جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - March 29 2024
کد خبر: 8714
تاریخ انتشار: 23 آذر 1392 22:17
گفت وگوی شبکه ایران با رییس انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران

خواستگاری سنتی آری یا نه؟ / باید و نبایدها در سین جیم های خواستگاری چیست؟

دکتر مصطفی اقلیما، مددکار اجتماعی، آسیب شناس و استاد دانشگاه می گوید: اگر خانواده ای (خانواده دختر یا پسر) در برابر پرسش های شما در مراسم خواستگاری واکنش منفی نشان می دهند، بی تردید یک جای کارشان می لنگد؛ چرا که ازدواج، یک بیع است و می بایست تمامی زوایای آن شفاف باشد و اگر نباشد و دروغ و بی صداقتی در آن راه یابد، چون هر معامله دیگری باطل است.

به گزارش راه مردم، نمی دانم شما که این نوشتار را می خوانید از کدام دسته هستید؟ آنها که فکر می کنند مراسم خواستگاری و دنگ و فنگ هایش مربوط به عهد تیرکمان شاه و پارینه سنگی است و دختر و پسر می بایست خود به توافق برسند؟ یا آنها که بر این باورند که هر رسمی بی گمان پیشینه و حکمتی دارد و می بایست با احترام به رسم های پسندیده، آنها را به تمامی به کار گرفت؟ آیا می دانید گفتنی ها و باید و نبایدهای خواستگاری چیست؟ آیا می دانید که کجاها کنجکاوی، یک باید است و معنای منفی و بی احترامی ندارد؟ آیا می دانید یکی از مصداق های آشکار جنگ اول و صلح آخر همین خواستگاری ها است؟
روشن است که هر آنکس که با مفهوم خواستگاری آشنایی داشته باشد، حتی اگر یک بار صحنه خواستگاری را از تلویزیون دیده باشد، می داند که مراسم خواستگاری دو بخش دارد. یک بخش آنچه بزرگترها درباره اش به گفت وگو می نشینند و بخش دیگر قول و قرارها و شرط و شروطی است که میان دختر و پسر، بده بستان وتوافق می شود.
اما نکته جالب توجه و تأسف انگیز آنجا است که برخلاف گذشته های نه چندان دور که پدرها و مادرها، سالاری می کردند و دختر و پسر جایگاهی در انتخاب و تصمیم گیری نداشتند و بزرگترها تصمیم گیرنده اصلی در ازدواج ها بودند، امروزه دنیای فرزند سالاری است و گاه فرزندان خانواده ها چنان سیطره ای بر پدر و مادر دارند که حتی در مراسم خواستگاری بسته به میزان وابستگی شان به فرد مورد علاقه به خود اجازه می دهند که حق پرسشگری و به کارگیری تجربیات و اظهار نظر را از پدر و مادر خود در برابر خانواده دیگر سلب کنند و به گونه ای کاملا غیرمنطقی و کودکانه از خانواده خود می خواهند که چشم بسته سند زیانکاری فرزند و پیامدهای آن را امضا کنند و تمام خواسته های خانواده مقابل را بپذیرند؛ مبادا این وصلت سر نگیرد و به هم بخورد.
و اینجاست که والدین می بایست محکم بر دانسته ها و تجربیات خود ایستادگی و پافشاری کنند و افسار زندگی را به دست فرزند ناپخته خود ندهند؛ حتی اگر این وصلت صورت نپذیرد.
آنچه در این نوشته می خوانید تنها یک پیام دارد و آن، این که در هر یک از دو بخش مراسم خواستگاری خانواده ها می بایست توجه کنند که حرف ناگفته ای پیش از ازدواج باقی نماند؛ از این رو شایسته است که دختر و پسر چهارچوب اعتقادی یکدیگر را به درستی بشناسند، از احساسات، حساسیت ها و انتظاراتشان با یکدیگرسخن بگویند و از شرط و شروط یکدیگر آگاه شوند و واقعیت خود را پنهان نکنند و با ظاهرسازی، خود و دیگری را به اشتباه نیندازند و پس از شناخت ویژگی های مثبت و منفی و نقاط ضعف و قوت طرف مقابل، یکدیگر را به تمامی بپذیرند؛ چرا که قرار نیست پس از ازدواج هیچ یک از دو طرف تغییری کند و اگر جز این اندیشیده شود، این اندیشه چیزی نیست جز یک رویای خام و نابالغ و تخیلی!
آنچه در پی می آید، برآیند گفت و گوی خبرنگار شبکه ایران با دکتر مصطفی اقلیما، رییس انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران درباره گفتنی های خانواده ها در مراسم خواستگاری است.
پرسش نخست من این است که حاصل سال ها تجربه شما توصیه می کند که شروع یک رابطه میان پسر و دختر به قصد ازدواج، به روش سنتی خواستگاری کلید بخورد یا دو جوان ابتدا با یکدیگر دوران آشنایی بی نظارت خانواده را تجربه کنند و سپس طرف مورد علاقه را به خانواده معرفی کنند؟
بی هیچ تردیدی، من خواستگاری سنتی را به خانواده ها پیشنهاد می کنم و براساس آمار به شما می گویم که 85% آقایان با دوست دختر خود ازدواج نمی کنند و مردی که قصد ازدواج و نیت پاک و سالم دارد، مستقیم به منزل دختر مراجعه می کند.


