سه‌شنبه ۰۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - April 23 2024
کد خبر: 39707
تاریخ انتشار: 11 شهريور 1396 17:03
راه نجات از وضعیت نابسامان تحزب در کشور این است که دو حزب فراگیر تشکیل شود، یعنی اصلاح‌طلبان یک حزب و اصولگرایان نیز یک حزب فراگیر تشکیل دهند و همه تصمیمات و رویکردهای سیاسی مانند کشورهای توسعه یافته، در آنجا گرفته شود.
در ایام انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای شهر و روستا شرایط به گونه‌ای رقم خود که موجب شد مسئله تغییر ساختار با به طور کلی ایجاد تغییر در بخش‌هایی از جریان اصلاحطلب مطرح شود تا بتوانند خود را برای انتخابات سال 98 و 1400 آماده کنند. همین مسئله موجب ارائه پیشنهادات از سوی فعالان این جریان شد که البته همه اینها در کنار انتقادها و لزوم تغییر در اختیار شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان، قرار داشت.

به گزارش فرارو، بعد از انتخابات مجلس و عملکرد شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان انتقادهای بسیاری به این شورا صورت گرفت اما با توجه به محدودیت‌هایی که اصلاحطلبان با آن مواجه بودند و بسیاری از نیروهای کارآمد و با تجربه ردصلاحیت شده بودند، افکار عمومی به سمتی رفت که فرصت دیگری به این شورا دهد. 

اما در ایام انتخابات زمانی که لیست شورای شهر منتشر شد فضای در میان حامیان اصلاحطلب بسیار متشنج شد و نارضایتی و حتی عصبانیت از این انتخاب شورای عالی به وضوح در شبکه‌های اجتماعی قابل مشاهده بود. اما این ناراحتی زمانی اوج گرفت که بعد از انتخابات خبر از زد و بندهایی در این شورا در رسانه‌ها از سوی فعالان اصلاحطلب که منتقد عملکرد شورا بودند، منتشر شد.

همان موقع بحث در خصوص تغییر در ساختار شورا به میان آمد و بنا بر گفته چهره‌های شاخص جریان اصلاحطلب کارگروه‌هایی در حال بررسی نواقص و مشکلات هستند تا بتوانند عملکرد و شرایط شورا را بهبود دهند. در این میان پیشنهادهایی هم از سوی فعالان و تحلیلگران سیاسی عنوان شد که جدیدترین آن را عباس عبدی در گفت‌وگوی اخیر خود مطرح کرد.

این تحلیلگر مسائل سیاسی تاکید کرد که «اصلاح‌طلبان نياز به يك تشكيلات دارند البته منظور تشكيلات آهنين نيست كه نمي‌تواند هم باشد. اصلاح‌طلبان به‌ناچار وظيفه دارند كه خودشان را سازماندهي كنند و از اين وضعيت بيرون بيايند و ترديدي در آن نيست كه هر روز تاخير در آن هم خسارت قابل توجهي را به بار مي‌آورد.» او در تشریح سازو کار این تشکل گفت: «به نظر بنده سازوكار تشكيلاتي آن مي‌تواند به اين شكل باشد كه نمايندگان تعدادي از احزاب شناخته شده و همچنين نيروهايي كه بيرون از احزاب هستند به صورت يك تفاهم عام يك شوراي مركزي را شكل بدهند و مشابه آن را در استان‌ها نيز پياده كنند و براي مسائل اساسي همين جمع تصميم‌گيري كند و همه از آن تبعيت و حمايت كنند.»

البته عبدی معتقد بود که این تشکل کاملا با شورای عالی متفاوت است. او گفت: «شوراي عالي عملا غيرشفاف عمل مي‌كرد و افرادشان چون منتخب از نيروهاي پايين نبودند مسووليت‌پذيري درستي از خودشان نشان نمي‌دادند و چون مسووليت‌پذيري نشان نمي‌دادند عوارضي پيش مي‌آيد كه در جريان انتخابات شوراها شاهد آن بوديم بنابراين مساله اصلي اين است كه نيروهايي كه جمع و انتخاب مي‌شوند اركانش مشخص و شفاف باشد و بر همين اساس نيز مسووليت‌پذيري وجود داشته باشد تا در صورت هرگونه تخلفي بتوان از آنها سوال و احيانا آنها را جابه‌جا كرد.»

