جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - March 29 2024
کد خبر: 43441
تاریخ انتشار: 24 تير 1397 13:53
احمد عظیمی‌بلوریان- استاد پیشین مریلند
سازمان محیط‌ زیست ایران در اواخر دهه ۱۳۵۰ به توصیه سازمان جهانی محیط‌ زیست وابسته به سازمان ملل متحد به وجود آمد. در آن تاریخ تنها سازمانی که برای حفظ حیات وحش و حمایت از حیوانات در ایران وجود داشت، سازمان شکاربانی بود. دولت وقت همین سازمان را برای حفظ محیط زیست برگزید، آن را گسترش داد و با استفاده از کارشناسان ایرانی و بین‌المللی، سازمان کنونی حفاظت از محیط زیست را به وجود آورد. با وقوع انقلاب، ماده ۵۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی به تأسیس و عملکرد این سازمان صورت قانونی بخشید. پیش‌از‌آن سازمان بین‌المللی حفاظت از محیط ‌زیست به کشورهای خلیج فارس توصیه کرد با همکاری یکدیگر به کنترل کیفی محیط خلیج فارس، جلوگیری از آلودگی آب‌و‌هوای خلیج فارس و به‌ویژه آلودگی‌های ناشی از استخراج نفت و گاز و حمل آنها از تنگه هرمز بپردازند. 
بر پایه توصیه آنها کشورهای خلیج فارس - که ایران و عراق مهم‌ترین آنها بودند - در نشستی که با کمک سازمان حفاظت محیط‌ زیست سازمان ملل (UNEP) صورت گرفت، توافق کردند کنوانسیونی به‌ همین ‌منظور تشکیل دهند. قرار بر این شد که کشورهای علاقه‌مند نامزد خود را برای مدیریت این کنوانسیون معرفی کنند. 
دولت عراق وزیر برنامه‌ریزی خود را معرفی کرد. در ایران آقای اسکندر فیروز که معاون سازمان و مسئول پیشین سازمان حمایت از حیوانات بود؛ به‌عنوان نامزد سازمان برگزیده شد. او پس از انقلاب به زندان افتاد و موضوع نامزدی ایران در کنوانسیون بلاتکلیف ماند. با پیگیری یو.‌ان.‌ای.‌پی در دوره مرحوم مهندس بازرگان، سازمان حفاظت محیط‌ زیست ایران با ۷۰ متخصص که به تشخیص سازمان دارای‌ صلاحیت مدیریت کنوانسیون بودند، مصاحبه کرد و دست آخر در جمع‌بندی و نتیجه‌گیری قرعه فال به نام نگارنده افتاد. این انتخاب کتبا به ‌تأیید شورای انقلاب رسید و سازمان حفاظت محیط‌ زیست من را به‌عنوان نامزد ایران به دبیرخانه یو‌.ان.‌ای.‌پی در نایروبی و ژنو معرفی کرد. 
رویداد جنگ عراق و ایران موجب شد تشکیل کنوانسیون و گزینش نهایی از میان دو نامزد ایران و عراق برای مدیریت کنوانسیون کویت بلاتکلیف رها شود. در آن مقطع برای بازگشت به تدریس دانشگاهی اقدام کردم و موضوع را با رئیس سازمان در میان گذاشتم. او پاسخ داد امیدوار است جنگ ایران و عراق هرچه‌ زودتر به پایان برسد و کنوانسیون کویت به ریاست یک ایرانی آغاز‌به‌کار کند. پیشنهاد کرد به ‌طور ‌موقت معاونت سازمان را بپذیرم تا کار کویت رو‌به‌راه شود که پذیرفتم. چند رویداد بعدی مانند اشغال سفارت آمریکا و قطع عملی رابطه با ایالات متحده، بمباران تهران از طرف عراق و استعفای مرحوم بازرگان این فضا را تغییر داد. مرحوم رجایی یک شخصیت فرهنگی را برای سرپرستی سازمان محیط ‌زیست برگزید و مسئول قبلی سازمان نهایتا از کار برکنار شد. من هم پس از یک‌‌سال‌و‌‌اندی خدمت در سازمان، به دلیل منتفی‌شدن مدیریت کنوانسیون کویت از سازمان خارج شدم. 