یعنی امکان ندارد که دوستی های امروزی به سرانجام ازدواج برسد؟

متأسفانه درصد آن بسیار پایین است. امروزه تفکر براساس نیاز است. برخلاف زن ها که با داشتن گفتگو و با داشتن یک همدم که آنها را بشنود و درک کند، نیازشان برطرف می شود، مردها با صحبت کردن و تعاملاتی از این دست اغنا نمی شوند و...


در مراسم خواستگاری باید چه چیزهایی پرسیده شود؟

در خواستگاری باید همه چیز پرسیده شود. از سن، از تحصیلات، از زمان فارغ التحصیلی، از شغل، از درآمد، از محل زندگی و... نه تنها باید پرسش شود؛ بلکه باید سند مربوط به هر پاسخ را هم رویت کرد.
آیا پرسش شفاهی کافی نیست. حتما باید سند و مدرک کتبی را دید؟
عنایت داشته باشید من وقتی می گویم سند را ببینید، نشان از بدبینی ندارد و عین واقع بینی است. ما بسیار مواردی داشته ایم که طرف در مورد شغلش، مدرک تحصیلی اش، محل زندگی اش و دیگر چیزها دروغ گفته و چندی بعد معلوم شده است که کلاهبردار بوده و سر از زندان در آورده است. اگر دختر یا پسری مدرک لیسانس دارد، چه اشکالی دارد که شما لیسانس او را ببینید؟ مگر ما کم دکتر و مهندس قلابی و مدارک جعلی تاکنون داشته ایم؟
برخی از خانواده ها این موضوع را بر نمی تابند و گاهی پیش می آید که دختر و پسر خانواده، به سبب واکنش خانواده مقابل و ترس سر نگرفتن پیوند، مانع از پرسشگری والدین می شوند و این اجازه را به آنها نمی دهند. در چنین شراطی چه باید کرد؟
ببینید اینجا همان جایی است که می بایست خانواده محکم و منطقی عمل کند و کوتاه نیاید. حتی به قیمت به هم خوردن مراسم. تجربه سال های دراز برخورد با مردم و مراجعان بسیار زیادی که هر روزه دارم نشان از آن دارد که کسی که در برابر پرسش، به جای پاسخ دادن، واکنش غیر منطقی و منفی نشان می دهد، کارش اشکال دارد یا اینکه از سلامت روانی برخوردار نیست؛ وگرنه این حق خانواده هاست که برای مهم ترین تصمیم زندگی فرزندانشان تمام زوایای یک وصلت را بررسی کنند.
توجه داشته باشید که ازدواج یک بیع است و چون هر معامله دیگری می بایست همه زوایای آن برای دو طرف روشن باشد. اگر شما می خواهید دخترتان را شوهر بدهید، باید بدانید شخصی که مسوولیت زندگی را می خواهد به عهده بگیرد، چه حداقل هایی دارد.
این حداقل ها برای یک پسر که مسوولیت اصلی زندگی را دارد، از دید شما چیست؟
مهم ترین این حداقل ها از نظر من برای یک پسر، ابتدا مسکن است و سپس درآمد مناسب و در سطح خانواده دختر. در تمامی رساله ها دو شرط اولیه برای مرد هست و شرط نخست این است که پسر خانه ای در سطح خانه پدر دختر در محله ای که دختر زندگی می کند، باید خریداری یا اجاره کند.
پسری که به خواستگاری دختر شما می آید و دم از خوشبخت کردن او می زد، شما باید بدانید که با فیش حقوق 700هزار تومانی که از او مشاهده کرده اید، شاید به سختی بتواند برای دخترتان یک آپارتمان 40، 50 متری اجاره کند، پس خورد و خوراک و سایر هزینه ها چه می شود؟ در دنیای واقعی فقر و خوشبختی در کنار هم، اجتماع اضداد است و قابل جمع بستن و ممکن نیست. پس باید از درآمد او آگاه شوید.


