جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - March 29 2024
کد خبر: 42521
تاریخ انتشار: 03 خرداد 1397 23:59
فعالان سیاسی بررسی می‌کنند

دوم خرداد؛ بیست و یک سال بعد

صادق زیباکلام می‌گوید: دوم خرداد به این دلیل نقطه عطف شد که مسئولین نظام بر روی حجت الاسلام علی اکبر ناطق نوری نظر داشتند، ولی مردم به سیدمحمد خاتمی رای دادند. ناطق نوری هفت میلیون و خاتمی ۲۰ میلیون یعنی حدود سه برابر نامزد مسئولین رای آورد.
صادق زیباکلام می‌گوید: دوم خرداد به این دلیل نقطه عطف شد که مسئولین نظام بر روی حجت الاسلام علی اکبر ناطق نوری نظر داشتند، ولی مردم به سیدمحمد خاتمی رای دادند. ناطق نوری هفت میلیون و خاتمی ۲۰ میلیون یعنی حدود سه برابر نامزد مسئولین رای آورد. عبدالله ناصری نیز می‌گوید: ما امروز حجت الاسلام ناطق نوری، رقیب جدی ۲۱ سال پیش این گفتمان را در کنار گفتمان اصلاح طلبی می‌دانیم. این یکی از دستاورد‌های جنبش دوم خرداد است.

 ۲۱ عدد کمی نیست، وقتی که پای سن و سال در میان باشد. جنبش دوم خرداد ۲۱ ساله شد. کسانی که تا چهار پنج سال بعد از این واقعه چشم به جهان بازکردند سال گذشته در انتخابات به عنوان کنشگر سیاسی خود را نشان می‌دادند دیگر چه برسد به کسانی که امروز شمع ۲۱ سالگی کیک تولد خود را فوت می‌کنند. اما آیا اصلاحات و اصلاح‌طلبان هم در این ۲۱ سال همپای نوزادان آن روز به بلوغ رسیدند؟ چالش‌های امروز آن‌ها چیست؟ این‌ها سوالاتی است که اصلاح‌طلبان باید تحلیل مشخصی درباره آن داشته باشند. در ادامه تحلیل صادق زیباکلام و عبدالله ناصری تحلیلگران سیاسی اصلاح‌طلب را می‌خوانید. 

 چرا دوم خرداد نقطه عطف تاریخ انقلاب است؟
صادق زیباکلام، استاد دانشگاه در گفتگو با فرارو می‌گوید: پرسش‌هایی حول محور دوم خرداد را باید به دو دسته کلی تقسیم کرد. دسته اول کالبدشکافی این جریان است. سوالی که می‌پرسد حرکتی که به نام دوم خرداد معروف شد چه بود؟ سوالات دسته دوم هم به این برمی گردد که ناقلان، هادیان و مبشرین این جریان چقدر موفق بوده اند اهداف و آرمان‌های دوم خرداد را محقق کنند؟ زیباکلام ادامه می‌دهد: بعد‌ها کسانی که پیرامون تاریخ تحولات ایران معاصر یا تاریخ انقلاب اسلامی ایران بررسی و مطالعه می‌کنند، از دوم خرداد به عنوان یک نقطه عطف در تاریخ جمهوری اسلامی یاد خواهند کرد. 

به باور این استاد دانشگاه، دوم خرداد به دو دلیل اصلی نقطه عطف شد. اول آنکه تا قبل از دوم خرداد، همواره بین انتخاب مردم و انتخاب مسئولین انقلاب دوگانگی وجود نداشت. در همه انتخابات‌ها به خصوص در ریاست جمهوری مردم کسی را انتخاب می‌کردند که مسئولین نظام کم و بیش به آن فرد نظر داشتند. از منظر علوم سیاسی این سوال وجود داشت که آیا ممکن است روزی مسئولین نظام بر روی یک فرد نظر داشته باشند، اما مردم به شخص دیگری رای دهند؟

زیباکلام می‌گوید: دوم خرداد به این دلیل نقطه عطف شد که مسئولین نظام بر روی حجت الاسلام علی اکبر ناطق نوری نظر داشتند، ولی مردم به سیدمحمد خاتمی رای دادند. ناطق نوری هفت میلیون و خاتمی ۲۰ میلیون یعنی حدود سه برابر نامزد مسئولین رای آورد. به این ترتیب چیزی که تا قبل از دوم خرداد تنها فرض بود تحقق پیدا کرد. این باعث شد که یک نوع دوگانگی بین نظام کلان سیاسی و مدیریتی کشور پیش بیاید و تا امروز نیز ادامه داشته باشد. البته یک استثنا هم وجود دارد. این استثنا انتخاب محمود احمدی نژاد بود.
 
