگاه روزنامه ابتکار، موضوع سخن در افطاریهای سیاسی امسال باشد. این روزنامه در مطلبی با تیتر «افطاریهای سیاسی امسال چه طعمی دارد؟» نوشته است: در دو سال گذشته که هم انتخابات مجلس نهم در پیش روی سیاستمداران بود و هم انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، معلوم بود که در کنار نان و پنیر و زولبیا و بامیه مباحث مربوط به این دو اتفاق مهم سیاسی بر سر سفره افطار جای داشته باشد. اما ماه رمضان امسال که پس از مهمترین اتفاق چند سال اخیر یعنی انتخاب دکتر حسن روحانی به ریاست جمهوری است، مباحث به کدام سمت و سو خواهد رفت؟ تشکیل کابینه؟ نحوه تعامل مجلس اصولگرا با دولتی که اگرچه اصولگرایان نیز ادعای آن را دارند، اما حداقل در پیروزی رئیس آن نقشی نداشتهاند؟
انتظار میرود که سفرههای افطاری امسال سیاسیون بیش از آنکه به رایزنی مرسوم سیاسیون برای اهداف جناحی و باندی باشد، آن گونه که از فضای سیاسی کشور برمیآید به دنبال ایجاد اعتدال و آرامش در کشور باشد.
خبرآنلاین در گزارشی در این باره نوشته است: دیگر اصلاحطلب و اصولگرا هم ندارد، دو جناح سالهاست که پابه یکدیگر سفره پهن میکنند و گرد هم مینشینند تا در محفلی با رنگ و بوی مذهب سیاست کشور را هم رصد کنند. انتخابات ریاست جمهوری یازدهم به پایان رسید و این حسن روحانی دبیر سالهای دور شورای عالی امنیت ملی و نایب رئیس مجلس بود که سکاندار پاستور برای ۴ سال آینده شد. روزهای پرهیاهو و پر اضطراب انتخابات ریاست جمهوری یازدهم این روزها جای خود را به تب و تاب کابینه روحانی داده است. چه آنکه رئیس جمهور منتخب از همان آغازین روزهای اعلام حضورش تا پایان تبلیغات انتخاباتی دائما بر واژه «اعتدال» تاکید و از تشکیل دولتی فراجناحی سخن گفت، دولتی که بنا به گفته او قرار است متخصصان و متعهدان و نخبگان جامعه از همه جریانات سیاسی را گرد هم آورد. در این میان گرچه رسانهها با برگزاری مناظرهها و مصاحبه با سیاسیون محفلی مناسب برای بیان دیدگاهها و نظرات پیرامون کابینه یازدهم شدهاند اما فرا رسیدن ماه رمضان و برپایی مراسمهای افطاری که بیشک سیاسیون پای ثابت آن طی سالهای گذشته بودند، شاید محفلی مناسبتر را برای اینگونه مباحث فراهم سازد تا اگر افطاریهای مرداد ماه سال گذشته سیاسیون طعمی انتخاباتی داشت، افطاریهای تیرماه امسال وزرای دولت روحانی را محور اصلی مباحث خود ببیند. در این میان اما شاید سفرههای سیاسی امسال اصولگرایان مکانی برای کنار هم قرار گرفتن برادران اصولگرا گرد هم باشد تا به دور از هیاهوهای انتخاباتی اتفاقات یک سالهای که بر این جریان گذشت را مرور کنند. امری که شاید در سفرههای افطاری اصلاح طلبانه نیز دنبال شود تا اصلاحات بازگشت نصف و نیمه خود به سیاست را با قدمها و گامهای مدیریت شده و حسابشدهتری محکم کنند.
به طور حتم خاطرهانگیزترین مراسم افطاری که همگی چهرههای سیاسی و مدیران دولتی در آن حضور داشتند، به مراسم افطار حضرت امام یک سال پیش از وفات ایشان بازمیگردد. در این مراسم همه چهرههای سیاسی کشور، اعضای کابینه، نمایندگان مجلس و سران قوه قضاییه حاضر بودند. تصاویر باقی مانده از مراسم افطار حضور چهرههای متفاوتی را در کنار هم به ثبت رسانده است.
