
مخاطبان میخوانند هفت میلیارد برای دو مسابقه! یعنی دقیقا 7 میلیارد برای 12 دقیقه مبارزه روی تشک کشتی! و بعد سوال میکنند دقیقهای چند حساب کردهاند؟ ما حساب کردیم و میشود دقیقهای 580 میلیون تومان. این دستمزدی است که حسن یزدانی برای دو مسابقه کشتی با لباس استقلال جویبار دریافت میکند؛ دقیقهای تقریبا 600 میلیون تومان.
هدف این نوشته تخریب ژنرال هشت ستاره کشتی ایران نیست که بارها گفتهایم و نوشتهایم آنقدر که او برای ایران افتخار کسب کرده با هیچ رقم مادی قابل اندازهگیری نیست. مساله برمیگردد به واکنش عموم مردم با حقوق ماهی 20، 30 میلیون و البته بازخوانی داستان همیشگی مقایسه کشتی و فوتبال که اتفاقا سرپرست تیم استقلال جویبار هم برای عادی نشان دادن دستمزد حسن به آن اشاره کرده است: «یک فوتبالیست درجه چندم که حتی هنوز در تیم ملی هم جایی ندارد 100 میلیارد پول میگیرد، بنابراین 7 میلیارد تومان برای کشتیگیری که این همه افتخار کسب کرده حداقل قرارداد است.»
این دفاعیه هم تاثیری روی واکنشها نداشته و خیلی از علاقهمندان به ورزش که در وضعیت فعلی اقتصادی تحت فشار قرار دارند پرداخت چنین مبلغی ازسوی هلدینگ خلیجفارس به یک کشتیگیر برای دو مسابقه را غیرمنصفانه ارزیابی میکنند. عده دیگری هم خطاب به کشتیگیران میگویند: «دیگر نبینیم بابت دستمزد پایین و پاداش کم و مشکل اقتصادی گلایه کنید و به فوتبالیستها بپرید.» هلدینگ خلیجفارس امسال در هر رشتهای که برای تیمداری ورود کرده بیشترین هزینهها را انجام داده است؛ گرانترین تیم فوتبال تاریخ لیگ برتر، یک تیم پرستاره در لیگ بسکتبال، جمع کردن بهترینهای فوتسال زنان، آوردن بهترینهای کشتی که قرارداد با حسن یزدانی هم جزیی از همین پروژه است. در حال حاضر همه تیمهای زیرنظر باشگاه استقلال هم در لیگهای داخلی موفق عمل کردهاند. فوتبال صدرنشین است و بسکتبال رکورددار کسب پیروزی متوالی. در کشتی هم استقلال جویبار موفق شد میلیمتری مهمترین رقیبش بانک شهر که اتفاقا مالک پرسپولیس است را شکست دهد. در عین حال نباید فراموش کرد وقتی از عقد قرارداد با ورزشکاری حرف میزنیم باید آن را در بازار خودش بررسی کنیم. برای بار چندم باید اشاره شود که اگر در فوتبال قرارداد یک بازیکن به صد میلیارد میرسد به خاطر این است که گردش مالی فوتبال به چند هزار میلیارد تومان میرسد.
البته به دلیل چرخه اقتصادی معیوب و انحصار صداوسیما و تعداد زیادی معضل دیگر که قبلا مورد بحث قرار دادیم این گردش مالی و درآمد ناشی از آن درست توزیع نمیشود. از سمت دیگر وقتی از قرارداد 50 میلیارد تومانی یک فوتبالیست حرف میزنیم از یک فصل، انجام دستکم سی تا سی و پنج بازی، دوران بدنسازی، پروازهای متوالی و از همه مهمتر پر کردن حداکثری ساعات اوقات فراغت مردم به عنوان مشتریان دنیای سرگرمی چه با خود مسابقه چه با اخبار و حواشیاش حرف میزنیم. در صورتی که کشتی در حال حاضر چنین نیست. وقتی از لیگ کشتی حرف میزنیم منظور یک فصل نیست، بلکه چند روز مسابقه متمرکز است که در عرض یکی، دو هفته وقایع و اخبارش جمع و جور میشوند. گردش مالی لیگ کشتی اصلا قابل مقایسه با فوتبال نیست و اساسا برگزاریاش هیچ توجیهی جز کمک کردن به کشتیگیران از لحاظ درآمدی ندارد. حتی اعضای تیم ملی هم از دل لیگ انتخاب نمیشوند و چرخههای خاص خودشان را دارند. در صورتی که لیگ فوتبال هیچ دستاوردی هم که نداشته باشد منجر به انتخاب بازیکنان تیم ملی میشود. خلاصه که دستمزد هفت میلیاردی حسن یزدانی برای دو مسابقه به دلایل مختلف حاشیهساز شده است.
اغلب علاقهمندان به کشتی همانطور که از پرداخت پولهای هنگفت در فوتبال شاکی هستند به این یکی هم انتقاد میکنند و البته با غلظت بیشتر، چراکه دستمزدها در فوتبال به دلایلی که گفته شد اندک توجیهاتی دارد. درنهایت نباید فراموش کنیم آنچه مورد بحث قرار گرفته «کشتی» است و نه هر ورزش دیگر. همه میدانند حساب کشتی با سایر رشتهها متفاوت است و مردم به لحاظ فرهنگی و اسطورهای نگاه متفاوتی به این رشته دارند و حساب دیگری روی کشتیگیران باز میکنند. بخشی از حاشیههای ایجاد شده پیرامون ماجرای دستمزد هفت میلیاردی حسن یزدانی هم به همین موضوع برمیگردد. اسفند سال گذشته بود که حسن یزدانی در یک برنامه تلویزیونی و در پاسخ به سوال مجری در مورد پاداشهای المپیک و... که سر جمع به 24 میلیارد تومان میرسید جوری که انگار این پول هیچ چی نیست، گفت: «مگر میشود با 24 میلیارد خانه خرید؟»
ما همان موقع نوشتیم که منظور حسن یزدانی این نبوده که پول بیشتری میخواهد، بلکه خواسته شرایط سخت اقتصادی را به نقد بکشد که یعنی اوضاع آنقدر بد شده که حتی با چنین رقم هنگفتی هم نمیشود یک سرپناه پیدا کرد، منتها فن بیانش خوب نبوده. اما آن جمله آنقدر جنجالی شد که دیگر گوش کسی به این توضیحات بدهکار نبود. یزدانی چند ماه آماج تخریب و انتقادات قرار گرفت تا سوژه جدید آمد و آن یکی فراموش شد. اما حالا با ماجرای این هفت میلیارد بدون درنظر گرفتن اینکه هیچ کشتیگیر دیگری چنین دستمزدی نمیگیرد دوباره جنجالها در مورد لزوم مردمی بودن کشتیگیران بالا گرفته است. یکی از کاربران نوشته بود قبلا کشتیگیران عادی زندگی میکردند و درد مردم را میدانستند، اما الان بیشترشان مرفه شدهاند و دیگر درکی از گرفتاری مالی ندارند.