دوگانگی در مسائل اجرایی کشور
این تحلیل‌گر مسائل سیاسی می‌گوید: ما در مسائل اجرایی خرد و کلان کشور این دو گانگی را به اشکال مختلف شاهد هستیم. یکی از آثار و تبعات این دو گانگی این بود که برای کمتر کردن این دو گانگی در قوه مقننه، از طریق مکانیزم نظارت استصوابی، تلاش شد افرادی که از فیلتر شورای نگهبان رد می‌شوند افرادی باشند که بین آن‌ها خیلی تفاوتی وجود نداشته باشد. به این ترتیب ما در مجلس این دوگانگی را کمتر می‌بینیم، اما در امور اجرایی مملکت دوگانگی کاملا مشهود است. 

زیباکلام در بیان دومین دلیل نقطه عطف بودن دوم خرداد در تاریخ انقلاب اسلامی می‌گوید: دوم خرداد مطالباتی مطرح می‌کرد که تا امروز به یکی از دو گفتمان اصلی نظام جمهوری اسلامی تبدیل شد. این مطالبات ذیل جامعه مدنی و دموکراسی‌خواهی قرار می‌گرفتند. آزادی مطبوعات، انتخابات آزادتر مجلس که به مجلس ششم منتج شد، تامین حقوق قومیت‌ها و اقلیت ها، حاکمیت قانون، آزادی بیان، از این دسته مطالبات بودند. وقتی شما بررسی می‌کنید که چرا انقلاب اسلامی اتفاق افتاد به این نتیجه خواهید رسید که انقلاب برای تحقق این آرمان‌ها روی داد. البته بنابر دلایلی این آرمان‌ها قبل از دوم خرداد مجال تحقق پیدا نکرده بودند. دوم خرداد، این‌ها را مجددا وارد گفتمان اصلی سیاسی ایران کرد. 

اصلاح‌طلبان چقدر در آرمان‌های خود موفق بوده اند؟
این استاد دانشگاه ادامه می‌دهد: در یکی دو سال بعد از خرداد ۷۶، از اصطلاح دوم خردادی استفاده می‌شد. مثلا می‌گفتند استاندار گیلان یا رئیس دانشگاه تهران دوم خردادی است. حدود یکی دو سال بعد بود که اصطلاح دوم خردادی به اصطلاحی تبدیل شد که آن را تحت عنوان اصطلاحات و اصلاح طلبی می‌شناسیم؛ بنابراین در برابر این سوال اساسی که اصطلاح طلبی چیست و اصلاح طلب کیست می‌توانیم قاطعانه بگوییم اصلاح طلب یعنی دموکراسی خواه و اصلاح‌طلبی نیز به معنای دموکراسی‌خواهی است. البته ممکن است همه اصطلاح طلبان با این برداشت موافق نباشند. 

زیباکلام با طرح این سوال که «اصلاح طلبان چقدر توانسته اند ظرف دو دهه گذشته موفق باشند؟» می‌گوید: آن‌ها خیلی موفق نبودند. یکی از دلایل موفق نبودن آن‌ها این است که خیلی از اصلاح‌طلبان همچنان اصلاح طلبی را مترادف با دموکراسی خواهی تعریف نمی‌کنند. شما اگر از بسیاری از اصلاح طلبان بپرسید اصلاح طلبی یعنی چه؟ حرف‌های قشنگی می‌زنند می‌گویند یعنی «رای مردم، حاکمیت قانون و عدالت»، اما از اینکه بگویند اصلاح طلبی یعنی دموکراسی خواهی می‌ترسند. 