آیتالله هاشمی رفسنجانی، سید محمدخاتمی، محمود احمدینژاد رؤسای جمهوری بودند که یکی بعد از دیگری سفرههای افطار را در سالهای ریاست جمهوریشان پهن میکردند. گرچه سفرههای افطاری محمود احمدینژاد با رنگ و بویی متفاوتتر خصوصا در سالهای نخستین برگزار میشد و بیش از سیاسیون ایتام و فقرا پای ثابت سفرههای افطار رئیس دولتهای نهم و دهم بودند. سفرههای افطاری رئیس دولت اصلاحات بعد از پایان دوران ریاست جمهوری و تا پیش از سال ۸۸ به شکلی عمومی برگزار میشد اما در سه سال گذشته این سفره با حضور وزرای کابینه اصلاحات برگزار و تنها به جلسات بنیاد باران اکتفا شده است.
آیتالله هاشمی رفسنجانی نیز که تا سالها قبل سه سفره افطاری معروف؛ اولی سفره پیش روی وزرای دولت پنجم و ششم، دومی اعضای مجمع تشخیص مصلحت و سومین سفره هم به افتخار کارمندان مجمع را پهن میکرد، طی سالهای اخیر به یک مراسم افطاری محدود بسنده کرده است. رسم افطاری دادنها اما فقط به روسای جمهور سابق و فعلی ختم نمیشود و احزاب و تشکلهای سیاسی چون حزب موتلفه، مجمع روحانیون مبارز، جامعه مهندسین و مردمسالاری همپای چهرههای سیاسی سفرههای افطاری خود را پهن میکنند. از اصولگرایان افرادی چون محمدرضا باهنر، محسن رضایی، محمدباقر قالیباف و علیاکبر ناطق نوری شلوغترین سفرهای افطار را دارند. شهرت افطار ناطق نوری در اردوگاه اصولگریان بیش از دیگران است که به سنت سالهای قبل استانداران دوران وزارت کشور خود در دهه ۶۰ و برخی از مدیران دولتهای قبلی را به صرف افطار به باشگاه وزارت کار دعوت میکند. در جناح مقابل نیز مصطفی کواکبیان، احمدپورنجاتی، قدرتالله علیخانی، عبدالله نوری، علی اکبر محتشمیپور، سیدهادی خامنهای و احمد مسجد جامعی از جمله شخصیتهایی اصلاحگرایی هستند که در دوران پس از اصلاحات و هر ساله مراسم افطاری را با حضور سیاسیون برگزار میکنند.
حجت الاسلام حسن روحانی، رئیس جمهور منتخب اما در اولین مراسم رسمی با بهارستان نشینان میهمان سفره افطاری آنها خواهد بود. دیداری که چندین بار به تعویق افتاد و حال گویا براساس اخبار اعلام شده از سوی هیأت رئیسه مجلس قرار است یکشنبه آینده مجلس اولین سفر افطاری را برای رئیس جمهور منتخب پهن کند. تا اینگونه مجلس گامهای تعاملی خود برای دولت را بردارد و شاید پایه گذار رویهای جدید دیگر بین دو قوه باشد رویهای که تاکنون به شکلی مرسوم بین دو قوه وجود نداشته است که رئیس جمهور میهمان افطار نمایندگان باشد یا نمایندگان مهمان افطار رئیس جمهور! حسن روحانی آیا به رسم روسای جمهور قبل خواهد رفت و سفرههای افطارش را با طعم سیاست پهن میکند یا نه؟
شرق هم در مطلبی با تیتر «افطاری با چاشنی کابینه» نوشته است: باور بعضی چیزها دشوار است مثل این مورد که رییسجمهور منتخب و نمایندگان مجلس با هم دیدار خواهند کرد و آنوقت هیچ حرفی از کابینه دولت آینده زده نخواهد شد. قرار است روز یکشنبه ۲۳ تیر ساعت ۱۹، نمایندگان مجلس شورای اسلامی با رییسجمهور منتخب دیدار کنند. در این دیدار که با توافق علی لاریجانی، رییس مجلس و حسن روحانی، رییسجمهور منتخب مقرر شده است، ابتدا لاریجانی سخنرانی میکند و بعد روحانی و سپس ضیافت افطار برگزار میشود.
