حامد رحیمپور در خراسان نوشت: اگر نگوییم همه، حداقل اعضای تیم رسانهای دولت میدانند که جنگ هنوز تمام نشده؛ میدانش اذهان و افکار مردم و هدفش ایجاد اضطراب روحی روانی و درهم شکستن تاب آوری ملی و روحیه مردمی است. از این رو تداوم آرایش جنگی دولت ضروری است.
ازسویی نباید مردم و جامعه را ترساند و مایوس کرد و از دیگر سو، اطلاعرسانی دقیق و بهنگام از شرایط سخت کشور به مردم، جزئی از مدیریت بحران و شرایط جنگی است. همزمان باید ملت و جامعه را از اقدامات دولت برای برون رفت از این وضعیت مطلع کرد، وزرا و مسئولان باید بیشتر از عملکرد خود با مردم حرف بزنند و هماهنگی و هم افزایی بین ارکان رسانهای دولت لازم است.
مردم باید احساس کنند و با چشم ببینند که همه برای برون رفت از این وضعیت، همراه و هماهنگ در تلاش هستند و اقدام و نگاه جناحی و حزبی برای ناکارآمد کردن دولت یا ناکارآمد نشان دادن آن نه مصلحت است و نه خدمت به کشور؛ اما چه میتوان گفت که دولت چهاردهم بعد از حدود ۱۵ماه از عمرش هنوز صدا ندارد، آن نواها و صداهای خفیف و دوری هم که شنیده میشود، بیشتر صدای اختلاف و تفرقه بین همان افرادی است که باید صدای دولت باشند.
ما در خراسان از ابتدای آغاز بهکار دولت، بارها درباره ضعف دستگاه رسانهای و ناهماهنگی پیامها وعدم صلاحیت برخی اعضا هشدار داده بودیم. شورای اطلاع رسانی، معاونت ارتباطات ریاست جمهوری و سخنگوی دولت، سه رکن و در واقع حلقه اصلی انتقال پیام دولت به مردم اند. افرادی که باید قدرت بیان قوی، درک رسانهای بالا و هوش هیجانی مناسب برای ایفای این مسئولیت داشته باشند و روایت واحد و روشن دولت را به زبان ساده برای جامعه توضیح دهند، خود به چالشی برای دولت در این شرایط تبدیل شدهاند.
وقتی از یک دولت صدای اختلاف و یا چندصدایی شنیده میشود، مردم نمیدانند کدام را باور کنند، این پراکندگی صداها بزرگترین دشمن اعتماد عمومی است. پیامِ نامنسجم، بازار شایعه را گرم میکند، هزینه اعتماد عمومی را بالا میبرد و در نهایت، ظرفیت اقناع دولت را میسوزاند.
شاید همین تکثر صداها موجب اخلال شده است. شاید نبود فرماندهی واحد در حوزه اطلاعرسانی موجب خالی کردن شانهها زیر بار مسئولیت شده است، شاید بوروکراسی اداری موجب انفعال در حوزه اطلاعرسانی شده است و…
بدین خاطر است که دلسوزانه میگوییم دولت باید فکری به حال صدا و زبانش بکند، زبانی که اکنون در بسیاری از موضوعات ناهماهنگ است، معلوم نیست مشغول حل مشکل است یا تماشاچی و یا در حال تولید مشکل. مردم با بحرانها مواجه میشوند، با آن دست و پنجه نرم میکنند ولی هیچ صدایی از دولت بلند نمیشود.
آقای پزشکیان لطفا فکری به حال صدای دولت کنید!