محتشمی‌پور و خوئینی‌ها از بیان کلمه دموکراسی ترس و ابا دارند
زیباکلام دلیل دیگر موفق نبودن اصطلاح‌طلبان را فقدان تجربه دموکراسی خواهی در اصلاح‌طلبان می‌داند. او می‌گوید خیلی از کادر‌ها و رهبران اصلی اصلاح طلب در دهه ۶۰ جزء رهبران جنبش دانشجویی، دفتر تحکیم وحدت، سازمان مجاهدین انقلاب یا روحانیون مبارز بودند که در مجموع جزء جریان چپ محسوب می‌شدند. جریان چپ مبارزه با آمریکا، اقتصاد بی طبقه توحیدی، سوسیالیسم و ضدیت با غرب را مساله مهم می‌دانست. برای جریان چپ در دهه ۶۰ به هیچ وجه دموکراسی خواهی، آزادی بیان و انتخابات آزاد مطرح نبود. همین رهبران چپ به تدریج به رهبران جریان اصلاحات تبدیل شدند؛ بنابراین برخی از آن‌ها مثل آقای علی اکبر محتشمی پور یا حجت الاسلام موسوی خوئینی‌ها هنوز که هنوز است از اینکه لغت دموکراسی را بر زبان بیاورند ترس و ابا دارند. آن‌ها هنوز در همان وادی آمریکاستیزی و استکبارستیزی هستند. بخشی از اینکه چرا جریان اصلاحات ناکام ماند به این برمی گردد که خاستگاه سیاسی خیلی از اصلاح طلبان جناح چپ نظام بود. 

اصلاحات را در دموکراسی خواهی خلاصه کنید
این استاد دانشگاه معتقد است: مهمترین تجربه‌ای که اصلاح طلبان در این ۲۱ سال به دست آوردند این است که ریشه تمام مشکلات و مصیبت‌های نظام، ضعف بنیان دموکراسی است. این ضعف باعث می‌شود که مجلس که باید عصاره نظام و در راس امور مملکت باشد هیچ جایگاهی در تاثیرگذاری نظام ندارد. ما تازه در حال متوجه شدن این هستیم که آزادی مطبوعات، آزادی بیان و ... باعث می‌شود مفاسد اقتصادی تا این اندازه زیاد نباشد؛ بنابراین نسل جوان‌تر اصلاح طلبان متوجه شده اند که اگر در گذشته هم از رفتن به سمت و سوی دموکراسی غافل بودیم، امروز چاره‌ای جز رفتن به سوی دموکراسی نداریم. بهترین مثالی که می‌توانم بیاورم انتقادات بسیار شدیدی است که نسل جوان از فراکسیون امید دارد. 

زیباکلام می‌گوید: اگر یک نظرسنجی بگذارید با کمتر افرادی از نسل دهه هفتاد و افراد تحصیل‌کرده رو به رو می‌شوید که کارنامه فراکسیون امید را موفق بداند. آن‌ها حتی کارنامه آقای روحانی را ناموفق می‌دانند. دلیلش واضح است؛ چون دموکراسی خواهی نه در فراکسیون امید و نه در دولت دوم آقای روحانی جایگاه بالایی داشته است. بزرگترین گامی که امروز اصلاح طلبان باید در سالروز دوم خرداد بردارند، این است که تردید‌ها را کنار بگذارند و با یک گام بزرگ اصلاحات را در دموکراسی خواهی خلاصه کنند.
 
عبدالله ناصری: آرمان‌گرایی‌ها به واقع‌گرایی تبدیل شد
عبدالله ناصری، فعال سیاسی اصلاح‌طلب، اما در بیان دستاورد‌های جریان دوم خرداد به فرارو می‌گوید: اصلاحات و اصلاح‌طلبان یک دستاورد بزرگ دارند، که البته من این دستاورد را بیشتر به نفع گفتمان اصلاح‌طلبی می‌دانم. سال ۷۶، نسلی به عنوان نسل اولی و رای اولی، تابع گفتمان آقای خاتمی شد. این‌ها شاید بیشتر از فضای احساسی و عاطفی و مهر و محبت آمده بودند و درک روشنی از گفتمان اصلاح طلبی نداشتند. این رای اولی‌های دیروز اکنون در حدود چهل سالگی قرار دارند و گفتمان اصلاح طلبی را درک کرده اند. این روند حتی عمق بیشتری پیدا کرده است، تا جایی که ما امروز حجت الاسلام ناطق نوری، رقیب جدی ۲۱ سال پیش این گفتمان را در کنار گفتمان اصلاح طلبی می‌دانیم. امروز کمتر نظری را می‌شود مطرح کرد کرد که دو رقیب سال ۷۶ بر آن تکیه نکرده باشند. مخصوصا از ۹۲ به بعد همراهی این دو را با هم می‌بینی که این دستاورد بزرگی برای گفتمان اصلاح طلبی است. این فعال سیاسی از دستاورد‌های دیگر جنبش دوم خرداد در سن ۲۱ سالگی را در این می‌داند که آرمان گرایی‌ها و رویاپردازی‌ها جای خود را به واقع بینی داده اند. او می‌گوید: اوج این واقع بینی را در سال‌های ۹۲، ۹۴ و ۹۶ مشاهده می‌کنیم که اصلاح‌طلبان برای پیش گیری از به قدرت رسیدن جریان رادیکال و افراطی اصولگرا با اصولگرایان معتدل و عاقل ائتلاف کردند. 