آشوریتازیانی، عضو هیأترییسه مجلس، درباره اینکه آیا در این دیدار برای کابینه رایزنی خواهد شد، گفت: «هدف از حضور آقای روحانی در ضیافت افطاری مجلس، باز شدن باب گفتوگو میان مجلس و رییس دولت یازدهم است، به گونهای که هم آقای روحانی و هم نمایندگان مجلس نظرات و پیشنهاداتشان را در مورد نحوه افزایش تعامل دولت و مجلس مطرح خواهند کرد و این ضیافت برای رایزنی درباره کابینه نیست». اینکه دیدار نمایندگان با روحانی جلسهای دوستانه یا فتح بابی برای گفتوگو میان مجلس و دولت باشد یا اصلا این ابهام که این افطاری قرار است سیاسی باشد یا نه، چندان فرقی نمیکند چه اینکه روشن است در آستانه تحویل گرفتن دولت از سوی روحانی، رفتهرفته بحث و حدسها و فشارها و رایزنیها در مورد کابینه دولت یازدهم افزایش پیدا کرده است؛ کابینهای که رییسجمهور منتخب درباره آن گفته که تلاش خواهد کرد کابینهای «فراگیر» تشکیل دهد. اصلاحطلبان که خود را پیروز اصلی انتخابات ریاستجمهوری یازدهم میدانند بارها از سهمخواهی از دولت روحانی برائت جستهاند و مدعی شدهاند که فقط مطالبات اصلاحطلبانهشان را از دولت آینده بهطور جدی پیگیری خواهند کرد. اما جناح رقیب چطور؟ اصولگرایان هرچند از کرسی ریاستجمهوری ناامید شدهاند اما هنوز به اینکه بتوانند با نفوذ یا چانهزنی، افراد نزدیکتر به تفکر اصولگرایی یا لااقل افرادی که میزان اصلاحطلبی آنان پایینتر است را وارد دولت آینده کنند، امیدوارند. انتقاد عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس درباره برخی اظهارات نمایندگان در مورد کابینه حاکی از وجود چنین رویکردی در مجلس است. «جواد جهانگیرزاده» در گفتوگو با «شرق» در اینباره گفت: «برخی نمایندگان از اکنون خط و نشان میکشند که مثلا به گزینه «الف» رأی میدهند و به گزینه «ب» نه. من مخالف این مساله هستم، هر نمایندهای هم اگر میخواهد در اینباره صحبت کند تنها باید از جانب خود صحبت کند».
حسین شریعتمداری این بار زیر تیغ
روزنامه کیهان و مدیر آن حسین شریعتمداری، امروز هدف واکنش جدی روزنامههای اصلاحطلب قرار گرفته است. پس از اینکه روز گذشته اعتراضات رئیس دیوان عالی کشور در مورد تعابیر به کار برده شده در کیهان مورد توجه روزنامهها قرار گرفت، امروز چندین روزنامه به مطالب کیهان واکنش نشان دادهاند.
بهار در آغاز مطلبی با نام «خیالبافیهای کیهان برای پروژههای تخریب» نوشته است: اصولگرایانی که هشت سال یکتنه بدون وجود رقیبی در عرصه سیاست میتاختند، هیچ گاه فکر نمیکردند روزگارشان در دوره دولتداری محمود احمدینژاد اینچنین شود. آنها هرچه در چنته داشتند روی میز رقابت ریختند. اما درنهایت نامزد پیروز کسی خارج از تفکرات تندروانه اصولگرایان نبود. پیروزی حسن روحانی با حمایت دو رییسجمهوری دوران سازندگی و اصلاحات و شکست تفکرات اصولگرایی اما پایان ماجرای اصولگرایان نیست.
اصولگرایان تندرو این روزها، روزهای خوشی ندارند. نگرانی از چینش کابینه دولت روحانی تندروهای اصولگرا را به واکنش واداشته است. برای اصولگرایان، نزدیکی روحانی به تفکرات اصلاحطلبان و دوری او از تندروهای اصولگرا آنقدر ناخوشایند است که نمیخواهند باور کنند این انتخابات پایان کار تفکرات تندروانهشان بوده است. خط خوردن تفکرات تندروی اصولگرایی در حالی است که سرمقالهنویس کیهان، ادامه این روند را برنتافته و در تحلیلی غیرقابل باور که بیشتر به خیالبافی نزدیک است تا واقعیت، مدعی شدهاست که اصلاحطلبان به دنبال تخریب روحانی هستند. حسین شریعتمداری در سرمقاله چهارشنبه ۱۹ تیر کیهان، مینویسد اطلاعات ویژهای از پروژهای برای تخریب روحانی دارد.
احمد شیرزاد هم در مطلبی با تیتر «حنایتان دیگر رنگ ندارد» شدیدا به کیهان حمله کرده و نوشته است: اینگونه تحلیل کردن آن هم از سوی مدیرمسئول روزنامه کیهان امری نو و جدید نیست. در واقع باید گفت که این قبیل تحلیلها که میتوان از آن به عنوان تحلیلهای کیهانی نام برد اصولا ارزش نقد محتوایی ندارد. حسین شریعتمداری به دلیل صبغهای که در نوشتار خود دارد، دوست دارد همه چیز و هر حرکتی را امنیتی ببیند.