اگر خانواده پسر بگویند ما هزینه ها را تأمین می کنیم؛ برای نمونه این که برایشان مسکن فراهم می کنیم. چه؟
اگر چنین چیزی گفتند، اولا حتما بنویسند و منتظر بمانید تا این کار را انجام دهند. دین ما می گوید همه چیز را باید نوشت. حتی اگر به پدرت پول قرض می دهی باید جایی ثبت شود. پس هیچ توافقی نباید شفاهی باشد. آدمها ممکن است زیر گفته هایشان بزنند.
به نظر می رسد که برخی از این موضوعات یک تابوی اجتماعی است و با مطرح شدنش خانواده پسر فکر می کنند که دختر قصد جدایی دارد یا از همان ابتدا خانواده اش می خواهند دخالت کنند و زندگی دخترشان را زیر نظر داشته باشند.آیا به نظر شما شرط نزدیکی محل سکونت که فرمودید در رساله ها هم آمده است؛ یا شروطی مثل حق طلاق باید در مراسم خواستگاری مطرح شود؟
ببینید من از حق طلاق آغاز می کنم. درخواست این حق، یقینا باید مطرح بشود و اگر کسی چنین فکری می کند، باید به او خرده گرفت؛ چرا که هیچ زندگی ای به قصد و نیت جدایی آغاز نمی شود؛ اما هر ازدواجی متأسفانه ممکن است به طلاق بینجامد و اگر خانواده دختر درخواست حق طلاق کنند، تازه شرایط دختر و پسر مساوی می شود و چنانچه خانواده پسر یا خود او به دادن حق طلاق رضایت ندهند، خانواده دختر می توانند درخواست کنند که حق طلاق از پسرهم سلب شود و حکم نهایی را در صورت وجود اختلافات جدی احتمالی، دادگاه تعیین کند. توجه داشته باشید که این موضوع مهمی است. یک مرد می تواند به راحتی همسرش را با داشتن این حق، طلاق بدهد؛ حتی اگر حق با او نباشد، این اختیار را دارد.
در مورد حق انتخاب محل سکونت هم، اگر چنین حقی در شروط ازدواج درج نشود، برای مثال اگر پسری منزلی در یک روستا داشته باشد، می تواند دختر شهری را از نظر قانونی مجبور به سکونت در آن منزل کند.
آیا حقوق دیگری هم هست که خانم ها باید در شمار شروط ازدواج قید کنند؟
ببینید این دیگر به توافق دو نفر باز می گردد. اگر خانمی بخواهد ادامه تحصیل بدهد، کار کند و شاغل باشد، یا اینکه درخواست داشته باشد که همسرش او را به سفر حج ببرد یا به خارج از کشور برود، همه اینها را می تواند در شروط ازدواج بیاورد.
درباره مهریه چه نظری دارید؟
عنایت داشته باشید با اینکه در هر طلاقی هر دو طرف ازدواج آسیب می بینند؛ اما زیانکار واقعی و بازنده اصلی همواره زن است. حتی اگر ده هزار سکه هم مهریه اش باشد، زندگی را باخته است. چرا که زن ها هم شکننده ترند، هم پس از جدایی به سبب برخی کاستی های فرهنگی، معمولا آینده روشنی انتظارشان را نمی کشد و اوضاعشان از گذشته هم بدتر می شود. جای تأسف است که برای شما بگویم چندی پیش در یکی از دادگاه