مخالفت روحانی با فیلترینگ تلگرام دستاورد اصلاحات است
ناصری همچنین در بیان چالش‌های کنونی می‌گوید: امروز شرایط جامعه مخصوصا در عرصه بین المللی نسبت به دو دهه قبل خیلی حساس‌تر است. قبل از دوم خرداد ۷۶، بعد از دادگاه میکونوس اجماعی جهانی علیه ایران شکل گرفته بود، اما بعد از دوم خرداد اجماع جهانی برای تفاهم و تعامل با ایران شکل گرفت. تقریبا امروز هم تا حدودی به وضعیت قبل از دوم خرداد برگشته ایم. روابط ما با همسایگان و بعضا کشور‌های اسلامی حساس‌تر و شکننده‌تر از سال ۷۵ شده است. در مورد غرب به این جایگاه نرسیده ایم، اما قطعا خصومت قدرت اول دنیا نسبت به سال ۷۵ در مواجهه با ایران خیلی بیشتر است. در این دوره شرایط سخت‌تر است ما نیازمند به واقع بینی هستیم. به همین جهت چرخشی در بین طرفداران گفتمان اصولگرایان گذشته به سوی گفتمان اصلاح طلبی مشاهده می‌شود. بدون تعارف می‌شود گفت:  خیلی از کسانی که در سال‌های اولیه جنبش دوم خرداد، با آزادی اطلاعات مخالف بودند امروز در کسوت‌های نمایندگی، مدیریت و حتی مسئولیت‌های بالاتر، طرفدار چرخش آزاد اطلاعات شده اند. اگر بخواهم مثال روشنی بزنم، دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی وقت را مثال می‌زنم که امروز در کسوت بالاتری قرار دارد. او جزء مدعیان محدود کردن فضای آزاد اطلاعاتی و ارتباطی بود، اما امروز صریحا در برابر فیلترینگ تلگرام می‌ایستد و مخالفت می‌کند. هرچند که این مقاومت ممکن است به جایی نرسد. این دستاورد بزرگی برای جامعه ماست. 

دغدغه‌مان شرایط ملی و بین‌المللی کشور است
عبدالله ناصری در بیان چالش‌های پیش روی اصلاح‌طلبی ادامه می‌دهد: با ظهور دو نسل جدید بعد از انقلاب، یعنی نسل‌های ۲۰ ساله و ۴۰ ساله که همه متولد انقلاب و جمهوری اسلامی‌اند و اتفاقا بسیار پرسشگر هستند، چالش‌هایی جدی پیش روی اصلاح طلبان قرار دارد. اصلاح طلبان در عین آنکه هزینه‌های بسیار زیادی پرداخت کرده اند، این واقعیت را قبول داشته اند که اگر قرار باشد برای نسل جدید کاری کرد، این گفتمان اصلاح طلبی است که می‌تواند برای آن‌ها در چارچوب کلی ساختار نظام و قانون اساسی کاری کند. این فعال سیاسی اصلاح‌طلب می‌گوید: امروز مطالبه‌ها بسیار جدی شده است. یکی از دغدغه‌های بزرگ اصلاح طلبان، شرایط ملی و بین‌المللی کشور است که در هم تنیده شده است. امروز وضعیت کشور در آستانه یک بحران خطیر قرار دارد. 

ناصری می‌گوید: تفاوتی که امروز نسبت به گذشته وجود دارد این است که ما در گذشته می‌توانستیم فضای منسجمی را در بدنه اجتماعی مشاهده کنیم. اما امروز این انسجام اجتماعی را نمی‌بینیم. دچار یک پارگی اجتماعی هستیم. به این ترتیب دغدغه جدی امروز اصلاح طلبان همان شرایط خطیر کشور است. به همین خاطر است که آن‌ها سعی می‌کنند با واقع بینی از مقداری از مطالبات خود عبور کنند، مانند اتفاقی سال ۹۲ افتاد و آقای عارف به نفع آقای روحانی از انتخابات کناره گیری کرد.

نظرات شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
مهمترین اخبار - صفحه خبر