او در تحلیلهای خود با نگاه امنیتی طوری اوضاع را نشان میدهد که باورش حتی برای عوام هم مشکل است. آقای شریعتمداری آنقدر نگاهش امنیتی است که حتی اگر درباره آب و هوا هم کسی نظری داشته باشد، وی به قدری کافی دلایل و مدرک از ارتباط استکبار جهانی با همکاری عوامل داخلی رو میکند تا نشان دهد که این دو با همکاری یکدیگر باعث بالارفتن درجه حرارت هوا شدهاند. ایشان باید دیگر درک کرده باشد که اینگونه تحلیلکردنها رنگ باخته است. باید گفت که آقای شریعتمداری! حنایتان دیگر رنگ ندارد. تحلیلهای امنیتی دیگر رنگ باخته است. آقای شریعتمداری به عنوان یک شهروند حق دارد که یک تحلیل و نظر را قبول نداشته باشد. راهحلش این است که با ارائه استدلال و منطق ثابت کنید که یک طرز تفکر اشتباه است. اما آقای شریعتمداری روشی غیر از این روش را در پیش گرفته است. ایشان با ارائه استدلالها و ارائه مدارک غیرمرتبط طوری تحلیل میکند که انگار مدارک را از کره مریخ آورده است. اصولگرایان امروز در شرایطی نیستند که بخواهند این تحلیلها را بشنوند. بلکه راه مفید امروز برای اصولگرایان تحلیل درباره علل شکست آنان است تا بتوانند روشهای خود را اصلاح کرده و به عنوان یک جبهه آبرومند به فعالیت سیاسی خود ادامه بدهند. آقای شریعتمداری بهتر است اگر مدارکی دال بر ایجاد توطئه و تخریب دارد با مدارک و تحلیلهای قابل دفاع آن را ارائه بدهد.
روزنامه ابتکار هم در مطلبی با تیتر «حسین شریعتمداری؛ مهاجمی در کانون حملات» به توصیف این روزهای شریعتمداری پرداخته است: حسین شریعتمداری روزنامه نگاری است که بدون تردید در فضای سیاسی ایران میتواند جنجال برانگیز باشد. نوشتههای وی در روزنامه تحت مدیریتش ـ آن چنان که برخی تحلیل میکنند ـ تنها نظر یک روزنامه نگار نیست، بلکه میتواند نشان دهنده نظر طیفی قدرتمند در سیاست ایران باشد.گاه نیز میتواند سمت و سوی تحولات در فضای سیاسی ایران را نشان دهد. او میتواند هر زمان که بخواهد «نیمه پنهان» مخالفانش را در یک روزنامه سراسری افشا کند. همیشه هم مدعی است که اسنادی در اختیار دارد.
او هیچگاه خسته نمیشود که یک روز در میان رئیس جمهور سابق کشور را بدون هیچ محاکمهای به خیانت به کشور و ملاقات با جرج سوروس یهودی متهم کند. در این رهگذر تکذیبیه طرف ماجرا هم هیچ اهمیتی ندارد. مدیر مسئول کیهان در طول دو دهه گذشته نقش یک مهاجم را داشته است. اگرچه خودش را مدافع ارزشهای نظام و انقلاب و رهبری میخواند. اینک اما چند روزی است که این روزنامه نگار کهنه کار اصولگرا در کانون انتقادات طیفهای مختلف سیاسی از جمله دوستان اصولگرای خود قرار گرفته است.
او که در روزهای پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری تمام تلاش خود را برای ایجاد وحدت در میان نامزدهای اصولگرا و شکست دکتر حسن روحانی (که در نظرسنجیها جهش فوق العادهای پیدا کرده بود) به کار برد و در این راه از توصیه و سرزنش نامزدهای مورد علاقهاش نیز دریغ نکرد، یک روز پس از انتخابات مانند بخشی دیگر از اصولگرایان در نقش یک حامی حسن کاندیدای پیروز انتخابات ظاهر شد و در این راستا نیز آرای وی را به گونهای تحلیل میکند که گویی هیچ تفاوتی با پیروزی سعید جلیلی، قالیباف و ولایتی ندارد.
