سوزا این عکس را چندی قبل در حساب اینستاگرام خود منتشر کرد و در شرح آن نوشت که دایانا آن شب علاوه بر تراولتا با رونالد ریگان رئیس جمهور وقت آمریکا، تام سلک و کلینت ایستوود بازیگران آمریکایی و نیل دایمند موزیسین آمریکایی هم رقصید. اما او و همسرش پرنس چارلز باهم رقصی نداشتند.
به گزارش راه امروز: نهم نوامبر سال ۱۹۸۵ بود که جان تراولتا، بازیگر مشهور هالیوود یکی از آرزوهای پرنسس دایانا را برآورده کرد. در مستند جدید وبسایت People درباره ی پرنسس دایانا، تراولتای ۶۷ ساله گفت رقص معروفش با پرنسس دایانا به لطف بانوی اول آن زمان آمریکا، یعنی نانسی ریگان به وقوع پیوست.
تراولتا در این مستند گفت: «حدود ساعت ۱۰ شب بود. نانسی ریگان زد به شانه ام و گفت: "یکی از فانتزی های پرنسس این است که با تو برقصد. امشب با او می رقصی؟” من هم گفتم: "خب البته. این کار چطور باید انجام شود؟” او گفت: "حدود نیمه شب می آیم دنبالت و تو را پیش او می برم. تو هم از او بخواه که باهم برقصید.”»
تراولتا گفت وقتی از دایانا خواست که باهم برقصند قلبش تند می زد.
تراولتا در اینباره گفت: «او سرش را بالا آورد و من گفتم: "مایل هستید با من برقصید؟” او هم گفت: "بله.” من دستش را گرفتم و همه کنار رفتند. پانزده دقیقه ای باهم رقصیدیم.»
در عکسی که عکاس ارشد رسمی سابق کاخ سفید، پیت سوزا آن را گرفته، تراولتا در آن تاکسیدوی شق و رقی که به تن دارد شیک به نظر می آید و دایانا هم لباس شبی به رنگ آبی تیره به تن دارد و یک گردنبند چوکر یاقوت کبود و مروارید و گوشواره هایی ست انداخته است.
سوزا این عکس را چندی قبل در حساب اینستاگرام خود منتشر کرد و در شرح آن نوشت که دایانا آن شب علاوه بر تراولتا با رونالد ریگان رئیس جمهور وقت آمریکا، تام سلک و کلینت ایستوود بازیگران آمریکایی و نیل دایمند موزیسین آمریکایی هم رقصید. اما او و همسرش پرنس چارلز باهم رقصی نداشتند.
در مستند وبسایت People تراولتا گفت رقص با پرنسس دایانا مثل چیزی بود که از دل یک کتاب قصه بیرون آمده باشد.
او گفت: «رقصیدن مان که تمام شد به هم تعظیم کردیم و هم من از آنجا رفتم هم او. بعدش کالسکه ام تبدیل به کدو تنبل شد.»
تراولتا پیش تر در مصاحبه ای گفته بود که هیچوقت فکرش را نمی کرد یک روز با پرنسس دایانا برقصد.
او در اینباره گفت: «کی فکرش را می کرد یک روز چنین اتفاقی بیافتد؟ آنقدر باهوش بودم که این اتفاق را به عنوان یک لحظه ی بسیار ویژه و جادویی در حافظه ام حک کنم.»