مشکلات با پیشنهادهای چندوجهی قابل حل نیست

اما اینکه در میان اصلاح طلبان تا چه حد خلاء چنین تشکلی استفاده می‌شود یا اینکه سازوکار عباس عبدی چقدر منطقی است سوالی بود که فعالان سیاسی اصلاح طلب پرسیدیم. مرتضی مبلغ معاون سیاسی وزارت کشور در دولت اصلاحات در گفت‌و‌گو با فرارو عنوان کرد: «ابتدا باید به یک نکته مهم اشاره کنم و این است که بحث درباره تشکل فراگیر و واحد در هر دو جریان اصلاحطلب و اصولگرا به شکلی است که نمی توان با اظهار نظرهای چندوجهی آن را حل کرد. زیرا تعاملات سیاسی در ایران با توجه به فضای امنیتی که در کشور حاکم است، باعث می‌شود این ماجرا بسیار پیچیده شود و با پیشنهادهای اینچنینی قابل حل نیست.»

وی ادامه داد: «پیشنهادهای مشابه طی سال‌های اخیر بارها و بارها مطرح شده است. مثلا برخی معتقد بودند که انتخاب‌ها شهرستان‌ها آغاز شود و افرادی که انتخاب می‌شوند بعد یک مدت به استان بیایند و بعد مدتی فعالیت در آنجا، راهی مرکز شوند و با این زیرساخت یک تشکل منسجم وکارآمد تشکیل شود. اما موضوع این است که این افراد گمان می‌کنند همه مسائل در اختیار ما است ولی اینگونه نیست.»

او درباره شورای عالی اصلاحطلبان افزود: «همین شورای عالی هم تفاوت چندانی با پیشنهاد آقای عبدی ندارد. در اینجا هم افراد حاضر در شورا خروجی احزاب هستند و آنجا برای حضورشان در شورا تصمیم گیری شده است. اما دو نکته مهم و اساسی در این میان وجود دارد. اول اینکه احزابی که در این تشکل دور هم جمع می‌شوند تفاوت‌های زیادی با هم دارند و این به دلیل عدم انسجام ساختاری در کشور است. یعنی احزاب با وزن یکسان در این تشکل حضور ندارند و این مشکل ساز می‌شود.»

این فعال سیاسی ادامه داد: «نکته دوم این است که از سوی افراد حقیقی هم ما مشکل مشابه داریم. یعنی افرادی با تجربه و سابقه زیاد در کنار افرادی کم تجربه‌تر قرار می‌گیرد که باعث ایجاد انتظار برای سابقه دارها می‌شود. البته الان نسبت به چند سال قبل شرایط بهتر است ولی باید در نظر داشته باشیم که این در یک روند چندساله بهبود پیدا کرده است و یک شبه امکان‌پذیر نیست.»

مبلغ تاکید کرد: «ما چندسال قبل یک سازو کاری برای ایجاد اجماع در نظر گرفتیم و عملی کردیم که اقدام بسیار مهمی بود که یکی از جریان‌های سیاسی کشور به چنین نتیجه‌ای برسد که نیازمند چنین ساختاری است اما از همان روز اول این سازوکار مشکلات و خلاء‌هایی داشت که آرام آرام در گذر زمان حل و فصل شدن و این طرح ارتقا پیدا کرد و به اینجا رسید. الان هم ما با مشکلاتی مواجه هستیم اما نسبت به روزهای اول به مراتب کمتر است.»

او گفت: «این است که سال‎ها قبل اصلاحطلبان به این نتیجه رسیده بودند یک حرکت جدیدی را حول منافع ملی و مصالح عمومی و با نگاه به خرد جمعی آغاز کنند. بنابراین این برنامه را در دستور کار خود قرار دادند و خود را با آن وقف دادند و الان هم درحال تحول و بازسازی هستند و هرکجا مشکلی دیده شود برای آن به دنبال راه حل هستند. الان درباره مسئله شورای عالی هم همین‌گونه است و کارگروهایی تشکیل شدند که در حال بررسی مشکلات و نواقص این شورا هستند.»

مبلغ درباره چگونگی جذب نیروهای خارج از احزاب اظهار کرد: «در یک فضای سیاسی نرمال و طبیعی حرکت سیاسی از طرف احزاب انجام می‌شود که یا به صورت یک جبهه واحد که متشکل از چند حزب است عمل می‌کنند یا به صورت حزبی. اما در فضای فعلی ایران که به هیچ عنوان مناسب نیست ما با دو گروه مواجه هستیم. یک احزاب قدرتمند و دیگری چهره‌های سیاسی که در عرصه سیاسی کشور نقش آفرینی می‌کنند.»

وی تصریح کرد: «این افراد از خصوصیات خاصی برخوردار هستند و بعضا عضو یک حزب یا تشکل هستند و گاهی هم فعالیت حزبی ندارند اما در هر دوحالت به صورت فراحزبی عمل می‌کنند و صاحب اعتبار و نفوذ در جامعه هستند. این افراد می‌توانند در جذب نیروهای بیرون از احزاب بسیار مفید باشند. حالا درباره چگونگی این جذب نیرو پیشنهادهای مختلفی وجود دارد. مثلا برخی معتقدند به عنوان مثال آقای خاتمی که از نظر همه اصلاحطلبان، رهبر این جریان هستند و در جامعه صاحب اعتبار و نفوذ هستند، اقدام به دعوت نیروهای خارج از حزب کند. برخی دیگر پیشنهادشان این است که ایشون یک کارگروه تشکیل دهند که وظیفه‌شان فقط همین باشد که نیروهای خارج از احزاب را جذب کنند. عده دیگری هم معتقدند این کار در سطح استان‌ها انجام شود. به این شکل که افراد معتبر و با نفوذ در استان‌ها وظیفه این کار را برعهده بگیرند.»