از همین منظر او با نامزد پیروز به گونهای عمل کرده که در صورت پیروزی سعید جلیلی نیز عمل میکرد. به او توصیه میکند که چگونه رفتار کند. چگونه کابینهاش را انتخاب کند و البته پا را از توصیه فراتر گذاشته و از رئیس جمهور منتخب میخواهد که از حامیانش در انتخابات نیز دوری گزیند. در روزهایی که بسیاری از مسئولان عالی رتبه نظام وفعالان سیاسی اصلاح طلب و اصولگرا (حتی نامزدهای شکست خورده) خواستار ایجاد آرامش در فضای سیاسی کشور شدهاند، او شیوه گذشته خود را ادامه میدهد و توصیههایی ارائه میکند که بدون تردید در ۱۶ سال اخیر به گواهی برخی تحلیلگران بر التهابات افزوده است.
وزیر کشور مناسب برای محمدرضا خاتمی
محمدرضا خاتمی، نایب رئیس مجلس ششم هم از جمله چهرههایی است که امروز در روزنامهها حضوری جدی دارد. سخنان وی در مورد گزینه مناسب برای وزارت کشور و دولت آینده و نیز غیرقانونی خواندن انحلال حزب مشارکت در چند روزنامه مورد توجه قرار گرفته است.
روزنامه اعتماد بخشی از سخنان محمدرضا خاتمی را مورد توجه قرار داده است که در آن گفته: «مهمترین مطالبه ما از روحانی اجرای قانون اساسی است». اعتماد در این مورد نوشته است: محمدرضا خاتمی، نایــــب رییس مجلس ششم مهمترین مطالبه خود از حسن روحانی را اجرای قانون اساسی و ایستادگی در برابر بیقانونی میداند. او که با سایت خبری جماران گفتوگو کرده است در پاسخ به این سوال که شما در سخنان خود بارها اشاره کردید که دنبال سهم خواهی نیستید اما آیا رایزنی و توصیههایی داشتید که چه فردی با چه شرایطی وزیر کشور شود تا شرایط برای احزاب سیاسی بهبود پیدا کند، میگوید: در برنامه آقای روحانی به وضوح میتوان مشاهده کرد که ایشان به توسعه سیاسی پایبند است اما اینکه اولویت به چه بخشی داده میشود هنوز مشخص نیست. حوزه مرتبط با توسعه سیاسی، وزارت کشور است به همین دلیل فردی باید در راس وزارتخانه قرار بگیرد که با تمام وجود به توسعه سیاسی پایبند باشد.
وی افزود: اگر کسی توسعه سیاسی را قبول نداشته باشد، نمیتواند در رأس این وزارتخانه قرار بگیرد زیرا برنامههای آقای روحانی را قبول ندارد. اگر کسی موافق بگیر و ببند باشد موافق توسعه سیاسی نیست یا اگر کسی بر مطبوعات فشار وارد میکرد یا از اعمال فشار بر مطبوعات حمایت میکرد این افراد کسانی هستند که به توسعه سیاسی پایبند نیستند. کسانی که برخورد خوبی با خبرنگاران نداشتند یا نهادهای مدنی را توطئه دشمن میدانند افرادی هستند که نمیتوانند در رأس وزارت کشور قرار بگیرند. خاتمی ادامه داد: وزیر کشور باید کسی باشد که توسعه سیاسی را قبول و به تحزب باور داشته باشد و انتخابات را آزاد برگزار کند. من در بین اصولگرایان کسی را نمیشناسم که این صفت را داشته باشد مگر اینکه خود را نشان نداده و سکوت کرده باشد، بنابراین انتظار ما این است که یک اصلاح طلب شناخته شده و مؤمن به توسعه سیاسی در راس وزارتخانه قرار بگیرد.