های خانواده به گوش خود شنیدم که پس از جدایی یک زوج، مادر دختر به او می گفت: «بدبختی ات تازه شروع شده است.» و مادر شوهر به پسرش می گفت: «آزاد شدی پسرم؛ حالا برو کیفت را بکن.» و این واقعیت تلخی است که در جامعه هست و به ویژه درباره خانم هایی که استقلال مالی ندارند، بیشتر آسیب رسان است. یک مرد اگر چند بار هم از همسرش جدا شود، جامعه زیر سئوالش نمی برد؛ اما طلاق برای یک زن، شروع مشکلات عدیده است.
با این توصیفات چه توصیه ای برای خانم ها در این باره دارید؟
- به خانم ها توصیه می کنم که چیزهایی را مهر خود قرار دهند که اگر مجبور شدند، بتوانند آن را مطالبه کنند و بگیرند و اگر می بینند پرداخت مثلا 100 سکه طلای مهریه از عهده داماد خارج است، این رقم را در تعهد پدر پسر بگذارند؛ یا اینکه درخواست کنند تا دانگی از خانه پدری پسر به نامشان شود. درست همان کاری که قدیمی ها می کردند و به این شکل نه تنها زندگی ها از هم نمی گسست؛ بلکه دختر نزد خانواده همسرش محبوب تر می شد، چرا که هم خود احساس آرامش می کرد و هم این آرامش به زندگی او تسری می یافت و از طرفی خانواده پسر او را چون یکی از اعضای خانواده خود می پنداشتند و گرامی می داشتند و در بدبینانه ترین شکلش، به سبب همان یک دانگ هم که شده تلاش می کردند روابط مثبتی میان عروس و پسرشان برقرار نمایند.
آیا این توافقات همین که بر روی کاغذ آورده شود و حاضران و بزرگان دو خانواده آن را امضا کنند، کافی است یا باید در جایی ثبت هم بشود؟
خیر، نوشته و امضا شدن، مقدمات کار است. همه توافق ها می بایست نزد پدر دختر باقی بماند تا در محضر و به هنگام ثبت عقد ازدواج در قسمت شروط سند ازدواج قید شود.
آنچه گذشت، بخش کوچکی از هفت خوان دشوار ازدواج های امروزی است؛ اما بدیهی است که این گفتگو و گفتگوهایی از این دست در رسانه های نوشتاری و نشریات الکترونیکی به تنهایی نمی تواند برای خانواده ها و نسل فردای جامعه فرهنگ سازی کاملی داشته باشد و بایسته است که صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران نیز که به راستی در جایگاه یک رسانه فرهنگی تمام عیار و یک دانشگاه سراسری نقش ایفا می کند، در این فرهنگ سازی حضور پررنگی داشته باشد تا خانواده ها هرچه زودتر و بیشتر به این باور برسند که خواستگاری از مهم ترین مراحل یک ازدواج موفق است و می بایست با نهایت دقت، وسواس، هوشیاری و احتیاط صورت پذیرد تا هم پیوندهای منطقی تر و خجسته تر در سرزمینمان روی دهد و هم آمار اسف بار جدایی و طلاق کاهش یابد.
نظرات شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
مهمترین اخبار - صفحه خبر