مشکل اصلاحطلبان کجا است؟

مشکل عدم وجود حزب فراگیر در کشور است

همچنین عبدالله ناصری عضور شورای مشورتی سیدمحمد خاتمی طی گفت‌وگو با فرارو درخصوص پیشنهاد عبدی گفت: «این پیشنهاد از سوی یک فرد کارکشته و با تجربه در عرصه سیاسی کشور مطرح شده است و قطعا قابل بررسی است و می توان به آن به عنوان یک پیشنهاد کاربردی توجه کرد اما من معتقدم که راه نجات از وضعیت نابسامان تحزب در کشور این است که دو حزب فراگیر تشکیل شود. یعنی اصلاح طلبان یک حزب و اصولگرایان نیز یک حزب فراگیر تشکیل دهند و همه تصمیمات و رویکردهای سیاسی مانند کشورهای توسعه یافته، در آنجا گرفته شود. اما تا زمانی که این مشکل وجود داشته باشد باید با همین روال فعلی پیش برویم. البته من باز هم تاکید می‌کنم که پیشنهاد آقای عبدی یک پیشنهاد جالب و قابل بررسی است و بهتر است به آن توجه شود. به هرحال ما باید قبول داشته باشیم که وضعیت فعلی احزاب بسیار ناامید کننده است و ما باید شرایط را بهبود بخشیم. شاید از این طریق بتوان گام مثبتی در این را برداریم.»

این تحلیل گر مسائل سیاسی گفت: «البته من معتقدم با وجود اینکه انتقادهای زیادی به عملکرد شورای عالی سیاستگذاری مطرح است اما این شورا تقریبا عملکرد مناسبی داشته است. حالا اگر برفرض احزاب در آن پررنگ نبودند یا کم و کسری‌هایی وجود دارد که در برهه‌های مختلف موجب شده انتقادی به آن وارد شود، قطعا قابل حل هستند و الان هم برنامه به همین شکل است که این نواقص شناسایی و مورد بررسی قرار بگیرند و حل و فصل شوند تا دیگر با نمونه‌های مشابه مواجه نشویم. الان هم همه احزاب در شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان  حضور دارند شاید منظور ایشان  این است که احزاب نمایندگانی که می‌فرستند در یک فرایند درونی انتخاب شود. به نظرم پیشنهاد بدی نیست که احزاب نمایندگان خود را با رای گیری داخلی انتخاب کنند اما الان هم شرایط به همین روال است.»

وی در واکنش به اینکه اگر انتخاباتی هم در داخل احزاب انجام شود به عنوان مثال بازهم تشکل‌ها و احزابی مانند کارگزاران و مجمع روحانیون مبارز افراد سرشناسی مانند حسین مرعشی و یا موسوی لاری را معرفی می‌کنند پس عملا تفاوتی در ترکیب ایجاد نمی‌شود، گفت: «شورای عالی از یک بخش حقیقی و یک بخش حقوقی تشکیل شده و حق هرکدام از احزاب است که نمایندگان خود را انتخاب کنند و هیچ فردی هم تا امروز مانع از این مسئله نشده ولی حق با شماست. زیرا به هرحال افرادی مانند آقایان موسوی لاری یا مرعشی سابقه بسیاری در حوزه سیاست دارند که موجب شده از تجربه خوب و بالایی برخوردار باشند و قطعا در فرایند رای گیری آنها انتخاب خواهند شد. این هم به خاطر زد و بند یا نفوذ نیست، دلیلش صرفا کارکشته و باتجربه بودن این افراد است.»

این استاد دانشگاه درپایان افزود: «باید درنظر داشت که در هر دو جریان اصلاحطلب و اصولگرا افرادی حضور دارند که به نوعی شخصیت‌های ملی و کاریزماتیک محسوب می‌شوند که نگاه اصلاح طلبی یا اصولگرایی دارند و بسیار مورد قبول فعالان سیاسی و جامعه هستند و معمولا هم نقش ریش سفید را در این دو جریان ایفا می‌کنند. زمانی که این افراد در کنار نمایندگان احزاب قرار می‌گیرند بر هویت این شورا و تشکل تاثیر بسیاری می گذارند و این افراد می توانند برای جذب نیروهای غیر حزبی بسیار مفید باشند.»
نظرات شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
مهمترین اخبار - صفحه خبر