در آن مقطع نخستین برداشت من از نحوه فعالیت سازمان این بود که سازمان محیط‌ زیست از نظر ماهیت باید از یک دید آمایشی و با نگاه از بالا به پایین به مسائل محیطی و عوامل آلوده‌‌کننده در فعالیت‌های بخش‌های اقتصادی مانند صنایع اتومبیل‌سازی، استفاده بی‌رویه از انرژی، فعالیت‌های استخراج و تصفیه و حمل نفت و گاز، اقدامات ناشایسته اقتصادی و سیاسی خارج از مرزهای ایران و نیز پایش عملکرد نهادهای بخش خصوصی و دولتی توجه کند، درد را تشخیص دهد، بهترین روش‌های درمان و اولویت را تعیین کرده و از مسیر دولت به دستگاه‌های ذی‌ربط ابلاغ کند. کاری همانند مجمع تشخیص مصلحت؛ اما با تمرکز بر چند زمینه محیطی. در آغاز جنگ عراق علیه ایران سیستم دفاعی کشور برای سرعت‌بخشیدن به نقل‌و‌انتقالات مربوط به جبهه‌ها اقدام به خاک‌ریزی در دریاچه ارومیه برای ایجاد یک راه میان‌بُر کرد. سروصدای صاحب‌نظران درآمد که این نوع راه‌سازی به دریاچه صدمه می‌زند. رئیس سازمان محیط ‌زیست از من خواست به اتفاق او از دریاچه بازدید کنیم. در بازدید برای ما مسلم شد که خاک‌ریزی در دریاچه بخش شمالی آن را جدا می‌کند که روی اکولوژی دریاچه و کیفیت آب آن تأثیر منفی خواهد گذاشت؛ اما رئیس سازمان به دلیل شرایط خاص از انعکاس‌دادن رسمی این نظر به دولت و نظامات دفاعی خودداری کرد. 
سازمان در زمینه حیات وحش بسیار فعال بود. بخش حیات وحش در رژیم پیشین شکل گرفته بود و بیشتر حالت تشریفاتی داشت؛ اگرچه خود را وابسته به نهضت تازه جهانی حمایت از حیات وحش قلمداد می‌کرد. وظایف ایستگاه‌های شکاربانی در آن زمان رصد حرکت حیوانات از‌جمله آهو و بز کوهی و پلنگ و شیر بود. بزرگان رژیم که در فصل شکار هوس تفریح از راه شکار می‌کردند، از راهنمایی محیط‌بانان برای یافتن شکار خوب استفاده می‌کردند و به آنها انعام می‌دادند. پوست و کله حیوانات شکار‌شده نیز از سوی بخش تاکسیدرمی برای رجال سیاسی تبدیل به آثار هنری می‌شد که در اتاق‌ها و دفاتر آنها به دیوار نصب شود. شکار سیستماتیک را هم به‌عنوان «حفظ حیات وحش» به توصیه‌های سازمان ملل نسبت می‌دادند؛ در‌حالی‌که در ایران رعایت انصاف و خودداری از بی‌رحمی به حیوانات وحشی یک امر شناخته‌شده است. امام رضا‌(ع) در هزارو 250 سال پیش مانع کشتن یک آهوی مادر در نیشابور شد. به‌همین‌دلیل ایرانی‌ها به او لقب «ضامن آهو» دادند. گذشت زمان الزاما سطح مدنیت را بالا نمی‌برد. هندوها از  هزاران سال پیش با استفاده از دین خود، کشتن گاو را حرام کردند. در نتیجه نسل گاو در یک کشور فقیر با مردمی گرسنه تاکنون باقی مانده است؛ در‌حالی‌که اسپانیایی‌هایی که به ظاهر متمدن‌تر هستند، کشتن گاو را به ‌صورت یک سرگرمی درآوردند و تماشاچیان مسابقات با دیدن خون گاو شادی می‌کنند. 
از 500 سال پیش که اروپاییان به آمریکا هجوم بردند، نسل بسیاری از حیوانات از‌جمله گاوهای وحشی موسوم به «بوفالو» را از میان برداشتند. سه  هزار سال پیش ‌از‌ این کوروش اعلامیه حقوق بشر را بر استوانه معروفی که امروز وجود دارد، حک کرد. سه هزار سال پس از آن ناصرالدین شاه به هوس تقلید از کوروش کتیبه‌ای ساخت و در مسیر امامزاده هاشم به چالوس از خود به یادگار گذاشت؛ اما نقش روی کتیبه نشان می‌دهد که شاه در کنار لاشه گوزنی که شکار کرده بود، نشسته و قلیان می‌کشد. صدور مجوز شکار برای خارجیان در‌ برابر دریافت پول، ظلم دیگری به حیوانات بی‌گناه است. مشکلات محیط ‌زیست با روش مدیریت کنونی سازمان و بدون‌ هماهنگی سازمان‌های دیگر و کشورهای مجاور حل نمی‌شود. اگر شدنی بود، هوای تهران پس از این‌همه سال روز‌به‌روز بدتر نمی‌شد، سدهای غیرضروری ساخته نمی‌شد و بی‌آبی به شکل کنونی گسترش نمی‌یافت. محروم‌کردن خارجیان از شکار در ایران به دلیل بدبینی درباره فعالیت‌های آنان در ایران، مسئله را حل نمی‌کند.

منبع: شرق 
نظرات شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
مهمترین اخبار - صفحه خبر