شنبه ۱۰ آبان ۱۴۰۴ - November 01 2025
کد خبر: 95492
تاریخ انتشار: 10 آبان 1404 13:40
روزنامه عبری یدیعوت آحارونت تحلیل کرد؛

تهران مسیر خود را تغییر نداده و نخواهد داد؛ این هم شواهدش

به نظر می‌رسد که تهران قصد ندارد مسیر خود را تغییر دهد. افزون بر این، حفظ گزینه‌ی هسته‌ای، بازسازی توان نظامی، و ادامه‌ی حمایت از «محور مقاومت» از نگاه مقامات عالی‌رتبه‌ی تهران، نسبت به گذشته حتی ضروری‌تر از پیش است تا بازدارندگی در برابر دشمنان — به‌ویژه اسرائیل — تقویت شود.

تهران مسیر خود را تغییر نداده و نخواهد داد؛ این هم شواهدش

روزنامه عبری یدیعوت آحارونت نوشت: در روزهای اخیر، چندین گزارش دریافت شده است که ارزیابی پیشین را تقویت می‌کند مبنی بر اینکه ایران، با وجود ضربات شدیدی که خود و نیروهای نیابتی‌اش در منطقه در دو سال گذشته — و به‌ویژه پس از «جنگ ۱۲ روزه» در ژوئن ۲۰۲۵ — متحمل شده‌اند، قصد ندارد از سیاست فعلی خود دست بکشد.
 
به گزارش«انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: رافائل گروسی، رئیس آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA)، در مصاحبه‌ای با خبرگزاری آسوشیتدپرس فاش کرد که بازرسانش — که از زمان جنگ مجاز به انجام فعالیت‌های نظارتی در ایران نبوده‌اند — از طریق تصاویر ماهواره‌ای «تحرکاتی» را در اطراف سایت‌هایی شناسایی کرده‌اند که ذخایر اورانیوم ۶۰ درصد غنی‌شده در آن‌ها نگهداری می‌شود؛ ذخایری که ایران حتی پس از حمله به تأسیسات هسته‌ای خود همچنان حفظ کرده است. هرچند در این مرحله هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد تهران در پی بازسازی توانایی‌های غنی‌سازیِ آسیب‌دیده در جنگ است، اما نمی‌توان احتمال داد که در آینده تلاش نکند از اورانیوم غنی‌شده‌ای که همچنان در اختیار دارد برای پیشبرد مسیر مخفیانه‌ای به سوی ساخت سلاح هسته‌ای استفاده کند.
 
در همین حال، شبکه‌ی CNN به نقل از منابع اطلاعاتی اروپایی گزارش داد که ایران، واردات دریایی «سدیم پرکلرات» از چین را افزایش داده است — ماده‌ای که در تولید سوخت جامد برای موشک‌های بالستیک به‌کار می‌رود. این گزارش به مجموعه گزارش‌های دیگری می‌پیوندد که حاکی از تلاش ایران برای بازسازی و ارتقای توانمندی‌های نظامی خود، به‌ویژه در زمینه‌ی سامانه‌های موشکی دوربرد است؛ سامانه‌هایی که جمهوری اسلامی آن‌ها را — حتی پس از جنگ — دارایی راهبردی خود برای آسیب رساندن به اسرائیل، فرسایش قدرت آن و محدود کردن توانش برای ادامه‌ی جنگ‌های طولانی‌مدت (به‌دلیل محدودیت در توان رهگیری موشکی) می‌داند.
 
در عرصه‌ی منطقه‌ای نیز شواهد بیشتری از تلاش جمهوری اسلامی برای بازسازی توان نیروهای نیابتی‌اش، به‌ویژه حزب‌الله، به دست آمده است. در حالی که نیروی هوایی اسرائیل تقریباً به‌طور روزانه به لبنان حمله می‌کند، این سازمان لبنانی همچنان در حال بازسازی قدرت خود و انباشت موشک‌ها، راکت‌ها، توپخانه و تجهیزات رزمی دیگر است — بخشی از آن از طریق سوریه قاچاق می‌شود، با وجود تلاش نیروهای امنیتی سوری و اسرائیلی برای ناکام‌گذاشتن این عملیات.
 