ریشهری هم به صحنه بازگشت
روزنامه آرمان درباره بازگشت این نامزد انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶ به صحنه سیاست نوشته است: هر روز که از انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیسجمهور منتخب میگذرد، تعداد بیشتری از میانهروهایی که تا پیش از این خانهنشینی را به هر حضوری در عرصه سیاسی و دولت ترجیح میدادند، فضا را برای فعالیت مجدد مناسب میبینند و از گوشه و کنار خبر بازگشت آنها به گوش میرسد. پس از ناطقنوری که خبر رسید از سوی گروهی برای تشکیل حزب فراگیر دعوت به همکاری و ارائه رهنمودهای فکری شده است، روز گذشته هم عنوان شد که آیتالله ریشهری عزم ورود به دنیای سیاست را دارد. خبر اینگونه بود: تسنیم روز گذشته نوشت که یکی از چهرههای نزدیک به محمد شریعتمداری میگوید، آیتالله ریشهری از تشکیل جبهه اعتدال توسط شریعتمداری استقبال کرده و حتی قبول کرده که کتابی هم درباره اعتدال در اسلام بنویسد. محسن بهرامی درباره اینکه آیا آیتالله ری شهری به عنوان چهره تاثیرگذار در جبهه اعتدال ورود پیدا خواهد کرد؟ گفت: اطلاعی ندارم، این موضوع را باید از شخص شریعتمداری سوال کنید. آنچه میدانم این است که وی از تشکیل چنین جبههای استقبال کرده و قول داده که در زمینه تالیف مطالب اعتدال در اسلام، به جبهه کمک کند. بهرامی با بیان اینکه جبهه اعتدال در ابتدای فعالیت نمیخواهد سیاسی عمل کند، اظهار کرد: هدف اولیه این جبهه حرکت اخلاقی-اجتماعی است نه سیاسی؛ البته ممکن است در انتخابات آینده نقش تاثیرگذاری هم داشته باشد ولی بیشتر نگاه شریعتمداری در مراحل مقدماتی جبهه اعتدال، حرکت اجتماعی، فرهنگی و اخلاقمدارانه است تا سیاستورزی.
اعتماد هم در بخشی از مطلبی با نام «محور جبهه فراگیر اعتدال کیست؟» نوشته است: فکر کردن به سرانجام حزب جمهوری اسلامی شاید مهمترین دلیلی باشد که هاشمی نمیخواهد تمامی نیروهای انقلاب را حول خود جمع کند. اگرچه جبهه مخالفان هاشمی رفسنجانی امروز در ضعیفترین دوران حیات سیاسی خود به سر میبرند اما تشکیل حزب از سوی هاشمی میتواند آنها را هم متحد کند. تنها تفاوت این دو اتحاد این است که وحدت حول محور اعتدال با نماد آیت الله هاشمی رفسنجانی ایجابی بوده و وحدت برای بر هم زدن برنامه رقیب کاملا سلبی است و تجربه نشان داده نتیجه مطلوبی به همراه ندارد. در هفتههای گذشته موضوع تشکیل حزب فراگیر بار دیگر توسط افراد مختلف مطرح شد. ابتدا زمزمههای تشکیل حزب توسط محمدرضا عارف مطرح شد. این گمانه با سفرهای زنجیره یی عارف به استانهای مختلف بیش از پیش تقویت شد و حالایک اتفاق کاملامحتمل است. اصولگرایان هم برای اینکه رنج باخت را کم کنند و از حالا به فکر بازی بعدی باشند راه اندازی حزب بزرگ با لیدری ناطق نوری را دنبال میکنند. البته آنها خود به خوبی میدانند که ناطق نوری که امروز او را به عنوان لیدر حزب جدیدشان میخوانند همان کسی است که در جریان انتخاب نامزد نهایی اصلاح طلبان در همین انتخابات گذشته نقش موثری داشت. از طرفی بیمهری اصولگرایان به او پس از آنچه در سال ۸۸ رخ داد بیش از همیشه ناطق را از اصولگرایان دور کرده است.
در کنار تلاشهای راست و چپ برای تشکیل حزب جدید برخی نیز به دنبال ایجاد جریان سوم هستند؛ همان جریانی که یک بار با عدم موفقیت محمد محمدی ری شهری در انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶ به طور کامل از بین رفت و هرگز نتوانست صدای سومی در ساحت سیاسی ایران باشد. حال با کاندیداتوری محمد شریعتمداری و فعالیت جدید برخی از اعضای جمعیت دفاع از ارزشهای انقلاب اسلامی با مرکزیت محمد شریعتمداری و محمد محمدی ری شهری قصد دارند تا جریان ناکام گذشته را به جبهه فراگیر اعتدال تبدیل کنند. آنها به اندازه ۱۴ سال با تجربهتر شدهاند. راه و روشها معلوم است. از آن جمع متضاد که جمعیت دفاع از ارزشها را تشکیل میدادند امروز روح الله حسینیان با جبهه پایداری روزگار میگذراند و احمد پورنجاتی در حلقه مشاوران حجت الاسلام خاتمی. محمد شریعتمداری نامزد احراز صلاحیت نشده انتخابات است و از همه مهمتر آیت الله ری شهری که مدت هاست هیچ سراغی از سیاست نگرفته است. جبهه فراگیر اعتدال قرار است با محوریت شریعتمداری و ری شهری تشکیل شود. اما آیا اعضای سابق حاضرند دوباره دور یک میز بنشینند؟