در عراق نیز، ایران همچنان به تقویت شبه‌نظامیان شیعه‌ی مورد حمایت خود ادامه می‌دهد و سلاح‌هایی را در اختیار آن‌ها می‌گذارد که ممکن است در حملات آینده علیه اسرائیل استفاده شود. علاوه بر این، دستگاه امنیت کل اسرائیل و ارتش این کشور اخیراً یک عملیات گسترده‌ی قاچاق سلاح‌های پیشرفته از مبدأ ایران به مقصد کرانه باختری را خنثی کرده‌اند؛ هم‌زمان نیروهای وفادار به دولت یمن، یک کشتی ایرانی حامل تسلیحات — از جمله موشک‌های کورنت — را توقیف کردند که به مناطق تحت کنترل جنبش حوثی در نزدیکی تنگه‌ی باب‌المندب می‌رفت.
 
در واقع، به نظر می‌رسد که تهران قصد ندارد مسیر خود را تغییر دهد. افزون بر این، حفظ گزینه‌ی هسته‌ای، بازسازی توان نظامی، و ادامه‌ی حمایت از «محور مقاومت» از نگاه مقامات عالی‌رتبه‌ی تهران، نسبت به گذشته حتی ضروری‌تر از پیش است تا بازدارندگی در برابر دشمنان — به‌ویژه اسرائیل — تقویت شود.
 
بعید است که مسیر ایران به سمت سلاح هسته‌ای بدون یک چارچوب پایدار و بلندمدت مبتنی بر توافقی که ظرفیت‌های غنی‌سازی را به‌شدت محدود کند، بازرسی‌های مؤثر و گسترده‌ی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را ممکن سازد، و درباره‌ی مواد شکافت‌پذیر باقی‌مانده پس از جنگ تصمیم‌گیری کند، قابل مسدود شدن باشد.
 
این به آن معنا نیست که ایران از رویدادهای دراماتیک دو سال گذشته در منطقه آسیب ندیده است. بی‌تردید جمهوری اسلامی با چالش‌های جدی روبه‌روست. 
 
اما ایران همچنان می‌تواند از چند فرصت نیز بهره‌مند شود:
 
از جمله بقای حماس در نوار غزه، تأخیر در خلع سلاح کامل حزب‌الله، بی‌ثباتی در سوریه، رقابت میان ایالات متحده با روسیه و چین که به تهران اجازه‌ی حفظ روابط با هر دو را می‌دهد، آسیب به جایگاه بین‌المللی اسرائیل، و برداشت کشورهای منطقه از اسرائیل به‌عنوان تهدیدی علیه ثبات خاورمیانه.
 
در نتیجه، منطقی است که فرض کنیم تضعیف ایران لزوماً فرآیندی برگشت‌ناپذیر نیست. با درنظرگرفتن این واقعیت، اسرائیل باید خود را برای احتمال دور تازه‌ای از رویارویی با ایران آماده کند — به‌ویژه در سناریوی احیای توان هسته‌ای — و به اقدامات بازدارنده برای جلوگیری از بازسازی محور طرفدار ایران به رهبری حزب‌الله ادامه دهد.
 
در عین حال، امروز بیش از هر زمان دیگر آشکار شده است که راه‌حل‌های نظامی و دستاوردهای عملیاتی به‌تنهایی کافی نیستند.
 
همچنین تردید است که بتوان از بازسازی توان محور طرفدار ایران جلوگیری کرد مگر با تقویت دولت‌های مرکزی در جهان عرب، ایجاد جایگزین‌هایی برای نفوذ ایران، و پیشبرد روندهای تثبیت سیاسی و امنیت منطقه‌ای که به‌طور نسبی مانع از بهره‌برداری ایران از ضعف ساختاری کشورهای منطقه و وضعیت بی‌ثباتی و جنگ شود.
 
در نهایت، موفقیت اسرائیل در کارزار علیه ایران تا حد زیادی به توانایی‌اش در بهره‌گیری از «پنجره‌ی فرصت فعلی» بستگی دارد — تا دستاوردهای نظامی و عملیاتی خود را به اهرمی برای شکل دادن به واقعیت جدید منطقه‌ای تبدیل کند؛ واقعیتی که به مهار ایران، تضعیف بیشتر آن و جلوگیری از بازیابی قدرتش بینجامد.

نسخه چاپی
ارسال به دوستان
بازدید از صفحه اول
نظرات شما
مهمترین اخبار - صفحه خبر